بیراه نیست اگر ژآنر نوآر یا کاراگاهی را یکی از محبوبترین و هیجانانگیزترین سبکها در دنیای سرگرمی و خصوصا صنعت سینما و بازیهای ویدیویی بدانیم. این محبوبیت باعث شده تا صدها آثار متنوع از این ژانر ساخته شوند که لزوما همه آنها ارزش تجربه را ندارند. در طول این مطلب به معرفی 10 تا از بهترین بازیهای کاراگاهی خواهیم پرداخت. با فانتزیمگ همراه باشید.
بازی Heavy Rain

اگر قرار باشد تا از بین بازیهای دیوید کیج یکی را انتخاب کنم، قطعا Heavy Rain کاندید اصلی من خواهد بود. این بازی که در سال 2010 منتشر شده، روایت زندگی پدری را برعهده میگیرد که قصد دارد تا با فرزند ربوده شده خود را با شرکت در بازی آدمربا پس بگیرد.
کارگردانی بازی، قاببندیها، دیالوگهای بینظیر، شخصیتپردازی 4 قهرمان بازی و مهمتر از همه، به تصویر کشیدن شبهای بارانی و تاریک فیلادلفیا از ویژگیهای اصلی این بازی محسوب میشود. با این وجود اصلیترین ویژگی Heavy Rain را میتوان انتخابهای فوقالعاده سختی دانست که پیش روی شما قرار میگیرد. برای مثال آیا حاضر هستید تا برای نجات فرزند خود از یک نیروگاه برق عبور کنید یا که داخل یک کانال پر شده از تله و شیشه خرده عبور کنید؟ اگر بگویم که این تصمیمها روی پایانبندی بازی تاثیرگذار خواهد بود چطور؟
راستی، فراموش نکنید که این بازی یکی از مرموزترین و فلسفیترین شرورهای تاریخ ویدیوگیم را به تصویر میکشد که احتمالا اقدامات او تا مدتها شما را به فکر فرو خواهد برد.
بازی L.A. Noire

برای L.A. Noire کافی است بگویم که این اثر یکی از بهترین بازیهای تاریخ بوده که توسط استودیو راکستار، سازنده سری بازیهای جی تی ای ساخته شده است! همانطور هم که از راکستار انتظار میرود، این بازی در زمان انتشار خود، ویژگیهای جدیدی را در یک بازی ویدیویی تعریف کرد.
در طول L.A. Noir شما با پروندههایی رو به رو میشوید که برای حل کردن آن باید با شاهدها و مظنونها مصاحبه کنید، صورت و بدن قربانیها را بررسی کرده و با دقت به جست و جو در صحنههای جرم بپردازید. جالب است بدانید که سازندگان برای پیادهسازی دقیق این مکانیزم، از تکنولوژیهای جدیدی برای به تصویر کشیدن احساسات صورت شخصیتها و حرکت لب و دهن استفاده کند.
کافیست تا کمی با شخصیتهای بازی صحبت کنید تا توجه به حرکات چشمها و حالت چهره آنها دروغگو بودن یا راستگو بودن آنها را بررسی کرده و درباره گناهکار بودن یا نبودن آنها تصمیمگیری کنید.
بازی Shadows of Doubt

قدم زدن در یک دنیای پیکسلی و مزین به چراغهای نئونی دقیقا همان چیزی است که یک طرفدار سرسخت بازیهای نوآر انتظار آن را دارد. فضاسازی این بازی به شکل فوقالعادهای صورت گرفته و حال و هوای اولشخص و متفاوت بازی آن را از دیگر آثار این لیست متمایز میکند. در طول این بازی شما در نقش کاراگاهی قرار میگیرید که وظیفه دارد با جست و جو در شهرهای بارانی بازی با شهروندان مختلف ارتباط برقرار کرده، آنها را تعقیب و یا به بازجویی آنها بپردازید.
بازی The Wolf Among Us

