وقتی صحبت از Devil May Cry میشه، همه ما یاد یکی از مهمترین بازیهای اکشن ژاپنی میافتیم؛ عنوانی که از همون سال ۲۰۰۱ با دکمهزنیهای پرهیجان و بُرشهای سینمایی خودش جاودانه شد. حالا آدی شانکار (Adi Shankar) و تیمش، این جهان دیوانهوار رو با همون استایل خاص و حالوهوای شیطانی به دنیای انیمه آوردن؛ نتیجه؟ تجربهای که هم خاطرات قدیمی رو زنده میکنه، هم با روایت و شخصیتپردازیهای نو، فراتر از انتظار ظاهر شده.
روایتی فراتر از بازی؛ جهانی پرجزئیات و عمیقتر
شروع این انیمه مثل یه کاتسین طولانیه که قواعد دنیا، شیاطین، شکارچیها و خود دانته رو طوری معرفی میکنه که هم طرفدارهای قدیمی حوصلهشون سر نره، هم تازهواردها بدون مشکل پا توی این قصه بذارن. دنیا شبیه زمین خودمونه، اما پر از شیاطینی که فقط شکارچیهای خاص میتونن اونها رو ببینن و بکُشن. در مرکز همهچیز، دانته ایستاده؛ با اون استایل خونسرد، شوخطبع و حرکات جنونآمیزش که حتی وسط مبارزه میرقصه.

این سری فقط به داستان یه بازی خاص محدود نمونده؛ از دل مانگاها، لایت ناولها و نسخههای مختلف بازی، عناصری رو بیرون کشیده و دوباره با زاویهای تازه تعریف کرده. حضور کاراکترهایی مثل لیدی و وایت رابیت که شاید از دل روایتهای اصلی بازیها نیومده باشن، اما نقششون توی داستان بهشدت تاثیرگذاره. مخصوصاً لیدی که جدیت و سرسختیش نقطه مقابل دانتهست و نشون میده دنیا چقدر خاکستریتر از اون چیزیه که فکر میکردیم.
موسیقی، طراحی و جزئیات فنی؛ چرا باید این انیمه رو ببینیم؟
موسیقی این سری ترکیبیه از بندهای راک، حس نوستالژیک دهه نود و حتی ترک معروف «Afterlife» از اِوَنسنس (Evanescence) که یه لایه عاطفی عجیب به فضای تاریک داستان اضافه کرده. از اون طرف، استودیو میر (Studio Mir) با طراحیهای دقیق و مبارزههای پر از خون، صحنههایی ساخته که حتی وقتی دوبار یا سهبار سری رو ببینی، باز نکات تازه پیدا میکنی. اپیزود وسط فصل که انیمیشنش سبک متفاوتی داره و دیالوگهاش کمتره، حس عمیق داستان رو چند برابر میکنه. واقعاً یه قطعه هنریه.
تلخیها، شوخیها و شیاطین؛ قدرت اصلی روایت

این انیمه، تبعات شورش اسپاردا و تاثیری که روی دنیا و سرنوشت شخصیتها گذاشته رو خیلی جدیتر از بازیها دنبال میکنه. داستان لیدی و تغییر نگاهش به «دیگریها»، یکی از مهمترین محورهای فصل اول رو شکل داده. در مقابل، دانته با اون سبک دیوانهوارش، شوخیها و البته دردهایی که هیچوقت کامل گفته نمیشه، پیوند جالبی با جدیت لیدی برقرار میکنه.
در نهایت…
کاراکتر وایت رابیت که با صدای هون لی (Hoon Lee) به شکلی تروماتیک و تاریک ساخته شده، بُعد تازهای از دنیای شیاطین رو نشون میده. حتی حضور کوتاه و مرموز کوین کانروی (Kevin Conroy) در نقش وایس پرزیدنت بینز، برای طرفدارای دیسی یه سورپرایز جذابه.
این انیمه فقط یه اقتباس ساده نیست. یه ترکیب حرفهایه از اکشن، موسیقی دیوانهوار، روایت درگیرکننده و شخصیتهایی که با هر اپیزود لایههای تازهای از خودشون رو نشون میدن. آدی شانکار موفق شده دنیایی رو بسازه که هم دل طرفدارهای قدیمی رو به دست بیاره، هم برای تازهواردها دعوتنامهای باشه به سمت دنیایی خونین، پرهیجان و تماشایی.

Devil May Cry از ۳ آوریل روی نتفلیکس پخش شده. پس اگه توی فصل بهار از قلم افتاد، الان بهترین موقعه که این انیمه رو به لیست تابستونیتون اضافه کنین و آماده بشین برای تجربهای پر از هیجان، خون و موسیقی ناب. 🎸🔥