در دنیایی که کمتر فیلمسازان سرشناسی توانستهاند تأثیر چشمگیری در هر دو سطح فرهنگی و علمی داشته باشند، پیتر جکسون، استاد بیچونوچرای سینمای فانتزی، باز هم سر زبانها افتاده است. کسی که با سهگانه ارباب حلقهها نه تنها استانداردهای جدیدی برای این ژانر تعریف کرد بلکه با مستندی جامع و متعادل درباره بیتلز، نشان داد در روایتهای مستند نیز تبحر دارد، این بار وارد حوزهای فراتر از قاب تصویر شده است: زیستفناوری و باززندهسازی گونههای منقرضشده.
همراه با همسر و همکار دیرینهاش، فران والش، جکسون هدیهای معادل ۱۰ میلیون دلار به شرکت معاصر و پیشروی Colossal Biosciences نمود که مأموریتش خلق معجزههای ژنتیکیست. این شرکت به جای آنکه صرفا روی فناوری احیای گونههای کاملاً منقرضشده مانور دهد، با مهندسی دقیق ژنتیکی از گونههای زنده مرتبط، سعی دارد نمونههای تا حد امکان نزدیک به گونههای قدیمی را بازسازی کند. نمونههای اولیه این تلاشها مثل بازگشت دایر وولفها هیجان زیادی بین علاقمندان و کارشناسان برانگیخته است.
اما تمرکز اعطای مالی جکسون و والش بر روی گروه بسیار خاصی از پرندگان منقرض شده است، موآها؛ و به ویژه گونه عجیبی که با ارتفاعی تا ۳.۶ متر، بلندترین پرنده شناخته شده در تاریخ به شمار میآید: South Island Giant Moa. اینکه جکسون چنین پروژهای را در دستور کار دارد، بیش از آنکه صرف یک کار خیر محیط زیستی باشد، ریشه در پیوند عمیق و شخصی با زادگاه و میراث فرهنگیاش، نیوزیلند، دارد.

جکسون در اظهارات خود به این نکته اشاره میکند که موآها نه فقط پرندگان غولپیکری بودهاند؛ بلکه بخشی از DNA فرهنگی و تاریخی مردم نیوزیلند محسوب میشوند. این احساس تعلق عمیق باعث شده تا جکسون و والش مجموعه عظیمی از استخوانهای موآ، چیزی نزدیک به ۴۰۰ قطعه، گردآوری کنند، که این مجموعه با همکاری شرکت Colossal Biosciences راهنمای مهمی برای بازسازی آیندهای شبه-واقعی و علمی فراهم میکند.
اگر به نظر میآید این پروژه صرفاً قدمی کوچک در حوزه زیستفناوری است، باید یادآوری کنیم که تلاشهایی از این دست آغازی است بر تحولات بنیادی در علم ژنتیک و مفاهیم فلسفی مربوط به مرز میان حیات و انقراض، با اثرات عمیق روی سینما و فرهنگ عامه. در حقیقت، این ترکیب ردپای سینمایی جکسون و پیشرفتهای علمی میتواند در آینده پروژههای جذابی از قبیل مستندهای علمی-تخیلی یا حتی فیلمهای هنری اقتباسی رقم زند.
نگاهی دقیقتر به این پروژه ما را به یاد ارتباط نزدیکتر میان تکنولوژیهای روز و روایتهای فرهنگی میاندازد؛ جایی که میزانسن و تماتیکهای به تصویر کشیدن دوبارهی طبیعت از نو، با پیوندهای ژرفی به هویت و تاریخ ملی، سرودههای بصری نوینی را میسازد که سینماگرانی به قدر جکسون به خوبی از پس آن برمیآیند.
بدون شک، احیای گونههایی مانند موآ میتواند به مثابه پلی میان گذشته و آینده انسانها باشد که در نمایشگرهای بزرگ سینما نه تنها جلوههای بصری خیرهکننده به همراه خواهد داشت بلکه دغدغههای فلسفی و اخلاقی باززندهسازی طبیعت را نیز برجسته خواهد کرد. ایده ورود یک کارگردان صاحبسبک به چنین عرصهای، نشانگر پیشفرضهای فراتجربی و بینرشتهای سینما است که باید بیش از پیش جدی گرفته شود.
با این حال، همه چیز به اندازه تکنولوژی شگفتانگیز نیست؛ تلاش برای زنده کردن موجودی که تاریخ برای همیشه به خاطره سپرده است، پرسشهای پیچیدهای درباره تعادل طبیعی و جایگاه انسان در آن طرح میکند؛ پرسشهایی که موضوعاتی طلایی برای تحلیلهای سینمای انتقادی و مطالعات فرهنگی در سالهای آتی خواهد بود.