بازگشت شخصیت جان کنستانتین به پرده نقرهای، با محوریت کیانو ریوز، یکی از آن رویدادهای سینمایی است که از مدتها پیش در انتظار آن بودهایم. اما چرا جیمز گان در رابطه با این شخصیت تا این حد محتاط است؟ با فانتازیو در ادامه این مطلب همراه باشید.
چرا فیلم نخست کنستانتین اثری کالت است؟
جیمز گان، به تازگی اظهار داشته که مسیر ساخت فیلم جدیدی از کنستانتین هنوز هم فراز و نشیبهای خاص خود را دارد و حتی هنوز هیچ فیلمنامهای به دست او نرسیده است. گفتگوی او با کیانو ریوز هم نشان میدهد که این پروژه در مرحله بازبینی قرار دارد. این مرحله جایی است که کارگردان و تیم تولید بارها ایدههای مختلف را امتحان کرده و از کیفیت محصول پیش رو اطمینان حاصل میکنند.

فیلم کنستانتین محصول سال ۲۰۰۵، با بازی خاطرهانگیز ریوز در نقش کاراگاهی فراطبیعی، نگاهی متفاوت به دنیای کامیکبوکهای دیسی ارائه کرد؛ فیلمی که بهرغم فروش متوسط خود، به واسطه فضاسازی تاریک، تم سایکولوژیک و رویکرد ضدقهرمانانهاش، به سرعت وارد فرهنگ کالت شد. این اثر، در حالی که از استانداردهای بلاکباسترهای سنتی فاصله داشت، با بازی تاملبرانگیز ریوز و استفاده درست از شخصیتهای مذهبی جهان دیسی، روایتی فوقالعاده را به رخ طرفداران این شخصیت کشید.
نکته جالب این فیلم، تفاوت بسیار زیاد شخصیت معرفی شده با منبع کمیکی خود بود و با این وجود، حس و حال منتقل شده از سوی فیلم به خوبی حال و هوای کمیکهای هلبلیزر را به مخاطب منتقل میکرد. جان در این فیلم نه لهجه بریتانیایی داشت و نه بارانی کرمی رنگ مخصوصش را میپوشید، در عوض شاهد شخصیتی کاملا آمریکایی بودیم که با کت مشکی، پیراهن نامرتب و البته فندک بهیادماندنی بنزنیاش تمام تمرکز مخاطب را به خود جلب میکرد. احتمالا به خاطر همین حال و هوای آمریکایی این شخصیت هم بود که تلفظ نام او از «کنستانتاین» به کنستانتین تغییر پیدا کرده بود تا به کل ریشههای بریتانیایی او نادیده گرفته شود.

با این وجود کیانو ریوز در این فیلم به خوبی حال و هوای افسردهاش را منتقل میکرد و با استفاده از جملات سرسنگین خود درباره بهشت و جهنم، هر بینندهای را به وجد میآورد. طلسمها و جادوهای تاریک همچنان در این اثر وجود داشت، اگرچه که سلاح خاص جان که از آن برای کشتن شیاطین استفاده میکرد هم حال و هوای جان ویک گونهای به این اثر بخشیده بود.
فیلم دوم کنستانتین در چه مرحلهای قرار دارد؟
اکنون، با نزدیک شدن به ساخت دنباله کنستانتین، کشمکش بسیاری بر سر فیلمنامه و هویت سینمایی این اثر به میان آمده است. صحبتهای پیتر استورماره، بازیگر نقش لوسیفر (شیطان) در فیلم اصلی، حاوی نکات مهمی است. او ضمن تاکید بر ضرورت حفظ فضای کالت و فیلم، نسبت به متحول شدن اثر به محصولی شبیه فیلمهای مارول هشدار میدهد. استورماره میگوید:
لازم نیست فیلم را پر از طنز، انفجار و اکشنهای پرتعداد کنیم. ما فیلمهای زیادی با این سبک داریم. کنستانتین باید همان حس و حال بیهمتا و تم تاریک خود را داشته باشد، نه اینکه تبدیل به یک بلاکباستر مجهز به جلوههای ویژه بیپایان شود.
البته که حفظ چنین تمی خود یک چالش بزرگ است. یکی از ایراداتی که عمدتا منتقدان این فیلم به آن وارد کرده بودند، پیچیدگی بیش از حد داستان بود. اگرچه به شخصه این مورد را یک ضعف نمیدانم، چرا که ماجراهای جان حتی در کامیکها هم پیچیده بود. بنابراین چالش اصلی این نکته، بررسی سلیقه مخاطبان آن پس از گذر نزدیک به ۲۰ سال از اکران فیلم نخست است. آیا نسل جدید به دنبال روایتهای پیچیدهتری هستند یا که ترجیح میدهند یک فیلم کمیک بوکی بلاک باستری را تماشا کنند؟

