نظام رو به گسترش و پیچیدهٔ دنیای سینمایی مارول (Marvel Cinematic Universe – MCU) با تصمیم تازهاش برای بازتعریف جایگاه خانوادهٔ چهارنفره در جهان موازی اِرث–۸۲۸ (Earth-828) بهجای بازگویی آن در خط زمانی کلاسیک اِرث–۶۱۶ (Earth-616)، افقی جدید و هوشمندانه پیش روی روایتهای ابرقهرمانی میگشاید؛ روایتی که تنها به ارائه یک فیلم سرگرمکننده محدود نمیماند، بلکه به تفسیر و بازاندیشی در شیوه روایتگری در ژانر ابرقهرمانی نیز میپردازد.
مت شَکمن (Matt Shakman)، کارگردان فیلم چهار شگفتانگیز: نخستین گامها (The Fantastic Four: First Steps)، با شناخت دقیق از ملاحظات داستانی و تماتیک، به این مسئله اشاره میکند که انتخاب جهان Earth-616 برای معرفی این تیم میتوانست مشکلات بنیادینی را در پیوستگی روایی ایجاد کند؛ مشکلاتی که بهویژه برای مخاطبان پیگیر و دقیق MCU، بهراحتی قابل چشمپوشی نبود. او با صراحت توضیح میدهد که اگر این خانواده در دنیای Earth-616 حضور داشتند، باید پاسخ قانعکنندهای به پرسشهایی نظیر در زمان نبرد با تانوس (Thanos) در کجا بودند؟ یا در حملهٔ لوکی (Loki)، چه نقشی داشتند؟ ارائه میشد؛ سوالهایی که نهتنها تعارضهای گریزناپذیر در ساختار روایی ایجاد میکرد، بلکه انسجام احساسی و شناختی مخاطب را هم تضعیف میکرد.
با انتخاب Earth-828، تیم سازنده این امکان را پیدا کرده تا فیلم را بهشکل مستقل، بدون وابستگی به انبوه پیشزمینههای کلاسیک جهان مارول، روایت کند؛ مسیری که به لطف سازوکار چندجهانی (Multiverse Saga) بهشکلی طبیعی در جهان MCU قابلدستیابی شده. این تصمیم بهجای سردرگمکردن بیننده، تجربهای قابلدسترس برای تازهواردها فراهم میکند؛ بدون آنکه از ظرافتهای روایی و نشانههای پنهان (easter eggs) برای مخاطبان وفادار و دقیق دریغ شود.
از منظر روایی، این جداسازی زمانی و فضایی، به فیلم اجازه میدهد که از بازگویی داستان آغاز شکلگیری تیم خودداری کند. در عوض، مخاطب با گروهی مواجه میشود که از پیش شکل گرفتهاند و وارد مرحلهای تازه از مسیر قهرمانی خود شدهاند. همین ویژگی کلیدی، فیلم را از بازتولیدهای تکراری در ژانر ابرقهرمانی متمایز میسازد و به ساختار روایی آن وضوح و انسجامی ارزشمند میبخشد. در دنیایی که نسخههای متعدد، بازسازیها (reboots)، و جهانهای موازی، روایات را از هم میپراکنند، چنین انتخابی میتواند نقطهی قوتی کلیدی باشد.
از منظر ژانری، این اثر با ایستادن بهعنوان یک فیلم مستقل ابرقهرمانی، در تلاش است تا پلی میان جهان گستردهٔ سینمایی و تجربهای انسانیتر و دسترسپذیرتر برای بیننده ایجاد کند. حضور نویسندگان جوانی چون جف کاپلان (Jeff Kaplan) و اریک پیرسون (Eric Pearson) در کنار کارگردانی شاکمن که سابقه درخشانی در روایتهای تلویزیونی شخصیتمحور دارد (از جمله WandaVision)، نشاندهنده تمایل فنی و هنری برای خلق تجربهای تازه، پُرجزییات و در عین حال وفادار به میراث جهان مارول است.
تمرکز این فیلم بر تجربه انسانی، همکاری تیمی، و درک تازهای از نقش ابرقهرمانها در جهانی موازی، همان چیزی است که میتواند به آن لحن و موسیقی روایی خاص خود را بدهد؛ روایتی که برای بینندهٔ آشنا با MCU حس پیوستگی دارد و برای مخاطب جدید، آغازی جذاب و سرراست محسوب میشود.
فیلم چهار شگفتانگیز: نخستین گامها که در تاریخ ۲۵ ژوئیه ۲۰۲۵ روی پرده رفت، اکنون بهعنوان یکی از آثار کلیدی فاز ششم دنیای سینمایی مارول (Phase 6) شناخته میشود. اثری که با اتکا به بستر روایی مستقل در جهان Earth-828، موفق شد تجربهای تازه و متفاوت را به مخاطبان عرضه کند؛ تجربهای که در عین پیوند با ساختار چندجهانی مارول، بار سنگین پیوستگیهای کلاسیک MCU را از دوش تماشاگران برداشت و فضایی بازتر برای روایت فراهم آورد.
اگر به بررسی ژرفتر در زمینه روایتهای چندجهانی، چالشهای پیوستگی و نوآوریهای ساختاری در سینمای ابرقهرمانی علاقهمندید، پیشنهاد میشود نگاهی دقیقتر به دیدگاههای کارگردانان و نویسندگان معاصر MCU داشته باشید؛ جریان پویایی که با رویکردی جسورانه، در حال بازتعریف این ژانر برای نسل امروز است.