یونیورس آلتیمیت مارول (Ultimate Universe) که یکی از جسورانهترین تلاشهای مارول برای بازآفرینی قهرمانان کلاسیک در قالبی مدرن و قابلدسترس بود، طبق برنامه در سال ۲۰۲۶ به نقطهی پایان خود میرسد. این تصمیم بزرگ که با رویداد آلتیمیت اندگیم (Ultimate Endgame) به اوج خواهد رسید، صرفاً جمعبندی یک داستان چندساله نیست؛ بلکه یک حرکت استراتژیک برای بازتعریف جایگاه مارول در عصر کمیکهای چندجهانی (Multiverse Comics) و ریبوتهای پیدرپی (Reboot Culture) محسوب میشود.
اما چرا مارول دقیقاً به این نقطه رسیده است؟ و مهمتر: بعد از پایان آلتیمیت، چه چیزی جای آن را خواهد گرفت؟

تاریخچه کوتاه اما حیاتی Ultimate Universe؛ از انفجار تا بازگشت
اولین نسخهی Ultimate Universe در اوایل دههی ۲۰۰۰ توسط برایان مایکل بندیس (Brian Michael Bendis) و مارک میلیار (Mark Millar) راهاندازی شد؛ پروژهای که هدف اصلیاش این بود: ارائهی نسخهای تازه، سادهتر و بهروزتر از شخصیتهای مارول برای خوانندگانی که نمیخواستند زیر بار چند دهه کانتینیوتی (Continuity) و داستانهای سنگین بروند.
این جهان موازی با روایتهای مدرن، لحن سینمایی، و بازآفرینی شخصیتها بهسرعت محبوب شد؛ اما در ادامه با بحرانهای روایی و تجاری مواجه شد. رویدادهایی مثل آلتیمیتوم (Ultimatum) و تصمیمهای بحثبرانگیز، به مرور این خط را فرسوده کردند و در نهایت راه را برای پایان نسخهی اول باز کردند.
اما در اکتبر ۲۰۲۳، مارول نسخهی جدیدی از آلتیمیت را با آلتیمیت اینویژن (Ultimate Invasion) آغاز کرد؛ رویدادی که توسط جاناتان هیکمن (Jonathan Hickman) و برایان هیچ (Bryan Hitch) خلق شد و این جهان را وارد مسیر تازهای کرد. این دورهی جدید از همان ابتدا حس یک پروژهی «جمعوجور اما هدفمند» داشت: یک تجربهی تازه که هم به گذشته اشاره میکند و هم از ابتدا برای رسیدن به یک پایان بزرگ طراحی شده است؛ یعنی Ultimate Endgame.

چرا آلتیمیت تمام میشود؟ دلایل روایی و تجاری
اینکه مارول تصمیم گرفته آلتیمیت را در ۲۰۲۶ ببندد، نه یک اتفاق ناگهانی، بلکه نتیجهی یک تصمیم چندوجهی است.
۱) دلیل روایی
پایان دادن به این جهان اجازه میدهد یک خط داستانی بسته و کامل شکل بگیرد؛ خطی که بتوان آن را به راحتی در قالب چند جلد ترِید پیپربک جمعآوری کرد و به مخاطب حس «یک داستان کامل» داد. این دقیقاً همان چیزی است که بسیاری از خوانندگان جدید میخواهند: نه یک سری بیپایان، بلکه یک تجربهی روایی قابل دنبال کردن.
۲) دلیل تجاری
از منظر تجاری، بسته شدن یک جهان موازی مانع از پراکندگی کانن (Canon) و فرسایش برند میشود. تجربه نشان داده که بسیاری از مخاطبان جدید در مواجهه با جهان چندلایهی مارول دچار دلسردی میشوند؛ چون احساس میکنند برای ورود، باید دهها سال داستان را بخوانند. آلتیمیت دقیقاً قرار بود راهحل این بحران باشد و حالا پایانش میتواند دوباره همان کارکرد را در مقیاسی تازه تکرار کند.
درسهایی از دیسی Absolute Universe؛ مقایسهای که مارول نمیتواند نادیده بگیرد
موفقیت یونیورس ابسولوت دیسی (DC Absolute Universe) که از اکتبر ۲۰۲۴ آغاز شد، نشان داد بازار کمیک هنوز تشنهی دنیاهای تازه، مدرن و پرریسک است؛ بهخصوص وقتی کیفیت بالا باشد و پشت پروژه نویسندهها و هنرمندان جدی ایستاده باشند. حضور چهرههایی مثل اسکات اسنایدر (Scott Snyder) و جیسون آرون (Jason Aaron) همراه با سبک تصویری متفاوت و روایتهای «ریشهدار اما تازه»، باعث شد این خط هم فروش بالایی داشته باشد و هم انرژی جدیدی به مخاطبان قدیمی تزریق کند.
مارول اگر بخواهد در رقابت چندجهانیها عقب نماند، باید از این تجربه استفاده کند: یعنی آلتیمیت بعدی را صرفاً «یک بازسازی ساده» نکند، بلکه یک پروژهی واقعی با هویت بصری و روایی مستقل بسازد.
نیروی محرکه: خالقان و تیمهای ایدهآل
اگر آلتیمیت قرار است دوباره ساخته شود، مارول به یک تیم خلاق قدرتمند نیاز دارد؛ تیمی که هم به روایت مسلط باشد و هم جسارت تجربه داشته باشد. حضور کسانی مثل برایان مایکل بندیس (Brian Michael Bendis) که گفته میشود دوباره به مارول نزدیک شده، یا نویسندگانی مانند دنیز کمپ (Deniz Camp) و هنرمندانی با سبکهای متمایز، میتواند این خط را تبدیل به پروژهای کند که هم برای نِردهای حرفهای جذاب باشد و هم برای مخاطب تازهوارد.
در نهایت، آیندهی آلتیمیت نه فقط به خلاقیت مارول و اجرای تیم سازنده بستگی دارد، بلکه به این هم مربوط است که مخاطب چقدر آمادهی پذیرفتن جهانهای تازه است. اما اگر مارول درست بازی کند، آلتیمیت بعدی میتواند دوباره همان کاری را انجام دهد که نسخهی اول در اوایل دههی ۲۰۰۰ کرد: یک درِ تازه به دنیای مارول باز کند، بدون اینکه مخاطب احساس کند دیر وارد ماجرا شده است.


