بحثهای داغ دنیای اوتاکوها همیشه سر اینه که انیمه دقیقاً یعنی چی؟ آیا فقط اثری که توی ژاپن ساخته میشه انیمه حساب میشه؟ یا تعریفش فراتر از مرزها رفته و به یه سبک جهانی تبدیل شده؟ این سؤال سالهاست ذهن طرفدارها و حتی خود خالقان رو درگیر کرده، مخصوصاً وقتی به آثاری میرسیم که از انیمه الهام گرفتن ولی خودشون ژاپنی نیستن.

چند وقت پیش، راهول پورینی (Rahul Purini)، رئیس شرکت کرانچیرول (Crunchyroll)، در مصاحبهای تأکید کرد که انیمه باید در ژاپن خلق و ساخته بشه تا «اصیل» باشه. به گفتهی اون، هر چیزی که از انیمه الهام گرفته اما ریشهی ژاپنی نداره، انیمه محسوب نمیشه. این دیدگاه سختگیرانه به نظر میرسه، ولی از نظر کرانچیرول نشوندهندهی تلاش برای حفظ هویت ژاپنی این مدیومه.
اما همین تعریف باعث شده خیلی از آثار محبوب این سالها زیر سؤال برن. مثلاً سولو لِولینگ (Solo Leveling) که داستانش از کرهی جنوبی میاد ولی استودیوی ژاپنی ای-وان پیکچرز (A-1 Pictures) اون رو ساخته، یا سایبرپانک: اِجرانرز (Cyberpunk: Edgerunners) که بر اساس یه بازی لهستانی ساخته شده اما توسط استودیوی ژاپنی تریگر (Trigger) تولید شده. جالبه بدونی هر دوتاشون در جوایز کرانچیرول تونستن جایزهی بهترین انیمهی سال رو ببرن.

اینجاست که مرز بین «انیمهی ژاپنی» و «انیمهی الهامگرفته» حسابی مبهم میشه. در ژاپن، واژهی anime به معنی همهی انیمیشنهاست، فرقی نداره از کجا اومده باشن. ولی برای سایتهایی مثل مایانیمهلیست (MyAnimeList) یا بخش زیادی از طرفدارها، ریشهی ژاپنی بودن خیلی مهمه. برای همین، آثاری مثل آواتار: آخرین بادافزار (Avatar: The Last Airbender) یا آرودبلیوبیوای (RWBY) معمولاً خارج از دستهی انیمه حساب میشن.
از اون طرف، مونتی اوم (Monty Oum)، خالق RWBY، دیدگاه متفاوتی داره. اون گفته انیمه یه هنر جهانیه، نه یه محصول محلی؛ و محدود کردنش به یه کشور دید خیلی بستهایه. به گفتهی اون، چیزی که انیمه رو خاص میکنه، سبک روایت و فرم هنریشه، نه صرفاً محل تولیدش.
پورینی هم در همون مصاحبه گفته بود: انیمه ژانر نیست، بلکه یه مدیوم هنریه برای روایت انواع داستانها؛ از اکشن گرفته تا عاشقانه، از زندگی روزمره تا فانتزی. این یعنی ارزش انیمه توی خلاقیت و بیان هنریشه، نه فقط ملیتش.
با این حال، نمیشه انکار کرد که انیمه امروز جهانیتر از هر زمان دیگهای شده. بخش بزرگی از تولیدش در کشورهای دیگه مثل کره، چین یا فیلیپین انجام میشه و همکاری بینالمللی به یه روند عادی تبدیل شده. همین موضوع باعث شده تعریف «انیمهی ژاپنی» کمکم مرزهای خودش رو از دست بده.
با همهی اینها، پورینی هنوز معتقده حفظ تمرکز روی اصالت ژاپنی میتونه به صنعت کمک کنه تا از خالقان بومی حمایت بیشتری بشه و در عین حال، ارتباط عمیقتری با طرفدارهای جهانی پیدا کنه.
در نهایت سؤال اینجاست: به نظر تو، انیمه باید فقط ژاپنی باشه؟ یا مهمتر از ملیت، سبک، روح و خلاقیتیه که توی اثر جریان داره؟


