تحلیلی بر انتخاب بازیگران لایواکشن The Legend of Zelda؛ روایت نینتندو از بازی به سینما

در فضایی که دنیای گیم و سینما تلاش می‌کنند فاصله‌ای منطقی میان خود ایجاد کنند، نینتندو با اعلام رسمی بازیگران نقش‌های اصلی لایو اکشن The Legend of Zelda گامی بلند برداشت؛ فیلمی که همچون بارقه‌ای تازه، تلاش می‌کند خاطره‌سازی بازی‌های ویدیویی را در قالب سینما زنده کند.

بازیگر نقش پرنسس زلدا، بو براگاسون ۲۱ ساله است که پیش از این در سریال‌های فانتزی و جنایی مانند Renegade Nell و The Jetty دیده شده. نقش لینک، شخصیت محوری این حماسه‌ٔ ماجراجویی، به بنجامین ایوان آینزورث ۱۶ ساله سپرده شده که بازی در سریال ترسناک The Haunting of Bly Manor را در کارنامه دارد. انتخاب دو بازیگر جوان و نسبتا کمتر شناخته شده، نشان‌دهنده‌ی تمایل به کشف استعدادهای تازه و احتمالاً ایجاد هویتی تازه برای این فرنچایز بزرگ است.

شیگرو میاموتو، خالق افسانه‌ای سری بازی زلدا و کارگردان پیشین نینتندو، با ابراز رضایت از این انتخاب‌ها، نوشت:

«بسیار منتظر دیدن این دو روی پرده بزرگ سینما هستم».

این پیغام علاوه بر نشان دادن پشتیبانی خلاق اصلی مجموعه، در کنار اعلام تاریخ انتشار، به نوعی تضمین کیفیت و وفاداری به روح بازی اصلی به شمار می‌رود.

تیم ساخت لایو اکشن The Legend of Zelda

فرنچایز The Legend of Zelda ساخته شده در سال ۱۹۸۶، یک دنیای فانتزی غنی و پر از اساطیر و المان‌های نقش‌آفرینی است. دنیای هایرول (Hyrule) که محل رخدادهای اصلی بازی است، بخوبی توانسته در هم ریختگی جهان‌های فانتزی را با روایت‌های پیچیده ادغام کند و شخصیت‌های لینک و زلدا نمادهای قدرتمند دوگانگی قهرمانی و پادشاهی را نشان می‌دهند.

با توجه به عوامل تولید، استودیو سونی پیکچرز به‌عنوان توزیع‌کننده و شریک مالی ظاهر شده، و کارگردانی فیلم را واس بال (Wes Ball)، که سابقه کارگردانی اثری مانند Kingdom of the Planet of the Apes را دارد، برعهده خواهد داشت. این گزینه‌ها هم نوید تکنیک‌های تصویری پیشرفته و بهره‌گیری از تازه‌ترین فناوری‌ها را می‌دهند که یک اقتباس از این درجه را در سطح استانداردهای مدرن قرار می‌دهد.

مایاموتو و آوی آراد، تهیه‌کننده‌ای که پیش‌تر در مارول استودیوز حضور داشت، نقش پررنگی در شکل‌گیری این فیلم دارند که با همکاری آنها، ترکیب مهارت‌های روایت‌پردازی گیم و تجربه‌های سینمایی تخصصی می‌تواند به موفقیت پروژه کمک کند.

از نظر فنی و روایی، چالش‌های اقتباس بازی‌هایی همچون The Legend of Zelda اغلب ساختار غیرخطی، دنیای باز گسترده و تاکید بر تعاملات کاربر با محیط است. انتقال چنین تجربه‌ای به یک فرم لایو اکشن که در آن روایت متمرکز و شخصیت‌ها محور اصلی‌اند، نیازمند دقت در فیلمنامه، حفظ حساسیت نسبت به اصالت منبع و بازتولید المان‌های کلیدی است. این نکته نیز اهمیت انتخاب بازیگرانی دارد که بتوانند شخصیت‌های برجسته‌ای مثل لینک و زلدا را از نظر احساسی و نمادین باورپذیر کنند.

زمان انتشار لایو اکشن The Legend of Zelda

تاریخ انتشار فیلم که ابتدا برای مارس ۲۰۲۷ برنامه‌ریزی شده بود و اکنون به تاریخ ۷ مه ۲۰۲۷ موکول شده است، نشان‌دهنده دقت تیم تولید برای ارائه محصولی عالی و با کیفیت بالا است. زمان‌بندی اکران برای جذب حداکثری مخاطبان و بهره‌گیری از ظرفیت‌های بازار جهانی و فرنچایز بازی نیز ضروری است.

برخلاف موج مکرر اقتباس‌هایی که غالباً نتوانسته‌اند ذات و ویژگی‌های یک بازی ویدیویی را به شکلی هنرمندانه و سینمایی انتقال دهند، پروژه The Legend of Zelda با حضور میاموتو، احتمالا قصد دارد تا فلسفه دراماتیک و تماتیک بازی را در قالب روایت سینمایی باز تولید کند. این نکته، البته به نوع کارگردانی، طراحی میزانسن، و استفاده از تکنولوژی‌های ویژه جلوه‌های بصری برمی‌گردد که هنوز اطلاعات زیادی درباره آنها منتشر نشده، اما بدون شک چشم‌انداز بالایی برای فعالیت در این حوزه وجود دارد.

یکی از چالش‌های بزرگ و جدی، حفظ تعادل میان وفاداری به منابع بازی و خلق یک اثر مستقل سینمایی است که برای مخاطب سینمای جدی نیز جذاب باشد. این موضوعی است که در سینمای نمایشی و در اقتباس از بازی‌های موفق، همواره محل بحث و جدل بوده و نیازمند بازیگری است که بتواند تحولات درونی و شخصیت‌پردازی چندلایه‌ای ارائه دهد. انتخاب دو بازیگر جوان، به نظر می‌رسد که این مسیر تازه را انتخاب کرده‌اند؛ مسیری که ممکن است با عدم استفاده از چهره‌های شناخته شده، اجازهٔ نفس کشیدن بیشتر خلاقیت را بدهد.

البته همه چیز به موفقیت فیلمنامه و کارگردانی بستگی دارد و باید دید تیم سازنده چه استراتژی‌هایی برای پرداخت به داستان‌های ماندگار دنیای زلدا اتخاذ می‌کند. آیا شاهد اقتباسی ماندگار با تدوین موازی و کنش-واکنش‌های پیچیده خواهیم بود یا صرفاً بازی‌ای قابل پیش‌بینی بر اساس عناصر پرطرفدار فرنچایز؟ تماشاگران نینتندو و سینماکاران آگاه منتظر ورود این اثر به عرصه نمایش‌های زنده هستند تا ببینند آیا ابرقهرمانانی که از دنیای پیکسلی به سه‌بُعدی و زنده تغییر شکل می‌دهند، توان خواهند داشت تا به همان اندازه که در بازی‌ها جذاب‌اند، در سینما هم اثر بگذارند یا خیر.