دعوتی به جهان‌های مستقل خیال؛ پنج رمان فانتزی که حتما باید بخوانید

روایتی در قالب تاریخ جایگزین، از دل خشم و سکوتِ زنان دهه‌ی پنجاه میلادی. در سال ۱۹۵۵، حادثه‌ای به نام «تبدیل زنان به اژدها» رخ می‌دهد؛ هزاران زن بال می‌گشایند و به آسمان می‌روند. بارنهیل با زبانی شاعرانه و نگاهی تیزبین، داستان الکس گرین را به عنوان نمادی از سرکوب و رهایی روایت می‌کند. این رمان بازتابی از خشم فروخورده، پیوندهای خانوادگی و مبارزه‌ی زنانه با نظم پدرسالار است؛ فانتزی‌ای که استعاره را به انقلاب بدل می‌کند.

بازآفرینی‌ای درخشان از ملکه‌ای کهن از دل حماسه‌ی رامایانا (Ramayana)؛ زنی که تاریخ، او را در سایه‌ی اتهام و سوءبرداشت جا گذاشته بود. پاتل چهره‌ای انسانی و چندوجهی از کائیکی ترسیم می‌کند؛ زنی میان جوانی، قدرت و اخلاق. این رمان روایتگر تلاش برای بازنویسی تاریخ از زاویه‌ی زنانه است؛ داستانی درباره‌ی صدای خاموشی که سرانجام بلند می‌شود.

رمانی کلاسیک و جاودانه که پس از چهل سال هنوز تازه و تأثیرگذار است. داستان گربه‌ای به نام فرایتی (Fritti Tailchaser) را روایت می‌کند که در جست‌وجوی دوست گمشده‌اش به سفری پرمخاطره می‌رود. ویلیامز جهانی ساخته که هم‌زمان هم اسطوره‌ای است و هم صمیمی؛ پر از طنز، فلسفه و تأمل درباره‌ی غرور، آزادی و عقل گربه‌ها. اثری که یادآور روح جست‌وجوگرانه‌ی فانتزی کلاسیک است.