صفحه اصلی > کامیک و ابر قهرمان‌های مارول : علامت تجاری چیست و چرا ثبت ولورین خبرساز شده؟

علامت تجاری چیست و چرا ثبت ولورین خبرساز شده؟

علامت تجاری یا ترید‌مارک (Trademark) در ساده‌ترین تعریف، یک ابزار حقوقی برای حفاظت از نام، لوگو یا برند است؛ یعنی شرکت‌ها با ثبت یک اسم مشخص، حق استفاده قانونی از آن را برای خودشان انحصاری می‌کنند تا دیگران نتوانند از آن اسم برای محصولات یا خدمات مشابه استفاده کنند. در صنعت سرگرمی، مخصوصاً برای کمپانی‌هایی مثل دیزنی (Disney) و مارول (Marvel)، ثبت علامت تجاری یک حرکت بسیار رایج است و معمولاً قبل از آن‌که پروژه‌ای رسماً معرفی شود انجام می‌شود. دلیلش هم روشن است: این شرکت‌ها باید از لحاظ حقوقی مطمئن باشند اسم و برند موردنظرشان در اختیار خودشان باقی می‌ماند و بعداً گرفتار دعواهای حقوقی، سواستفاده تجاری یا حتی ثبت پیش‌دستانه توسط افراد دیگر نمی‌شوند.

وولورین ثبت علامت تجاری

با این حال، ثبت علامت تجاری همیشه هم صرفاً یک اقدام دفاعی نیست. گاهی این ثبت‌ها دقیقاً زمانی انجام می‌شوند که یک برنامه بزرگ در حال شکل‌گیری است و شرکت می‌خواهد اسم‌ها و گزینه‌های کلیدی را از قبل برای آینده آماده نگه دارد. همین موضوع باعث شده ثبت علامت تجاری ولورین (Wolverine) توسط Marvel Characters, Inc در تاریخ ۱۲ دسامبر ۲۰۲۵، این‌بار صرفاً یک خبر حقوقی ساده تلقی نشود، بلکه به عنوان یک نشانه مهم برای برنامه‌های آینده MCU دیده شود. مخصوصاً در دوره‌ای که مارول در حال عبور از حماسه چندجهانی (Multiverse Saga) و نزدیک شدن به حماسه جهش‌یافته‌ها (Mutant Saga) است و قرار است ایکس‌من (X-Men) بالاخره به شکل رسمی وارد دنیای سینمایی مارول شود.

ولورین در کمیک‌ها؛ چرا این ثبت علامت تجاری از نظر روایی مهم است؟

اگر از زاویه‌ی کمیک‌ها نگاه کنیم، ولورین (Wolverine) فقط یک شخصیت محبوب یا یک مهره فروش‌ساز نیست؛ او یکی از ستون‌های هویتی مارول است، مخصوصاً در جهان جهش‌یافته‌ها (Mutants). چیزی که ولورین را در کمیک‌ها به یک پدیده تبدیل کرده، این است که برخلاف خیلی از ابرقهرمان‌ها، او هیچ‌وقت صرفاً یک قهرمان کلاسیک و تمیز باقی نمانده. ولورین همیشه یک کاراکتر خاکستری بوده، با گذشته‌ای پر از خشونت، حافظه‌ای تکه‌تکه، و یک تناقض دائمی بین انسان بودن و سلاح بودن. به همین دلیل هم حضور او در آینده حماسه جهش‌یافته‌ها (Mutant Saga) می‌تواند از نظر روایی نقشی بسیار بزرگ‌تر از یک معرفی ساده داشته باشد؛ چون ولورین می‌تواند همان شخصیتی باشد که MCU با او، فضا و لحن جدید این فاز را تعریف می‌کند.

هنری کاویل در نقش وولورین

در کمیک‌ها، ولورین یا لوگان (Logan) فقط عضو ایکس‌من نیست. او یک شخصیت چندنسلی است که به شکل مستقیم به دهه‌ها داستان، جنگ، پروژه‌های مخفی و بازنویسی هویت وصل است. گذشته او آن‌قدر گسترده و مبهم بوده که نویسندگان مختلف توانسته‌اند از آن برای ساخت روایت‌های متفاوت استفاده کنند: از قصه‌های جنگی و جاسوسی گرفته تا تراژدی‌های شخصی و داستان‌های روان‌شناختی. همین مسئله باعث می‌شود ولورین برای MCU یک فرصت طلایی باشد، چون اگر مارول واقعاً می‌خواهد در فاز جهش‌یافته‌ها (Mutant Saga) به جهان‌سازی عمیق‌تر برسد، ولورین یکی از بهترین ابزارها برای این کار است؛ شخصیتی که می‌تواند هم داستان شخصی مستقل داشته باشد و هم تبدیل به موتور محرک تیم ایکس‌من (X-Men) شود.

