تابستان ۲۰۲۵ با موجی تازه از دنیای فیلمهای ابرقهرمانی همراه شده است. سالها بود که سینمای کامیکبوکی به دنبال یک نقطه اوج تازه میگشت و حالا، با اکران فیلم سوپرمن (Superman) به کارگردانی جیمز گان (James Gunn)، کمپانی دیسی (DC Studios) دوباره توانسته جایگاه رهبری خود را در گیشه تثبیت کند. این فیلم، برای اولین بار پس از ۱۷ سال، یک پیروزی کامل و بدون شکوتردید را در مقابل مارول (Marvel Studios) رقم زد. موفقیتی که در پایان یک تابستان پر از رقابت بین فیلمهای مارول و دیسی به دست آمد، نشانه یک تحول اساسی در ژانری است که زمانی سلطان بیرقیب هالیوود بود.
ژانری که در دهه ۲۰۱۰ با فروش میلیاردها دلاری، بخش بزرگی از اقتصاد هالیوود را در اختیار داشت، در سالهای اخیر با چالشی جدی روبهرو شده است. فیلمها و بازیگران درخشان مارول، از جمله آثار پرفروشی مثل مرد عنکبوتی: راهی به خانه نیست (Spider-Man: No Way Home) و ددپول و ولورین (Deadpool and Wolverine) هنوز توانایی جذب تماشاگر را دارند، اما دیگر خبری از آن هجوم گسترده هواداران به سالنهای سینما نیست. با این حال، سوپرمن جیمز گان و پیتر سَفران (Peter Safran)، علاوه بر فروش قوی در گیشه داخلی، در بحثهای فرهنگی و نقدهای سینمایی هم موفق شده و نظرها را به خود جلب کرده است.
تاریخچهای از نبرد ابرقهرمانی در گیشه
رقابت بین مارول و دیسی در سینما، فقط یک جدال ساده بین دو استودیو نیست؛ این نبرد تاریخی ریشه در دههها قصهگویی، ریبوتها و جهانهای موازی دارد. دیسی بهعنوان پیشگام ژانر ابرقهرمانی، با فیلم سوپرمن: فیلم (Superman: The Movie, 1978) به کارگردانی ریچارد دانر (Richard Donner)، قدرت ابرقهرمانان روی پرده را به جهان معرفی کرد. بعدتر، بتمن (Batman) ساخته تیم برتون (Tim Burton) با خلق یک گاتهام تاریک و خاص، فروش فوقالعادهای داشت. با این وجود، دیسی افتوخیزهای بزرگی را هم تجربه کرد؛ مخصوصاً پس از کنارهگیری کریستوفر ریوز (Christopher Reeve) از نقش سوپرمن و دوران جوئل شوماخر (Joel Schumacher) که با شکست سنگین فیلم بتمن و رابین (Batman & Robin) به اوج رسید.

مارول اما دیرتر وارد میدان شد. نخستین تلاش جدیاش با فیلم هاوارد اردک (Howard the Duck, 1986) شکست خورد، اما با بلید (Blade, 1998) دوباره قد علم کرد. موفقیتهای بعدی با ایکس-من (X-Men) و مرد عنکبوتی (Spider-Man) در اوایل دهه ۲۰۰۰، مارول را به یک برند محبوب تبدیل کرد. نقطه عطف رقابت، سال ۲۰۰۸ بود؛ زمانی که مرد آهنی (Iron Man) و شوالیه تاریکی (The Dark Knight) تقریباً همزمان روی پرده رفتند و جدال اصلی برای تاج پادشاهی ژانر شکل گرفت.
۲۰۰۸؛ سال دو میلیاردر ابرقهرمان
سال ۲۰۰۸ به نقطه اوج این رقابت تبدیل شد. رابرت داونی جونیور (Robert Downey Jr.) در نقش تونی استارک (Tony Stark) با فیلم مرد آهنی نهتنها دنیای سینمایی مارول (MCU) را آغاز کرد، بلکه یک چالش جدی برای کریستین بیل (Christian Bale) در نقش شوالیه تاریکی به وجود آورد. هرچند هالک شگفتانگیز (The Incredible Hulk) موفقیت محدودی داشت، اما پروژه عظیم انتقامجویان (The Avengers) رسماً آغاز شد. دیسی نیز با سهگانه بتمن کریستوفر نولان (Christopher Nolan)، بهویژه شوالیه تاریکی، هنوز سلطه خود را بر گیشه حفظ کرده بود. تأثیر این فیلمها تا امروز هم در ذهن علاقهمندان ژانر باقی مانده است.

دهه ۲۰۱۰؛ عصر طلایی و تغییر مسیر
دهه ۲۰۱۰، دوره طلایی فیلمهای ابرقهرمانی بود و مارول با فیلمهایی مثل انتقامجویان: پایان بازی (Avengers: Endgame)، کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی (Captain America: Civil War) و نگهبانان کهکشان (Guardians of the Galaxy) تسلط کامل داشت. دیسی با مرد پولادین (Man of Steel, 2013) ساخته زک اسنایدر (Zack Snyder) وارد فصل جدیدی شد، اما نتوانست موفقیتهای مارول را تکرار کند.
حالا، با رهبری جیمز گان و پیتر سَفران، دیسی ساختار تازهای به دست آورده و سوپرمن نخستین نشانه از یک انقلاب روایی و بصری در این استودیو است؛ انقلابی که میتواند با جهانسازی منسجم، داستانگویی خلاقانه و گسترش یک مولتیورس رنگارنگ، شکافهای گذشته را پر کند.
رقابت تابستان ۲۰۲۵ و چشمانداز آینده
اکران همزمان فیلم چهار شگفتانگیز: اولین قدمها (Fantastic Four: First Steps) از مارول، هرچند شروع خوبی داشت، اما افت فروش سریعش باعث شد «سوپرمن» عنوان پرفروشترین فیلم ابرقهرمانی سال ۲۰۲۵ را از آن خود کند. این موفقیت نشان میدهد که ذائقه مخاطبان در حال تغییر است و روایتهای تازه و متفاوت میتوانند ژانر را دوباره به اوج برسانند.
تماشاگران و کلکسیونرهای کمیکبوک همچنان با هیجان این رقابت را دنبال میکنند؛ نبردی که پر است از ریبوتها، کراساورها و تغییرات بصری و داستانی. با این پیروزی، دیسی پیامی روشن به رقیب دیرینهاش داده است:
«ما هنوز در میدان هستیم و آمادهایم برای حکمرانی بر مولتیورس!»