در حوزهٔ بازیهای ویدیویی، اقتباسهای سینمایی همواره یکی از چالشهای بزرگ صنعت سرگرمی بودهاند. نمونههای موفق معدود و پرطرفدار را کنار بگذاریم، اکثریت این تلاشها به دلیل کماطلاعی از جوهرهٔ بازی، فشارهای تجاری، یا اختلافات تولیدی شکست خوردهاند. یکی از پرآشوبترین و شناختهشدهترین پروژهها، تلاش برای اقتباس بازی Halo: Combat Evolved به فیلم بود که توسط الکس گارلند، کارگردان تحسینشده فیلم علمیتخیلی Ex Machina، نوشته شد اما هرگز ساخته نشد.
Halo که در اوایل دهه ۲۰۰۰ بهعنوان یکی از نوآورترین بازیهای تیراندازی اولشخص عرضه شد، نمونهٔ بارزی از داستانسرایی بصری و مکانیکهای تعاملی در دنیایی علمیتخیلی بود که با عمر طولانی و طرفداران بیشمار، تبدیل به یک فرنچایز شاخص شده است. با این حال، صنعت فیلمسازی در آن زمان هنوز اعتقادی به اقتباسهای جدی بازیهای ویدیویی نداشت و اغلب آنها را به چشم پروژههایی کمهزینه و بیکیفیت نگاه میکرد.
مایکروسافت در صدد ایجاد تغییر در این نگرش بود و به همین دلیل کار به سراغ الکس گارلند رفت، نویسندهای که شهرتش با فیلم «28 Days Later» به کارگردانی دنی بویل تضمین شده بود. گارلند با دریافت قرارداد هفترقمی وظیفه نوشتن فیلمنامه را بر عهده گرفت. متن نوشتهشده، برچسب جنگیآمیز بازی را حفظ کرد و بهصورت مستقیم مخاطب را به درون نبرد علیه فرقهٔ بینکهکشانی به نام کواننت پرتاب میکرد، اما همین دقت به جزئیات و اشاره به المانهای پیچیده بازی، برای پخشکنندگان و حتی مخاطبان غیرآشنا، بسیار تخصصی و گاه دشوار بود.
مسیر پیچیده تا لغو نهایی پروژه
مایکروسافت در این پروژه بسیار جدی بود و شرط بر این گذاشت که استودیو تولیدکننده بخشی از سود فروش فیلم را به مایکروسافت اختصاص دهد. البته اکثر استودیوهای بزرگ این شرایط را نپذیرفتند اما نهایتاً 20th Century Fox و Universal Pictures که پروژه را قبول کردند، پا به میدان گذاشتند. حضور تهیهکنندگان مهمی چون پیتر جکسون و گیلرمو دل تورو نیز نوید یک اقتباس باشکوه را میداد. حتی کارگردانی تازهکار و مستعد مانند نیل بلومکمپ به پروژه پیوست.
اما هزینههای بالا و اختلاف بر سر قراردادهای مالی، نهایتاً پروژه را به بنبست رساند. استودیوها خواستار کنار گذاشتن سهم خود از درآمد اولیه فیلم شدند، اما طرف مقابل این را نپذیرفت و پروژه لغو شد. این شکست در عین ناامیدی، نقشی کاتالیزوری در شکلگیری برخی فیلمها و آثار بعدی ایفا کرد.
از شکست Halo تا ظهور آثار برجسته علمیتخیلی

اگرچه فیلم Halo هرگز به مرحله تولید نرسید، اما خروجی این پروژه منجر به تولید آثار شاخصی شد که تأثیرات پایدار در ژانر علمیتخیلی داشتهاند. پیتر جکسون و نیل بلومکمپ با همکاری، موفق به ساخت فیلم منتقدپسند و تحسینشده District 9 شدند که نهتنها جوایز زیادی کسب کرد بلکه استانداردهای تازهای برای اقتباسهای علمیتخیلی تعیین کرد. همزمان الکس گارلند که کارش را با نگارش دراماتیک آغاز کرده بود، وارد عرصه کارگردانی شد و آثاری مانند Ex Machina و Annihilation را خلق کرد که ترکیبی از پیچیدگی فلسفی، بحثهای اخلاقی درباره هوش مصنوعی، و سبک بصری منحصربهفرد را به نمایش میگذارند.
مایکروسافت اما بهعنوان مالک بازی Halo عقب نکشید و مسیر تولید پروژههای کوتاه داستانی و انیمیشنی را در پیش گرفت. در نهایت نیز سریال اختصاصی Halo برای سرویس پریمیوم Paramount+ ساخته شد که گرچه تلاش داشت وارد قلمروی مستقل نسبت به بازی شود، اما با انتقادات پراکندهای روبهرو شده و نهایتاً در سال ۲۰۲۴ متوقف شد.

این تجربه تاریخی نمادی از تضادهای فراوان میان صنعت بازی و سینما است: در حالیکه بازیهای رایانهای مملو از روایتهای پیچیده، گیمپلی جذاب و دنیاسازی عمیقاند، انتقال این عناصر به قالب سینمایی دائما با موانعی از جنس بودجه، انتظارات طرفداران و ریتم داستانی مواجه میشود.
نکتهناگفتنی این است که تلاشهای سینمایی نقش مهمی در شکلگیری استعدادهایی همانند الکس گارلند داشته که حتی رویکردهای تازهای در زمینه داستاننویسی علمی تخیلی و کارگردانی پیش گرفت. این پل خوردن میان مدیاها، هرچند پرریسک، مسیر رشد و تحول ژانر علمیتخیلی را هموار کرده است.