چنان که تصویر فاون جوانی که در میان جنگلی پوشیده از برف با چتری در دست و بستهای در آغوش گام برمیدارد، در ذهن سی. اس. لوئیس (C. S. Lewis) جرقه زد، جهان فانتزیای در آستانه تولد بود که تا امروز زنده و تأثیرگذار مانده است. از دل همین خیال، آقای تامنوس (Mr. Tumnus) پدید آمد؛ شخصیتی که در نخستین جلد مجموعه شرح نارنیا (The Chronicles of Narnia)، یعنی شیر، جادوگر و کمد (The Lion, the Witch and the Wardrobe)، به استقبال لوسی و خوانندگان میآید و دروازه ورود به جهانی شگفتانگیز را میگشاید.

از نخستین انتشار این اثر در آمریکا تاکنون، بیش از ۱۲۰ میلیون نسخه از این مجموعه در سراسر جهان فروخته شده است؛ آماری که آن را در شمار پرفروشترین آثار تاریخ ادبیات فانتزی قرار میدهد. اما فراتر از فروش و محبوبیت، نارنیا به سبب ساختار تمثیلی، ریشههای فلسفی و الهیاتیاش، و تواناییاش در خلق جهانی میان خیال و واقعیت، جایگاهی بیبدیل در ادبیات جهان یافته است.
برای نسلهای پیدرپی از کودکان و نویسندگان، نارنیا همیشه نشانهای از عبور از جهان سرد و محدود واقعیت به دنیایی پر از جادو، شیرهای اسطورهای و وسوسههای ظریف بوده است. مکانی که در آن، کودکی به تجربهای از بلوغ، ایمان و فداکاری بدل میشود.
چهرههای سرشناس فانتزی معاصر نیز درباره تأثیر نارنیا سخن گفتهاند. کاترین راندل (Katherine Rundell)، نویسنده مخلوقات ناممکن (Impossible Creatures)، این مجموعه را سرچشمهی لذتهای بزرگ تخیل میخواند؛ لذتهایی که میان اسطوره، جادو و رستگاری در نوساناند. لو گرُسمَن (Lev Grossman)، خالق سهگانهی جادوگران (The Magicians)، نارنیا را بخشی از خاطرات کودکیاش در دوران جنگ میداند و میگوید این کتابها اولین آثاری بودند که نشانش دادند ادبیات فانتزی میتواند از احساسات پیچیده و گیجکننده انسان سخن بگوید. ربکا یارروس (Rebecca Yarros)، نویسندهی بال چهارم (Fourth Wing)، نیز اعتراف کرده است که نارنیا نخستین جرقه علاقهاش به دنیای فانتزی بوده است.
اما آنچه کتاب شیر، جادوگر و کمد را از یک داستان صرفاً کودکانه فراتر میبرد، ساختار نمادین و لایههای فلسفی آن است. از منظر نقد ادبی، میتوان این اثر را الگویی از تلفیق اسطوره، دین و سیاست دانست. جهان نارنیا بازنمایی کشمکش میان طبقات و نیروهای تاریخی است؛ در حالی که اصلان (Aslan)، شیر بزرگ نارنیا، نماد قدرت نجاتبخش و تحولگرایی است که نقش مسیحایی در این جهان دارد. در سوی دیگر، جادوگر سفید تجسم کنترل، وسوسه و نظم منجمدی است که در برابر رهایی و ایمان میایستد.
از این زاویه، نارنیا تنها دنیایی خیالی نیست، بلکه تمثیلی از واقعیتهای اجتماعی و فرهنگی غرب در نیمه قرن بیستم است؛ دنیایی که در آن جادو نه گریز از واقعیت، بلکه استعارهای از رستگاری و بازسازی انسان است. همین ویژگی است که باعث شده مجموعه نارنیا بارها مورد بازخوانی فلسفی، دینی و حتی روانکاوانه قرار گیرد و همچنان الهامبخش نویسندگان معاصر در سراسر جهان، از جمله در ایران، باشد.
اکنون در هفتاد و پنجمین سالگرد انتشار شیر، جادوگر و کمد، بازخوانی نارنیا تنها گرامیداشت یک اثر کلاسیک نیست؛ بلکه فرصتی است برای تأمل بر میراثی که هنوز با قدرت تخیل، پرسش از ایمان، و جادوی ادبیات زنده است. نارنیا یادآور این حقیقت ساده اما ژرف است که در پس هر کمد، جهانی پنهان است؛ جهانی که شاید در جایی از ذهن و دل ما، هنوز منتظر گشوده شدن باشد.


