از میان بزرگترین ابداعات سینمای فانتزی قرن گذشته، مجموعه ارباب حلقهها ساخته پیتر جکسون همچنان به عنوان نقطه عطفی بیبدیل در این عرصه تلقی میشود؛ آثاری که نه فقط برای روایت داستانی حماسی بلکه برای شکلدهی به زبان بصری و تماتیک ژانر، الگویی جدید تعریف کردند.
حال، سالها پس از اتمام این سهگانه بیهمتا، پرسشی جدی مطرح است. آیا فرنچایزی وجود دارد که از نظر گستره، عمق روایت و تأثیرگذاری فرهنگی توانایی جانشینی این مجموعه افسانهای را داشته باشد؟ پاسخ به تدریج به یک نام مشخص ختم میشود؛ سری فیلمهای Dune (تلماسه) به کارگردانی دنی ویلنوو. با فانتازیو همراه باشید.
فیلمهای Dune همان ماجراجویی جذابی هستند که به دنبالش میگردید!

ویلنوو، فیلمساز کانادایی که به خاطر تسلطش بر پیچیدگیهای دراماتیک و علمی-تخیلی شناخته میشود، موفق شده تا با اقتباسی بینقص و در عین حال عظیم از رمانهای کلاسیک فرانک هربرت، اثری را خلق کند که از نظر پیچیدگی و جذابیت، پا به پای ارباب حلقهها حرکت کرده است.
از سال ۲۰۲۱ و اکران قسمت نخست این فیلم گرفته تا اکران فیلم دوم در سال ۲۰۲۴ و اکنون تولید قسمت سوم که داستان دنباله کوتاهتر مجموعه، یعنی رمان Dune Messiah را به تصویر میکشد، ویلنوو این پروژه را به عنوان یک فانتزی عظیم معرفی کرده است.
مقایسه فیلمهای Dune و ارباب حلقهها از جهات متعددی جالب است. اگرچه هر دو مجموعه محصول دوران مشابهی هستند و هر دو جهانسازی عظیم و غنیای ارائه میدهند، اما وجه غالب روایت و رویکردشان نسبت به مفاهیم بنیادی مانند خیر و شر کاملا متفاوت است. ارباب حلقهها روایتگر مبارزهای آشفته و شدید میان خیر و شر است که به گونهای ساده، اما عمیق، از اساطیر مسیحی و اروپایی الهام میگیرد. در مقابل، تلماسه به گونهای پیچیدهتر داستان خود را روایت کرده و لایههای بیشتری را در خود جای داده است. این مجموعه مفاهیم اخلاقی را از زوایایی خاکستری به چالش میکشد و جهان داستان جایی است که حقایق سیاسی، مذهب (که به شکل جالبی از فرهنگ اعراب الهام گرفته) و حتی مفاهیم قهرمانی به شکل متفاوتی تصویر میشوند.
دنیس ویلنوو با بهرهگیری از فیلمبرداریهای گسترده و تدوین دقیق، فضایی را خلق کرده که به رغم عظمت و شکوه بصریاش، بیشتر از هرچیز روی تنشهای روانی و سیاسی تمرکز دارد و قصد ندارد تا نبردهای صرفا حماسی را به تصویر بکشد. در این میان نمایش تحول شخصیت کمالگرا و پیچیده پل آتریدز، که نه یک قهرمان مطلق بلکه شخصیتی چندوجهی و گاه بحثبرانگیز است، یکی از بهترین نمونههای کارنامه ویلنوو به شمار میرود.

ادامهی فیلمهای Dune؛ حتی پس از اتمام داستان پل آتریدز با قسمت سوم این مجموعه باز است و قابلیتهای گستردهای برای روایتهای جانبی و توسعه دنیایش دارد. به علاوه، روایت سرگذشت شخصیتهایی مانند «دانکن» با بازی جیسون موموآ در ادامه، میتواند نوید بازیابی ساختارهای کلاسیک جهانسازی مجموعه را در قالبی نوآورانه بدهد.
در سمت دیگر ترازو، ارباب حلقهها هم پس از پایان سهگانه اصلی، در قالب آثاری چون هابیت و سریالهای پیشدرآمد خود مثل The Rings of Power، همچنان سهمی گسترده در فرهنگ عامه دارد. تفاوت اصلی در اینجاست که ارباب حلقهها جهانی تقریبا ایدهآلسازیشده از مبارزه خیر و شر را مجسم میکند، در حالیکه فیلمهای Dune مرزهای خاکستری پیچیدهتر و کنشهای انسانی دارای تناقضی را به نمایش میگذارد.


