صفحه اصلی > سینما : Return to Silent Hill؛ کابوسی که بعد از ۱۳ سال دوباره روی پرده زنده می‌شود

Return to Silent Hill؛ کابوسی که بعد از ۱۳ سال دوباره روی پرده زنده می‌شود

بعد از ۱۳ سال انتظار، فرنچایز روان‌شناختی و تاریک سایلنت هیل (Silent Hill) بالاخره دوباره به سینما برمی‌گردد؛ این‌بار با فیلمی به نام بازگشت به سایلنت هیل (Return to Silent Hill) که قرار نیست صرفاً یک دنباله ساده باشد. این پروژه بیشتر شبیه یک بازخوانی جدی و پرانرژی از فضای وحشت و اضطراب بازی سایلنت هیل ۲ (Silent Hill 2) است؛ همان اثری که خیلی‌ها هنوز هم آن را یکی از بهترین تجربه‌های وحشت روان‌شناختی (Psychological Horror) در تاریخ بازی‌های ویدیویی می‌دانند.

نکته مهم‌تر اینجاست که کریستف گانس (Christophe Gans)، کارگردان فیلم سایلنت هیل در سال ۲۰۰۶، دوباره پشت دوربین برگشته و آکیرا یاماوکا (Akira Yamaoka) هم در پروژه حضور دارد؛ یعنی همان کسی که موسیقی‌های سایلنت هیل را به یکی از ماندگارترین امضاهای صوتی ژانر وحشت تبدیل کرد. ترکیب این دو اسم، به تنهایی باعث می‌شود طرفداران امیدوار باشند این‌بار با یک تجربه حساب‌شده و وفادار روبه‌رو خواهند شد.

چرا Silent Hill 2 انتخاب شد؟ چون ترس واقعی اینجاست

اینکه Return to Silent Hill مستقیماً روی بازی سایلنت هیل ۲ تمرکز دارد، یک تصمیم هوشمندانه است؛ چون این بازی فقط درباره ترسیدن از هیولاها و فضای مه‌آلود نیست. سایلنت هیل ۲ اساساً یک داستان درباره گناه، فقدان، عذاب وجدان و فروپاشی ذهن است. ترسش از جنس ترس بیرونی نیست، بیشتر مثل یک فرو رفتن آرام در تاریکی روان آدم است.

اگر نسخه‌های دیگر بیشتر روی وحشت محیطی و شوک تمرکز داشتند، سایلنت هیل ۲ با وحشت درونی کار می‌کند؛ با اینکه شخصیت اصلی چطور خودش را نابود می‌کند، چطور خاطره‌ها به کابوس تبدیل می‌شوند، و چطور «شهر» مثل یک آینه، عمیق‌ترین ضعف‌های آدم را بالا می‌آورد. برای سینما هم همین جنس ترس، ظرفیت خیلی بیشتری دارد، چون به جای تکیه بر جامپ‌اسکر (Jump Scare) می‌تواند روی اضطراب، تعلیق و احساس گناه بازی کند.

کریستف گانس برگشته؛ این‌بار با نگاه متفاوت

بازگشت کریستف گانس (Christophe Gans) یک خبر بزرگ برای طرفداران است، چون فیلم ۲۰۰۶ با تمام نقدهایی که گرفت، یک ویژگی مهم داشت: فضای سایلنت هیل را از نظر بصری واقعاً درست ساخته بود. شهر مه‌گرفته، خاکسترها، کوچه‌های خالی و حس سردی محیط، همه دقیقاً همان چیزی بود که باید باشد.

اما آن فیلم در انتقال کامل عمق روانی محدودیت داشت؛ هم به خاطر ساختار سینمایی آن زمان، هم به خاطر اینکه روایتش بیشتر از بازی اول الهام گرفته بود. حالا در Return to Silent Hill، گانس خودش گفته می‌خواهد یک فیلم «احساسی‌تر و عمیق‌تر» بسازد؛ چیزی که نه فقط هیولاها را نشان دهد، بلکه مخاطب را با لایه‌های ذهنی شخصیت‌ها روبه‌رو کند.

این یعنی اگر واقعاً به روح سایلنت هیل ۲ وفادار باشد، باید منتظر یک تجربه سنگین‌تر و درگیرکننده‌تر باشیم. فیلمی که ترسش قرار نیست فقط در لحظه باشد، بلکه بعد از تمام شدن هم در ذهن بماند.

آکیرا یاماوکا و نقش موسیقی در ترس

در سایلنت هیل، موسیقی فقط پس‌زمینه نیست؛ خودش یک شخصیت است. آکیرا یاماوکا (Akira Yamaoka) همیشه بلد بود صدا را تبدیل به اضطراب کند؛ با ملودی‌های شکسته، نویزهای صنعتی و سکوت‌هایی که بیشتر از هر صدا می‌ترسانند.

حضور دوباره او یعنی فیلم قرار نیست فقط به تصویر تکیه کند. اگر درست اجرا شود، موسیقی و طراحی صدا می‌تواند همان پلی باشد که مخاطب را از «واقعیت» به «کابوس» پرتاب می‌کند. مخصوصاً در دنیایی مثل Silent Hill 2 که مرز توهم و حقیقت همیشه در حال فرو ریختن است.

بازگشت به سایلنت هیل چه تجربه‌ای می‌خواهد بسازد؟

تهیه‌کننده فیلم، ویکتور هادیدا (Victor Hadida)، گفته هدفشان ساخت یک تجربه واقعی سینمایی است؛ چیزی که مخاطب روی صندلی حس کند دارد وارد یک جهنم ذهنی می‌شود. یعنی فقط با داستان روبه‌رو نیستیم، با فضا روبه‌رو هستیم: نور، صدا، طراحی موجودات، و حتی میزانسن (Mise-en-scène) قرار است طوری باشد که حس گیر افتادن در یک برزخ را بسازد.

این دقیقاً همان چیزی است که طرفداران از یک اقتباس Silent Hill 2 می‌خواهند: وحشتی که به جای ترساندن سطحی، آرام‌آرام فرو می‌رود زیر پوست.

تاریخ اکران؛ چه زمانی وارد این کابوس می‌شویم؟

فیلم Return to Silent Hill قرار است در تاریخ ۲۳ ژانویه ۲۰۲۶ (۳ بهمن ۱۴۰۴) در ایالات متحده اکران شود. احتمالاً با فاصله کوتاهی اکران بین‌المللی هم اتفاق می‌افتد، اما فعلاً مهم‌ترین تاریخ همین است.

برچسب ها :

نورا نادری

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید