وقتی صحبت از بازسازیها میشود، کمتر پروژهای به اندازه Final Fantasy VII Remake توانسته چنین موجی از انتظار و بحث را برانگیزد. این اثر، تلفیقی استادانه از روایت سینمایی و گیمپلی کلاسیک JRPG است که توانسته مسیر تازهای را برای بازیهای ژاپنی در دنیای AAA ترسیم کند.
دیوید نائوکی هاماگوچی (David Naoki Hamaguchi)، کارگردان مجموعه، در گفتوگویی با یوتیوبر Joesephyr گفته بود هدف اصلی تیم سازنده خلق تجربهای عمیق و داستانمحور، مشابه بازیهایی مانند The Last of Us و God of War بوده است. همین جهتگیری باعث شد ساختار بازی از یک نقشآفرینی نوبتی صرف، به اثری سینمایی و درگیرکننده تبدیل شود؛ جایی که شخصیتها، دیالوگها و لحظات احساسی همانقدر مهماند که نبردها و سیستم مبارزات.

در مقایسه با نسخه اصلی سال ۱۹۹۷، که بیشتر بر مبارزات نوبتی و پیشرفت مکانیکی تمرکز داشت، Remake نگاهی تازه به روایت و جهانسازی ارائه کرد. هاماگوچی با بهرهگیری از مونتاژهای روایی، موسیقی ارکسترال و میزانسنهای سینمایی، تجربهای خلق کرد که هم حس نوستالژی را زنده نگه میدارد و هم استانداردهای روایی تازهای به همراه میآورد.
در قسمت دوم با عنوان Final Fantasy VII Rebirth، مسیر بازی به سمت جهان بازتر و تمرکز بر اکتشاف پیش رفته است. این بار الهامگیری از آثاری مثل The Witcher 3 و همچنان The Last of Us مشهود است و دنیای بازی را از نظر جزئیات و تعاملات انسانی غنیتر کرده است.

حالا در حالی که طرفداران درباره عنوان قسمت سوم گمانهزنی میکنند (از Reunion تا Rewind)، تنها یک نکته قطعی است: تأثیر روایتمحور The Last of Us بر DNA این مجموعه همچنان پابرجاست.
Final Fantasy VII Remake با حفظ هویت ژاپنی خود، راهی تازه برای ترکیب داستانگویی احساسی، سینمایی و جهانی در ژانر JRPG گشوده است. این بازی نه فقط بازسازی یک کلاسیک، بلکه پلی میان گذشته و آیندهی بازیهای نقشآفرینی است؛ نقطه عطفی که نشان میدهد روایت در بازیهای ویدیویی میتواند به همان اندازهی گیمپلی، تعیینکننده باشد.