اما مهم‌ترین نقطه کمیکی ولورین دقیقاً همان جایی است که او را از خیلی از قهرمان‌های دیگر جدا می‌کند: ولورین در اصل یک قربانی است؛ قربانی یک سیستم. یکی از معروف‌ترین خطوط داستانی او، پروژه سلاح ایکس (Weapon X) است؛ پروژه‌ای که لوگان را ربود، حافظه‌اش را دستکاری کرد و اسکلت و پنجه‌هایش را با فلز آدامانتیوم (Adamantium) پوشاند تا از او یک ابزار کشتار بسازد. در این روایت، ولورین بیشتر از آن‌که یک ابرقهرمان باشد، یک انسان شکسته است که مجبور شده با چیزی که از او ساخته‌اند کنار بیاید. اگر این خط داستانی درست وارد MCU شود، می‌تواند لحن تیره‌تر و جدی‌تر دنیای جهش‌یافته‌ها را از همان ابتدا تعیین کند؛ چیزی که خیلی از مخاطبان از یک Mutant Saga انتظار دارند: سیاست، کنترل، تبعیض، خشونت دولتی و آزمایشگاه‌های مخفی، نه صرفاً اکشن رنگارنگ.

از طرف دیگر، ولورین در کمیک‌ها همیشه نقش یک کاتالیزور تیمی را هم داشته؛ یعنی حضورش در تیم ایکس‌من نه فقط برای قدرت فیزیکی، بلکه برای تنش روایی مهم است. چون او شخصیتی است که راحت به قوانین تن نمی‌دهد، تصمیم‌هایش اغلب از روی غریزه و خشم است و اخلاقیاتش مثل شخصیت‌های کلاسیک شفاف و تمیز نیست. همین باعث می‌شود وقتی کنار کاراکترهایی مثل پروفسور ایکس (Professor X) یا سایکلاپس (Cyclops) قرار می‌گیرد، تضادهای جدی شکل بگیرد: آیا ایکس‌من باید یک تیم قهرمانانه باشد یا یک نیروی دفاعی و تهاجمی؟ آیا هدف همزیستی است یا بقا؟ ولورین معمولاً همان شخصیتی است که این سؤال‌ها را به شکل خشن و واقعی مطرح می‌کند.

یان مک‌کلن در نقش مگنیتو

نکته مهم دیگر این است که ولورین در کمیک‌ها تقریباً همیشه یک شخصیت مستقل و برند جداگانه بوده. حتی وقتی عضو تیم ایکس‌من بوده، توانسته به تنهایی هم داستان‌های بزرگ داشته باشد. سری‌های مستقل او سال‌ها ادامه داشته‌اند و بعضی از مهم‌ترین روایت‌های شخصیتش هم دقیقاً در همین خط‌های مستقل ساخته شده‌اند، نه فقط در داستان‌های گروهی. این یعنی اگر مارول در MCU هم به فکر معرفی ولورین جدا از ایکس‌من باشد، از نظر کمیکی کاملاً منطقی است؛ چون این شخصیت از همان ابتدا هم قابلیت ستاره بودن بیرون از تیم را داشته و همین ویژگی باعث می‌شود حضورش برای ساخت فاز جدید بسیار مفید باشد: ابتدا معرفی مستقل، سپس اتصال به تیم، و بعداً حرکت به سمت پروژه‌های بزرگ گروهی.

در عین حال، اینجا یک مسئله حساس وجود دارد: ولورین کمیک‌ها در بسیاری از دوره‌ها شخصیتی است که با محدودیت‌های معمول MCU به سختی کنار می‌آید. چون خشونت او، ذات داستان‌هایش و حتی فضای روانی‌اش اغلب بی‌رحم است و خیلی وقت‌ها برای این‌که درست کار کند، نیاز به لحن بزرگسالانه‌تر دارد. این دقیقاً همان جایی است که بحث درجه‌بندی سنی (Rating) وارد ماجرا می‌شود. اگر مارول بخواهد ولورین را نزدیک‌تر به کمیک‌ها نشان دهد، احتمالاً باید با فضای محدود و نرم‌شده فاصله بگیرد؛ مخصوصاً اگر قرار باشد او کنار کاراکترهایی مثل ددپول (Deadpool) قرار بگیرد یا پروژه‌هایی با فضای آر-ریتد (R-rated) شکل بگیرد. این موضوع فقط درباره خشونت نیست، درباره همان حس تلخ و تراژیک شخصیت هم هست. اگر این حس حذف شود، ولورین تبدیل می‌شود به یک ابرقهرمان معمولی با پنجه‌های فلزی، نه همان نماد پیچیده‌ای که کمیک‌ها ساخته‌اند.

Deadpool و Wolverine

در نهایت، از دید کمیک‌ها این ثبت علامت تجاری یک پیام واضح را برجسته می‌کند: مارول می‌خواهد ولورین (Wolverine) را در مرکز برنامه‌های آینده نگه دارد، نه فقط به عنوان یک عضو ایکس‌من، بلکه به عنوان یک شخصیت محوری که می‌تواند دروازه ورود مخاطب به جهان جهش‌یافته‌ها باشد. ولورین از معدود شخصیت‌هایی است که هم وزن داستانی دارد، هم محبوبیت جهانی، هم ظرفیت ساخت فیلم‌های مستقل و هم توانایی ایجاد تنش و عمق در تیم ایکس‌من. به همین دلیل، اگر Mutant Saga قرار است ستون جدید MCU باشد، ولورین می‌تواند یکی از ستون‌های اصلی این بنا باشد؛ شخصیتی که مارول با او هم مخاطب را جذب می‌کند و هم مسیر روایی تازه‌اش را پیچیده‌تر و جدی‌تر می‌سازد.

هیو جکمن وولورین

سامان مرادی

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید