کریسمس در سینما فقط به چراغانی و موسیقی شاد خلاصه نمیشود. این مناسبت بستری برای روایت داستانهایی درباره خانواده، تنهایی، رستگاری، خشونت، سرمایهداری و حتی هرجومرج است. فهرست پیشرو مجموعهای متنوع از بهترین فیلمهای کریسمسی است که هر کدام از زاویهای متفاوت به این شب جادویی نگاه کردهاند. با فانتزیمگ همراه باشید.
فیلم تنها در خانه (Home Alone)

کمتر فیلمی توانسته مانند تنها در خانه به بخشی از حافظه جمعی تماشاگران تبدیل شود. این فیلم روایتگر داستان ساده پسربچهای است که در شلوغی سفر خانوادگی جا میماند و در نهایت مجبور میشود به تنهایی با دو سارق که قصد دستبرد به خانهشان را دارند مقابله کند.
فیلم با ترکیب طنز فیزیکی، فضای گرم کریسمسی و حس دلتنگی کودکانه، هم برای کودکان جذاب است و هم برای بزرگسالان اثری نوستالژیک محسوب میشود. تنها در خانه یادآور این نکته است که امنیت و خانواده، اصلیترین معنای کریسمساند.
فیلم کریسمس سیاه (Black Christmas)

در نقطهی مقابل فیلمهای شاد این فهرست، کریسمس سیاه قرار دارد؛ اثری که ثابت میکند حتی شادترین مناسبتها هم میتوانند به کابوس تبدیل شوند. این فیلم یکی از پایهگذاران ژانر اسلشر محسوب میشود و با فضاسازی سرد، معرفی یک مزاحم تلفنی ترسناک و کلی شخصیت مرموز، داستانی جذاب را روایت میکند. کریسمس سیاه برای مخاطبانی ساخته شده که ترجیح میدهند تعطیلات را با آدرنالین بگذرانند.
فیلم چگونه گرینچ کریسمس را دزدید (How the Grinch Stole Christmas)

گرینچ شخصیتی است که از کریسمس بیزار است، اما همین نفرت او را به یکی از نمادهای این مناسبت تبدیل کرده. چه در نسخهی کلاسیک دکتر سوس، چه در اقتباس لایو-اکشن با بازی جیم کری و چه نسخههای انیمیشنی جدیدتر، پیام فیلم ثابت مانده: کریسمس چیزی فراتر از خرید، تزئینات و هدیه است. گرینچ داستان تحول، همدلی و بازگشت به احساسات انسانی است؛ روایتی ساده اما عمیق و جذاب برای تمام سنین.
فیلم ادوارد دستقیچی (Edward Scissorhands)

فیلمی شاعرانه، تلخ و در عین حال زیبا از تیم برتون که بهطور غیررسمی به یکی از آثار محبوب فصل کریسمس تبدیل شده است. فضای برفی، موسیقی ماندگار دنی الفمن و داستان مردی متفاوت که نمیتواند با جامعه هماهنگ شود، ادوارد دستقیچی را به استعارهای از تنهایی انسان مدرن بدل کرده است. این فیلم کریسمس را نه بهعنوان جشن، بلکه بهعنوان لحظهای برای پذیرش دیگری به تصویر میکشد.
فیلم سرود کریسمس (A Christmas Carol 1984)

اقتباسهای بیشمار از داستان چارلز دیکنز نشان میدهد که این روایت هرگز کهنه نمیشود. اسکروج، مردی خسیس و سرد، در شبی کریسمسی با گذشته، حال و آینده خود روبهرو میشود و فرصت تغییر پیدا میکند. این داستان ستون فقرات سینمای کریسمسی است؛ روایتی درباره بخشش، مسئولیت اجتماعی و امکان رستگاری، که در هر نسل با تفسیری تازه بازآفرینی شده است.
فیلم بازگشت بتمن (Batman Returns)

شاید عجیب به نظر برسد، اما بتمن بازمیگردد، یکی از خاصترین فیلمهای کریسمسی تاریخ است. تیم برتون گاتهام را در فضایی برفی، تاریک و کابوسوار غرق میکند و داستانی درباره طردشدگی، قدرت و هویت روایت میکند.
کریسمس در این فیلم نه نماد شادی، بلکه تضادی بصری با خشونت و فساد است. بتمن بازمیگردد، ثابت میکند که حتی فیلمهای ابرقهرمانی هم میتوانند حالوهوای کریسمسی داشته باشند.
فیلم سرود کریسمس میکی (Mickey’s Christmas Carol)

بازآفرینی داستان دیکنز با شخصیتهای کلاسیک دیزنی، این اثر را به یکی از محبوبترین فیلمهای کریسمسی کودکان تبدیل کرده است. سادگی روایت، لحن آموزنده و حضور میکی ماوس، دانلد داک و اسکروج مکداک باعث شده این نسخه برای آشنایی نسلهای جدید با مفهوم کریسمس و بخشش بسیار مؤثر باشد.
فیلم جان سخت (Die Hard)

یکی از بحثبرانگیزترین فیلمهای کریسمسی تاریخ سینما. جانسخت از نظر ساختاری یک فیلم اکشن است، اما تمام اتفاقات آن در شب کریسمس رخ میدهد. تقابل خشونت، خانواده و مناسبت کریسمس، هویت منحصربهفردی به فیلم داده است. برای بسیاری از مخاطبان، تماشای جان سخت به اندازه تنها در خانه یک سنت سالانه محسوب میشود.
فیلم شب خشن (Violent Night)

این فیلم برداشت کاملاً متفاوتی از اسطورهی بابانوئل ارائه میدهد. بابانوئلی خشن، خسته و اکشنمحور که برای نجات یک خانواده وارد میدان میشود. شب خشن با ترکیب طنز سیاه، خشونت اغراقآمیز و فضای کریسمسی، نشان میدهد که سینمای معاصر چگونه کلیشههای قدیمی این مناسبت را بازتعریف میکند.
فیلم الف (Elf)

یکی از دوستداشتنیترین کمدیهای مدرن کریسمسی با بازی ویل فرل. داستان انسانی که در میان الفها بزرگ شده و وارد دنیای واقعی میشود، سرشار از شوخی، انرژی و معصومیت است. فیلم الف یادآور کودک درون و شادیهای سادهای است که در شلوغی زندگی بزرگسالی فراموش میشوند.


