در جریان تازهترین نمایش زنده و فنآورانه از بازی The Witcher 4، استودیوی CD Projekt Red پرده از سرزمینی نوین در جهان پهنه بازی برداشت: ناحیهای شمالی به نام Kovir که تاکنون در سری بازیهای قبلی دیده نشده بود. این معرفی نه تنها چشماندازی نو به دنیای ویچر میافزاید، بلکه به لحاظ ژانری و فرم روایی، بابی تازه پیش روی طرفداران پرشماری که منتظر بیش از یک سال دیگر برای تجربه این اثر ناب میمانند، میگشاید.
در تصویری بدیع، سیری (Ciri)، شخصیت محوری داستان، با اسبش در میان کوههای پوشیده از برف و شهری دوردست در دل سرمای شمالی ظاهر میشود؛ شهری به نام Lan Exeter، پایتخت زمستانی Kovir. این فضای برفی که با حضور اژدهایی بر فراز افق تکمیل شده، از منظر نمادشناسی اساطیری، گویی جهانی سرد و بسته را نوید میدهد که در مقابل آتش اژدها و رمزورازهای آن مقاومت میکند؛ تمی که پیشتر در ادبیات کلاسیک و داستانهای اسطورهای مشاهده شده است.

Kovir و Poviss، پادشاهیهایی دورافتاده در شمال جهان ساختهشده بازی هستند؛ ورای کوههای اژدها. در افسانههای پیشین ویچر، این منطقه به وسیله شخصیتهایی مانند تریس (Triss) که مشاور دربار پادشاه تانکِرد (Tancred) است، معرفی شده بود، ولی بازیگران اصلی پیشین مانند گرالت (Geralt) تمایل چندانی به ماندن در آن نداشتند. این بار اما، این پرسش مطرح میشود که آیا سرنوشت سیری و آموزههای مدرسه ویچرهای نوع جدید، میتواند دگرگونی در منظر این سرزمین ایجاد کند؟ مخصوصاً که مدالیون نمادین گربهسان برای اولین بار در محیطی برفی رونمایی شده بود، نشانهای ظریف از جهتگیری داستانی جدید.
مولفههای فنی و بهروز
نمایش تکنولوژیکی در رویداد State of Unreal، چهرهای زنده و ملموس به Kovir بخشید. بازی روی سختافزار پایه پلیاستیشن ۵ با نرخ 60 فریم بر ثانیه و قابلیت رهگیری نور (Ray Tracing) اجرا شده که نشاندهنده توان بالای موتور Unreal Engine 5 است. این فناوری نوین به توسعهگران امکان خلق جهانهای بکر و پرجزئیات را میدهد که عمق عاطفی و واقعگرایی بصری را به سطحی داستایو-محور میرساند.
همچنین، حضور اسب سیری، کلپی (Kelpie)، که مستقیماً به متون اصلی اثر ادبی رمانهای ویچر بازمیگردد، نشانهای است از وفاداری سازندگان به منابع مکتوب، چیزی که طرفداران دنیای ویچر همواره ارج نهادهاند. تصویرسازی و بهکارگرفتن چنین عناصر کلاسیک علاوه بر تأکید بر عمق روایت، به اعتبار و اصالت روایت کمک میکند.
از یک سو، انتظار برای انتشار بازی که بنا بر اعلام سازنده پس از سال 2026 خواهد بود، فرصت خوبی برای نهادی گستردهتر، و شاید ورود به نسل جدیدتری از کنسولها فراهم میآورد؛ و از سوی دیگر، بار سنگین میراث The Witcher 3: Wild Hunt، اثری که ده سال پیش به عنوان یکی از معرفترین بازیهای نقشآفرینی منتشر شد، در این رونمایی هویداست.
تقابل میان دنیای شمالی سرد با سرنوشت سیری و مدارس ویچر نوین، ترکیبی است که نه فقط به لحاظ فرم سینمایی و روایت داستانی میتواند مخاطبان را مجذوب کند، بلکه گشایشی در بازاندیشیهای ژانری درباره قهرمانی در جهانی پیچیده و مفعم از اسطورهها و رمزها به شمار میرود.
در نهایت، آنچه این معرفی تازه به ما میآموزد، این است که دنیای ویچر همچنان زنده و پویا است، که بازیها فقط تفریحی صرف نیستند بلکه روایتکنندگانی تازه از اساطیر و داستانهای بشریاند، پیوندی میان ادبیات، خلاقیت و فناوری که به مثابه نسخهای نوین از حماسههای دیرینه به جهان عرضه میشوند.