اگرچه در دوران متزلزل دیزنی در مدیریت فرنچایز استاروارز حضور داریم، اما حداقل میتوان گفت که این کمپانی در ارائه سریالهای با کیفیت کم نگذاشته است. برای مثال سریال آسوکا یا آندور توانستند استاندارد تازهای برجای بگذارند، اگرچه که برخی دیگر هم نظیر کتاب بوبا فت (The Book of Boba Fett) به این اعتبار لطمه زدند. در این میان، سریال اوبیوان کنوبی (Obi-Wan Kenobi) که سالها هواداران منتظرش بودند، نتوانست انتظارها را به طور کامل برآورده کند و طرفداران را به دو دسته تقسیم کرد.
این اثر که از ابتدا قرار بود فیلمی سینمایی باشد، سرانجام در قالب سریالی در دیزنی+ عرضه شد؛ سریالی که اگرچه بازدید بالایی داشت و شخصیت اوبیوان را همچنان محبوب نگه داشت، اما ادامهای برای آن در دست ساخت قرار نگرفت.

نقطه قوت اصلی سریال اوبیوان، حضور پررنگ دارث ویدر بود که بار دیگر فرصت نبردی دراماتیک میان دو شخصیت افسانهای فراهم آورد. همچنین اضافه شدن پرنسس لیا به داستان، قلب هواداران را تسخیر کرد. اما ابعداد داستانی محدود سریال باعث شد که وقتی فصل اول به پایان رسید، عملا چیزی برای ادامه داستان وجود نداشته باشد
در همین ایام، سریال آسوکا به کارگردانی دیو فیولونی، تلاشی جسورانه در پل زدن میان دنیای انیمیشن و لایواکشن سریال استاروارز است. این سریال با معرفی مفهومی به نام دنیای میانه (World Between Worlds)، که پیشتر در Star Wars Rebels ارائه شده بود، مرزهای روایت استاروارز را به سوی توضیح عناصر اساطیری و اسرار نیرو گسترش داده است. حضور هیدن کریستنسن در نقش آناکین اسکایواکر در فصل دوم، که در قالب روح-نیرو (Force ghost) ظاهر میشود، زمینهای را ایجاد میکند که اوبیوان هم بتواند در آن قالب بازگردد و حتی آسوکا را راهنمایی کند.

این فرصت نه تنها به روایتهایی عمیقتر و تازهتری درباره رابطه پیچیده میان اوبیوان کنوبی و آسوکا میپردازد، بلکه به کشف پیچیدگیهای ارتباطشان پس از سقوط آناکین به دام تاریکی میانجامد. علاوه بر این، ابعاد و مقیاس داستان آسوکا میتواند بسیار گستردهتر از سریال اوبیوان باشد.
اوبیوان در سریال قبلی به خصوص با داستان نجات پرنسس لیا، در بستر زمانی محدودی بین انتقام سیت (Revenge of the Sith) و امید تازه (A New Hope) روایت شد. اما در سریال آسوکا، خط داستانی به سمت مفاهیم متافیزیکی نیرو و حوادثی با دامنه وسیعتر کهکشانی حرکت میکند.

باید تاکید کنم که استار وارز پس از موفقیتهای اخیر سریالهایی مثل آندور (Andor) و جنگ ستارگان: خدمه اسکلت (Skeleton Crew) نیازمند حفظ و تداوم روند مثبت اخیرش است. استفاده هوشمندانه از شخصیتهای محبوب و البته تلفیق آنها در بسترهای نوآورانه، از جمله راهکارهایی است که میتواند نه تنها پایگاه هواداران را تقویت کند بلکه به رشد هنری و تماتیک کل فرنچایز نیز یاری رساند. اینجاست که حضور اوبیوان در آسوکا (Ahsoka) میتواند یکی از مهمترین نقاط عطف فرنچایز باشد که ضمن پاسخ به انتظارات طرفداران، با ایجاد خطوط داستانی تازه و پرهیجان، استار وارز را از مسیر محافظهکاری صرف خارج میکند.