صفحه اصلی > کامیک : دکتر دووم کیست؟ از کمیک‌های مارول تا دنیای سینمایی

دکتر دووم کیست؟ از کمیک‌های مارول تا دنیای سینمایی

بازگشت رسمی دکتر ویکتور وان دووم (Doctor Doom) به دنیای سینمایی مارول (MCU) در فیلم‌های انتقام‌جویان: روز نابودی (Avengers: Doomsday) و انتقام‌جویان: جنگ‌های پنهان (Avengers: Secret Wars) یک فرصت تکرارنشدنی است؛ فرصتی برای اینکه بالاخره یکی از پیچیده‌ترین، کاریزماتیک‌ترین و چندوجهی‌ترین شخصیت‌های تاریخ کمیک را آن‌طور که باید روی پرده ببینیم. دکتر دووم شخصیتی نیست که فقط با یک تیپ شرور ساده یا یک قدرت مشخص تعریف شود؛ او هم‌زمان نابغه‌ی علمی، استاد جادو، سیاستمدار، دیکتاتور، فیلسوف و یک اراده‌ی شکست‌ناپذیر است که در بسیاری از داستان‌های مارول، حتی از قهرمانان هم عمیق‌تر نوشته شده.

دکتر دووم پیش‌تر در دو نسخه‌ی سینمایی نه‌چندان موفق (در دهه‌ی ۲۰۰۰ و نسخه‌ی ۲۰۱۵) حضور داشت، اما هر دو بار چیزی که روی پرده دیدیم، بیشتر یک «برداشت سطحی» بود تا دووم واقعی. حالا دنیای سینمایی مارول این شانس را دارد که به قول طرفداران جدی کمیک، بالاخره نسخه‌ی کامل دکتر دووم را با تمام شکوه علمی، قدرت‌های جادویی، و نقش کلیدیش در رویدادهای بزرگ مارول وارد بازی کند.

این مقاله دقیقاً قرار است همین کار را انجام دهد: وارد جهان پیچیده‌ی دکتر دووم شود، توانایی‌های علمی و جادویی او را به شکل تحلیلی واکاوی کند، مسیر داستانیش در کمیک‌ها را مرور کند و در نهایت پیش‌بینی کند که در فاز ششم مارول چه نقشی می‌تواند داشته باشد.

Doctor Doom dark reign art

ریشه‌ها و نسخه‌های متفاوت دکتر دووم در کمیک‌ها و اقتباس‌ها

در خط اصلی کمیک‌های مارول (Earth-616)، دکتر دووم همان دکتر ویکتور وان دووم است: نابغه‌ای در حد مرز فراانسانی، با تسلطی جدی بر علوم پیشرفته و جادوهای سطح بالا. اما دووم فقط یک شرور نیست؛ او از همان اولین حضورش در Fantastic Four #5 (1962) (اثر استن لی و جک کربی) به‌عنوان شخصیتی معرفی شد که قدرتش از جنس «اعتماد به نفس مطلق و اراده‌ی بی‌رحم» است؛ کسی که باور دارد جهان را بهتر از هرکس دیگری می‌تواند اداره کند.

در دنیای Ultimate، دکتر دووم تفاوت‌هایی داشت و گاهی بیشتر روی جنبه‌ی علمی/فناورانه‌اش تأکید می‌شد. در اقتباس‌های سینمایی هم این اختلافات شدیدتر شدند: در نسخه‌های تیم استوری، دووم بیشتر شبیه یک ضدقهرمان با توانایی‌های الکتریکی بود، و در نسخه‌ی جاش ترنک او بیشتر به سمت یک موجود با توانایی‌های تله‌کینتیک رفت. این‌ها برای طرفداران کمیک کاملاً ناامیدکننده بود، چون دووم واقعی چیزی نیست که بتوان آن را به «یک نوع قدرت» محدود کرد؛ دکتر دووم یک سیستم کامل است: علم + جادو + سیاست + اراده.

توانمندی‌های علمی دکتر دووم؛ نابغه‌ای در حد مرز غیرانسانی

اگر بخواهیم دووم را از پایه بفهمیم، باید اول با ستون اصلی قدرتش روبه‌رو شویم: نبوغ علمی. او در کمیک‌ها بارها به‌عنوان یکی از باهوش‌ترین انسان‌های مارول معرفی شده؛ معمولاً در کنار رید ریچاردز (مِستر فنتستیک) قرار می‌گیرد و رقابت ذهنی این دو، یکی از محوری‌ترین تضادهای کمیک‌های Fantastic Four است.

نکته اینجاست که دکتر دووم فقط «باهوش» نیست؛ او یک مهندس، مخترع و استراتژیست بی‌رحم است که می‌تواند تکنولوژی‌هایی بسازد که حتی بسیاری از قهرمانان قادر به تحلیلشان نیستند. بهترین مثالش زره دووم است: یک زره ترکیبی از فناوری سنتی و مدرن که هم قدرت بدنی‌اش را افزایش می‌دهد، هم مقاومتش را به سطحی می‌رساند که توان تحمل ضربات عظیم (حتی درگیری با شخصیت‌هایی مثل هالک) را دارد، و هم سیستم‌های دفاعی‌اش می‌تواند در شرایط مرگبار مثل محیط‌های خلأ یا زمین‌های آلوده کار کند.