چه میشد اگر دنیایی وجود داشت که شخصیتهای آن با الهام از موجودات دنیاهای فانتزی کلاسیک مثل شنل قرمزی یا سیندرلا و پینوکیو خلق میشدند؟ جالب نمیشد اگر به آنها حالات انسانی میدادیم و مواد مخدری را در داستان قرار میدادیم که شخصیتها خوی اصلی خود را با استعمال آن آزاد میکردند؟
ماجرای The Wolf Among Us هم دقیقا چنین چیزی است و بازیکن را به سرزمینی به نام فیبللند میبرد تا در نقش گرگ معروف داستانهای فانتزی دوران کودکی قرار گرفته و وظیفه تحقیق درباره این ماده مخوف را بر عهده بگیرد. بازی از نظر هنری بینظیر است و انتخابهای سختی در برابر شما قرار میدهد که روی سرنوشت شخصیتها و پایان بازی تاثیر بهسزایی خواهد داشت. هنوز مشخص نیست که چه بلایی بر سر قسمت دوم این بازی آمده، اما تجربه آن برای هر طرفداری واجب است.
بازی The Saboteur

اگر یک بازی جهان باز مثل مافیا یا جی تی ای را به سالها قبل و در پاریس تسخیر شده توسط نیروهای نازی ببریم و آن را با المانهای کاراگاهی ترکیب کنیم، نتیجه The Saboteur خواهد بود. یک بازی خوششاخت، اما فراموش شده با اتمسفری خاص و دوست داشتنی که تلاش داشت با ترکیب کردن المانهای مخفیکاری، مبارزات و تعقیب و گریزهای سرگرمکننده و البته روایت یک داستان جذاب و منحصر به فرد، به یک عنوان متفاوت تبدیل شود. اگرچه تا مدتها از این بازی خبری نبود، اما خوشبختانه این بازی به استیم اضافه شده و طرفداران میتوانند آن را به صورت مستقیم تهیه و تجربه کنند.
بازی Max Payne

مگر میشود از بازیهای نوآر صحبت کرد و یادی از Max Payne به میان نیاید. یک تجربه کلاسیک فوقالعاده از نویسنده محبوب من یعنی سم لیک که یکی از تاثیرگذارترین بازیهای تاریخ محسوب میشود. بازیکن در این بازی در نقش پلیسی قرار میگیرد که خانوادهاش توسط گروهی از قاچاقچیان مواد مخدر به قتل میرسد و بازیکن هم وظیفه دارد تا با دنبال کردن سرنخها انتقام خود را بگیرد. این بازی یک ویژگی جذاب معرفی کرده بود که طی آن بازیکن میتوانست زمان را آهسته کرده و لحظات سینمایی جذابی را خلق کند. در کنار این موارد روایت تاریک و شخصیتهای دوست داشتنی بازی را هم قرار دهید تا با یکی از جذابترین آثار دهه 2000 رو به رو شوید.
بازی Death Note Killer Within

یکی از بهترین انیمههای کاراگاهی تاریخ را میتوان انیمه Death Note دانست. اگرچه از این انیمه محبوب رمانهای تعاملی فوقالعادهای خلق شده، اما هیچیک از آنها را نمیتوان به مانند Killer Within مهم تلقی کرد. یک تجربه آنلاین و گروهی که بازیکنها را در دو دسته کاراگاه و قاتل قرار میدهد و حال به مانند بازی مافیا، هر طرف نقش خود را دریافت کرده و باید تیم حریف را شکست دهد.
قاتلها وظیفه دارند تا از لایت برای یافتن و کشتن L دستور بگیرند و در مقابل کاراگاهها باید با بررسی صحنه جرم، اسم قاتل را حدس زده و او را از بازی خارج کنند. این بازی سیستمهای هوشمندانهای برای تعامل میان بازیکنها ابدا کرد و اگرچه در میان آثار جذاب و بیشمار سال گذشته گم شد، اما هنوز هم نمیتوان ارزش تجربه این بازی به همراه دوستان را انکار کرد.
بازی Nobody Wants to Die

اگر به آثار کاراگاهی و سایبرپانکی علاقه دارید، Nobody Wants to Die دقیقا همان اثری است که برای شما ساخته شده است. این بازی که شما را به آیندهای دور میبرد، بازیکن را در نقش کاراگاهی قرار میدهد که وظیفه دارد تا برخی از قتلهای مشکوک در نیویورکی آیندهنگرانه را بررسی کند.
گرافیک این بازی فوقالعاده، اتمسفر آن شدیدا گیرا و نحوه روایت آن بسیار جذاب است. البته که نباید از بازی Nobody Wants to Die انتظار مبارزات عجیب و غریبی داشته باشید، اما اگر قصد دارید تا در میان آثار جرم قدم زده و سناریوهای مختلف را برای رسیدن به داستان هر یک از قتلها مرور کنید، این بازی بهترین انتخاب روی میز است.