اگر نظر من را بخواهید، جامعه مخاطب آثار این چنینی در حال حاضر، بیش از هرچیز به دنبال یک فیلم با کیفیت هستند تا لزوما بزرگ. کافی است تا نگاهی به دو قسمت از انیمیشنهای Justice League Dark و البته سریال Constantine: City of Demons و بعضا سریال کنستانتین با بازی مت رایان (صداپیشه نقش ادوارد کنوی در بازی اساسینز کرید بلک فلگ) بیندازید تا با من هم نظر شوید. تمام این آثار با به تصویر کشیدن تمی تاریک و بعضا ترسناک، مخاطب را به وجد آورده و گاهی با اکشنهای کوتاه، اما تاثیرگذار در داستان، آثاری درگیر کننده را خلق کردهاند.
طی یک گفتگوی غیررسمی میان جیمز گان با کیانو ریوز، این دو چهره بدون اینکه پیشنهاد یک فیلمنامه نهایی یا مشخصی ارائه دهد، درباره این پروژه گفت و گو کردهاند. صبوری تیم تولید این اثر بیانگر نگاه عمیق آنها به کیفیت روایت و شخصیتپردازی شخصیتها است.
کدام کمیک هلبلیزر برای روایت فیلم کنستانتین ۲ مناسبتر است؟
از آن جا که هنوز فیلمنامهای برای این اثر نوشته نشده، میتوان با کمی جست و جو در میان کمیکها این شخصیت، آثار فوقالعادهای را پیدا کرد که همگی ارزش یک اقتباس جذاب را دارند. فیلم نخست با الهام از خط داستانی Dangerous Habits از شماره ۴۱ تا ۴۶ مجموعه Hellblazer ساخته شده بود. طی این خط داستان کنستانتین مجبور است تا با سرطان دست و پنجه نرم کند و از این رو روح خود را به ۳ شیطان مختلف میفروشد تا درگیری میان آنها رخ دهد. از آنجایی هم که جایی برای جان در بهشت وجود ندارد، او در نهایت میان بهشت و جهنم باقی مانده و به زمین بازمیگردد تا به زندگی خود ادامه دهد.

با این وجود یکی از بهترین داستانهایی جان برای قسمت دوم را میتوان ماجرای City of Demons دانست. چرا؟ چون یکی از آمریکاییترین داستانهای جان است که در شهر فرشتگان، Los Angeles اتفاق میافتد. شخصیت چز ( که در فیلم اول بیشتر راننده جان بود از محوریتهای اصلی این داستان است و ماجرای کلی، به دنیای زیرزمینی شیاطین LA میپردازد که بازار سیاهی برای خرید و فروش ارواح ایجاد کردهاند. ماجرای شهر شیاطین پر از لحظات هیجانانگیز، ترسناک و البته سیاسی است و یکی از تراژدیهای اصلی زندگی جان را رقم میزند، ماجرایی که بیشترین پتانسیل را برای تبدیل شدن به یک فیلم سینمایی دارد.
با این وجود نظر شما چیست؟ آیا علاقهمند به تماشای دوباره کیانو ریوز در نقش کیانو ریوز هستید؟ به نظر شما فیلم دوم این شخصیت باید حال و هوای تاریک و ترسناک آن را حفظ کرده یا تجربهای مارولیتر را به تصویر بکشد؟