اما این فقط زره نیست. در کمیک‌ها، این شخصیت انواع ابزارهای تخصصی دارد: میدان‌های نیرو، سلاح‌های انرژی، ماشین‌های تغییر مولکولی، تجهیزات ذهنی و حتی فناوری‌هایی که مخصوص مقابله با اعضای چهار شگفت‌انگیز طراحی شده‌اند (مثل آشکارسازی زن نامرئی یا مقاومت در برابر آتش مشعل انسانی). از این نظر دووم همیشه یک قدم جلوتر است؛ چون نه فقط قدرت دارد، بلکه برای هر دشمنی یک پاسخ آماده می‌کند.

جادو؛ جایی که دووم از یک نابغه به یک تهدید فرا-واقعی تبدیل می‌شود

اما چیزی که دووم، را واقعاً منحصر به فرد می‌کند این است که او فقط به علم تکیه نکرده. در کمیک‌ها، ریشه‌ی جادویی دووم مستقیم به مادرش سینتیا وان دووم (Cynthia von Doom) برمی‌گردد؛ زنی که جادوگر بود و سرنوشتش به نیروهای شیطانی گره خورد. تلاش ویکتور برای نجات مادرش از دست مفسیتو (Mephisto) یکی از عمیق‌ترین بخش‌های روانی شخصیت دووم است و باعث می‌شود او سال‌ها در مسیر یادگیری جادو پیش برود.

این کاراکتر در طول تاریخ کمیک‌ها، به حدی در جادو پیشرفت می‌کند که در برخی روایت‌ها حتی عنوان Sorcerer Supreme را هم لمس می‌کند یا دست‌کم در سطح رقابت با جادوگران بزرگی مثل دکتر استرنج قرار می‌گیرد. او قادر است دروازه‌های میان بعدی باز کند، شیاطین احضار کند، عناصر را کنترل کند، نفرین و طلسم بسازد، به رویاها نفوذ کند و حتی برخی زخم‌ها و آسیب‌های غیرقابل درمان را با جادو مدیریت کند.

نکته مهم این است که دکتر دووم مرز اخلاقی ندارد. او حاضر است برای قدرت، از احساسات انسانی عبور کند، قربانی بدهد و حتی نزدیک‌ترین افراد را فدا کند. همین بی‌رحمی در کنار ترکیب علم و جادو، از دووم یک شخصیت «کلاس جهانی» می‌سازد: تهدیدی که صرفاً در حد یک شهر یا یک کشور نیست؛ او می‌تواند قواعد واقعیت را به چالش بکشد.

رویدادهای کلیدی کمیک؛ چرا دکتر دووم را باید با جنگ‌های پنهان شناخت؟

اگر قرار باشد فقط یک خط داستانی را انتخاب کنیم که دووم را به شکل کامل توضیح دهد، انتخاب خیلی واضح است: Secret Wars (2015).

در این رویداد، دووم، با کمک مرد مولکولی (Molecule Man) قدرت‌های خداگونه‌ی بیاندرز (Beyonders) را به دست می‌آورد و جهان را دوباره می‌سازد. نتیجه؟ Battleworld؛ یک واقعیت جدید که دووم در آن به‌عنوان God Emperor Doom فرمانروایی می‌کند. این نسخه از این کاراکتر آن‌قدر قدرتمند است که حتی صحنه‌هایی وجود دارد که او بدون ذره‌ای تردید، شخصیت‌هایی مثل ثانوس را تحقیر و نابود می‌کند. همین نسخه است که بسیاری از طرفداران امیدوارند، دنیای سینمایی مارول از آن الهام بگیرد، چون جنگ‌های پنهان، عملاً جایی است که دکتر دووم به نقطه‌ی «اسطوره‌ای» خودش می‌رسد.

God Emperor Doom ripping out Thanos' spine in Secret Wars

علاوه بر Secret Wars، کمیک‌هایی مثل Books of Doom برای شناخت شخصیت‌شناسی او حیاتی‌اند، و رویدادهایی مثل Doomwar نمونه‌هایی هستند از اینکه چطور دکتر دووم، به‌عنوان یک رهبر و استراتژیست، حتی بدون رسیدن به قدرت خداگونه، می‌تواند جهان را در آستانه‌ی سقوط قرار دهد.

دکتر ویکتور وان دووم، یکی از منحصر به فردترین شخصیت‌های کمیک است؛ چون ترکیب بی‌نظیری از علم و جادو را با ذهنی استراتژیک و انگیزه‌ای ایدئولوژیک در هم آمیخته. شکست دادن دووم فقط به معنی شکست دادن یک دشمن نیست؛ به معنی مقابله با یک فلسفه و یک اراده است.

اگر MCU بتواند دووم را همان‌طور که کمیک‌ها سال‌ها ساخته‌اند، با شکوه، پیچیدگی و ابهت معرفی کند، او می‌تواند به یکی از به‌یادماندنی‌ترین آنتاگونیست‌های تاریخ مارول تبدیل شود؛ دشمنی که نه فقط یک تهدید برای انتقام‌جویان، بلکه تهدیدی برای کل واقعیت است.

سامان مرادی

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید