فصل دوم سریال پیسمیکر (Peacemaker) با پایانی هیجانانگیز و پر رمز و راز تمام شد؛ پایانی که نهتنها داستان شخصیت اصلی را به نقطهای کامل رساند، بلکه دروازهای تازه به روی دنیای گستردهتر دیسی (DC) گشود. این پایان با معرفی مفاهیمی چون سیاره نجات (Salvation Planet) و دستگاه اتاق گسترش کوانتومی (Quantum Unfolding Chamber – QUC)، به شکل هوشمندانهای به کمیکهای کلاسیک DC ارجاع میدهد و از بحرانها و تحولات عظیمی در آیندهی این جهان خبر میدهد.
در حالی که QUC در فصل نخست صرفاً به عنوان یک ابزار علمی جذاب و کماهمیت ظاهر شده بود، در فصل دوم به مرکز ثقل روایت تبدیل میشود. این دستگاه در واقع نوعی دروازه به چندجهانی (Multiverse) است و باز شدن آن میتواند آغازگر بحرانی عظیم در ابعاد مولتیورس باشد. اشاره به چندجهانی در آثار DC همیشه نشانهی شکلگیری یک کراساور بزرگ بوده است؛ مشابه آنچه در رویدادهای معروفی چون بحران در زمینهای بینهایت دیدهایم.

یکی از نکات کلیدی پایان فصل دوم، معرفی سیاره سالویشن (Salvation) است؛ سیارهای که در این روایت به عنوان یک سیاره زندان (Prison Planet) برای متاهیومنها (Metahumans) طراحی شده است. این ایده به وضوح از کمیک معروف سالویشن ران (Salvation Run) الهام گرفته که در آن شخصیتهای شرور DC به سیارهای دورافتاده تبعید میشوند تا با یکدیگر بجنگند. با این حال، در نسخهی سریالی، دامنهی ماجرا گستردهتر است و هم قهرمانان و هم تبهکاران را درگیر میکند. تنشهای سیاسی، ترس از قدرت متاهیومنها و آغاز جنگی میان انسانها و ابرانسانها، ریشه در همین ایده دارد. در واقع، سالویشن به میدان آزمایشی بدل میشود که در آن قهرمانان، خود قربانی سیاست و سوءظن میشوند.
در همین میان، نشانههایی از ورود شخصیتهای اسطورهای جهان DC به چشم میخورد. اشارههای ظریف به دارکساید (Darkseid) و نیو گادز (New Gods) در دیالوگها و طراحی صحنهها، احتمال حضور این شخصیتها در آینده را تقویت میکند. در آخرین سکانس فصل دوم، کریستوفر اسمیت (Christopher Smith) یا همان پیسمیکر، صدای غرشهایی را میشنود که میتواند نشانهی ظهور پارادیمنها (Parademons) یا تهدیدی کیهانی باشد. چنین نشانههایی میتواند مقدمهای برای ظهور دارکساید و آغاز نبردی باشد که سرانجام منجر به شکلگیری لیگ عدالت (Justice League) در قالبی جدید خواهد شد؛ همانگونه که در کمیکها نیز اتحاد قهرمانان در برابر دارکساید، نقطهی اوج روایتهای دیسی بوده است.

اما این پایان تنها شروعی است برای طرحی بسیار بزرگتر. سریال لنترنز (Lanterns) که در آینده منتشر خواهد شد، با محوریت شخصیتهای جان استوارت (John Stewart) و هال جوردن (Hal Jordan) از سپاه فانوسهای سبز (Green Lantern Corps)، قرار است فاز بعدی بحران را پیش ببرد. بر اساس اطلاعات منتشرشده، آنها در حال تحقیق روی قتلی خواهند بود که شباهت زیادی به آغاز داستان بحران نهایی دارد؛ جایی که قتل آریون (Arion)، پسر دارکساید، نقطهی شروعی برای فروپاشی نظم جهان بود. این ارتباط روایی میان پیسمیکر و Lanterns نشان میدهد که جیمز گان (James Gunn) در حال پیریزی یک زنجیرهی داستانی عظیم است که از تلویزیون تا سینما امتداد پیدا میکند.
به نظر میرسد تیم سازندهی دیسی با رهبری جیمز گان و گروه نویسندگانش، برنامهای گسترده و حسابشده برای ایجاد پیوستگی روایی در جهان جدید دیسییوانیورس (DC Universe – DCU) دارد. گان به صراحت اعلام کرده که در حال حاضر برنامهای برای فصل سوم پیسمیکر وجود ندارد، زیرا تمرکز استودیو بر گسترش روایتهای بزرگتر و جهانسازی در قالب پروژههای آیندهی DCU است. این تصمیم نشانهی آن است که پیسمیکر به عنوان پلی میان داستانهای شخصی و رویدادهای بزرگتر عمل کرده و حالا بستر را برای آغاز فاز جدیدی از جهان دیسی فراهم کرده است.
پایان فصل دوم پیسمیکر نهتنها نقطهی اوج شخصیتپردازی کریستوفر اسمیت است، بلکه پلی است به سمت بحرانهای چندجهانی و نبردهای کیهانی. از سالویشن ران تا فاینال کرایسیس و از نیو گادز تا لنترنز، همه نشانهها حکایت از آن دارند که دیسی در حال آمادهسازی یکی از بزرگترین تحولات تاریخ خود است. روایتی آرام و تدریجی، اما دقیق و با برنامه؛ درست همان روایت آرامِ جذابی که میتواند هم به ریشههای کمیک وفادار بماند و هم برای نسل تازهی بینندگان، دنیایی تازه و پرهیجان خلق کند.
در نهایت، باید گفت پیسمیکر در فصل دوم خود تنها یک پایان نداشت، بلکه آغازی بود برای عصر تازهی دیسی؛ عصری که در آن قهرمانان، شکستها، سیاست و اخلاق در نبردی بیپایان برای نجات چندجهان به هم میپیوندند.


