سهگانه ارباب حلقهها (The Lord of the Rings) به کارگردانی پیتر جکسون (Peter Jackson) یکی از شاهکارهای سینمای فانتزی است که نه فقط بهخاطر اقتباس از کتابهای پرفروش جیآرآر تالکین (J.R.R. Tolkien)، بلکه به دلیل خلق دنیایی سینمایی غنی و فراموشنشدنی، نزد مخاطبان و منتقدان جایگاه ویژهای یافته است. اما آیا همه چیز در دنیای میناس تیریث (Minas Tirith) و نبردهای حماسی آن مطابق واقعیتهای تاریخی و نظامی است؟
مایکل فالتون (Michael Fulton)، استاد تاریخ قرون وسطی و متخصص تحصینات نظامی، در پادکست چقدر واقعیه؟ (How Real Is It?) از دیدگاه فنی به نبردهای مشهور این سهگانه پرداخته که از جمله آنها، نبرد مزارع پلنور (Pelennor Fields) برمیگردد. جایی که گندالف (Gandalf) و تئودن (Théoden) مقابل ارتش سائورون (Sauron) ایستادهاند و میناس تیریث در خط مقدم قرار دارد.
فالتون با کنایهای تند شروع میکند: «این منجنیقها خیلی بد هستند!» او اشاره میکند که در صحنههای فیلم، سنگها سرعتی غیرواقعی دارند و باید به مرور کند شوند. همچنین وزن سنگهای نشاندادهشده نسبتی ندارد با اندازه و توانایی ماشینهای پرتابکننده. چیزی که البته سینما همیشه قربانیش میشود تا دراماتیکتر به نظر برسد.

این کارشناس نظامی اشاره میکند که پرتاب سر انسانها در جنگها، اگر چه هولناک، در تاریخ واقعی به عنوان حربه روانی ثبت شده است؛ مثلاً در جنگهای صلیبی اول. اما صحبت او در مورد چیدمان و کارایی منجنیقها بیشتر فنی است؛ مثل اینکه گذاشتن منجنیقهای سنگینِ وزنهای بر بالای برج قلعه عملی نیست، چون سنگیناند و آسیبپذیر. بهتر است این آلات در پشت برجها قرار گیرند تا محافظت شوند.
با همه این نقدها، فالتون در نهایت به نبرد پلنور نمره یک از ده میدهد! البته این نمره به معنای کماهمیتی این قسمت هیجانانگیز نیست، بلکه نشاندهنده تفاوت فیلم حماسی با واقعیتهای نظامی است.
اما این نقدها چه معنایی برای ما، طرفداران ارباب حلقهها دارد؟ شاید ابتدا کمی تردید کنیم، اما باید به خاطر داشته باشیم که جکسون و تیمش برای خلق تصویری فراواقعی، نمودی از جنگهای سرزمین میانه (Middle-earth) را ساختهاند که کاملاً بر اساس اصول علمی تاریخی نیست. آنها فضای داستانی و مخاطبشناسی را در اولویت قرار دادهاند، و در نتیجه یک نبرد سینمایی که حس حماسه و تراژدی را منتقل میکند را به ما ارائه کردهاند.
از سوی دیگر، این مجموعه هنوز به عنوان یک اثر شاخص و تأثیرگذار در فرهنگی فانتزی جایگاه خود را حفظ کرده است. با در نظر گرفتن پروژههای آینده مانند مجموعه پیشدرآمد حلقههای قدرت (The Rings of Power) پرایم و فیلم انیمیشنی نبرد روهیریم (The War of Rohirrim) در سال ۲۰۲۴، و همچنین بازپخش نسخههای گسترش یافته سهگانه اصلی در سینماها به مناسبت ۲۵ سالگی یاران حلقه (The Fellowship of the Ring)، طرفداران میتوانند بار دیگر به دل سرزمین میانه سفر کنند و ابعاد مختلف آن را لمس کنند.
بهطور خلاصه، بررسی منتقدان تاریخی و نظامی به نبردهای ارباب حلقهها به ما یادآوری میکند که درام سینمایی همیشه تابع واقعیت نیست و این پروژهها اغلب بین واقعیت و اساطیر پل میزنند تا ماجرایی بهیادماندنی بسازند. اما طبیعی است که نگاه تخصصی، نکاتی را روشن کند که از چشم عامه مخاطبان دور مانده است.
چه در نسخههای سینمایی باشکوه پیتر جکسون و چه در پروژههای جدید این فرنچایز، هنوز هم میتوانیم تعریف دوبارهای از جنگ، شجاعت و دوستی را ببینیم، هرچند که تاریخشناسان درباره جزئیات میتوانند دو دل باشند.



