دنبالههای بازیهای ویدیویی معمولا نقطهای برای رشد و توسعه یک فرنچایز هستند؛ اما در این مسیر، برخی عناوین علیرغم ویژگیهای منحصربهفرد و بهبودهای قابل توجه، به دلایل متعدد در سایه نسخههای پیشین خود باقی میمانند. با فانتازیو و 5 دنباله فراموششده در دنیای بازیهای ویدیویی که کمتر از حقشان دیده شدند همراه باشید.
5. بازی Max Payne 3

سری Max Payne که قسمت اول آن در سال ۲۰۰۱ منتشر شد، به لطف نوآوری در استفاده از مکانیک Bullet Time که از فیلم The Matrix الهام گرفته بود، تجربهای نوآورانه در ژانر تیراندازی سومشخص ارائه کرد. قسمت دوم این سری در ۲۰۰۳، علیرغم استقبال خوب طرفداران، موفق به پیشی گرفتن از نسخه نخست نشد. در نهایت، سالها بعد در سال ۲۰۱۲، Max Payne 3 وارد بازار شد و با انتقال داستان به شهر آفتابی سائوپائولو و تغییر فضای تیره و نوآر نسخههای پیشین به محیطهایی متنوع، تجربهای تازه و متفاوت خلق کرد.
مکانیکهای جدید سنگرگیری و بهبود قابلیت بولت تایم به مبارزات این اثر عمق بخشید و روایت قهرمان بازنشسته ما در نقش یک محافظ شخصی آسیب دیده، چشماندازی متفاوت از مکس را ارائه کرد. با وجود کیفیت بالای بازی و تحسین منتقدان، Max Payne 3 بهدلیل عوامل تجاری کمتر دیده شد. این بازی همچنان یکی از دنبالههای ارزشمند، اما کمتر شناخته شده این لیست به حساب میآید.
4. بازی BioShock 2

بازی BioShock عنوانی انقلابی در سبک تیراندازی اول شخص بود که با فضاسازی منحصر به فرد و داستان فلسفی و سیاسیاش، بازار را در سال ۲۰۰۷ تسخیر کرد. دنباله آن، BioShock 2 در سال ۲۰۱۰، تجربهای متفاوت را با قرار دادن بازیکن در نقش یک Big Daddy ارائه داد و روایت را با دیدگاهی تازه نسبت به شهر Rapture بازگو کرد.
این ریسک خلاقانه، هرچند تحسین منتقدان را به همراه داشت، اما نتوانست انتظارات تجاری و آرمانی طرفداران وفادار نسخه اول را برآورده کند. بازی در سایه موفقیت نسخه اول و همچنین BioShock Infinite در سال ۲۰۱۳ قرار گرفت و به عنوان یک دنباله کمتر مورد توجه قرار گرفته باقی ماند.
3. بازی Dishonored 2

بازی Dishonored با ترکیب سبک استیمپانک، فانتزی و ترسناک با عناصر اکشن و محفیکاری، تجربهای غوطه ورانه را ارائه کرد. آزادی عمل بازیکن در نسخه اول در سال ۲۰۱۲ مورد استقبال قرار گرفت. دنباله این بازی با نام Dishonored 2 هم در سال ۲۰۱۶ همراه با بهبودهای گیمپلی و داستانی در دسترس قرار گرفت.
با وجود نقدهای مثبت درباره پیشرفت در مکانیکها و روایت، این دنباله از لحاظ فروش و بازخورد عمومی نتوانست سطح انتظارات را حفظ کند و تبدیل به آخرین نسخه اصلی این فرنچایز از نظر فروش شد. چالشهای تجاری و استقبال نامناسب بازیکنان باعث شد که این بازی، آنچنان که سزاوارش بود، شناخته نشود.
2. بازی Metal Gear Solid 2: Sons of Liberty

دنباله جسورانه بازی متال گیر سالید، به جای آن که تمرکز خود را بر شخصیت محبوب مجموعه یعنی سالید اسنیک قرار دهد، یکی از عوامل FOXHOUND به نام Raiden را به جای قهرمان اصلی معرفی میکند. این تغییر نگرش در کنار ارتقا گرافیک و مکانیکهای سری با ورود به نسل دوم پلیاستیشن، روایتی نو را رقم زد.
هرچند متاگیر از لحاظ روایت و قابلیتهای فنی در جایگاه بالاتری نسبت به نسخه قبل قرار گرفت، اما تغییر شخصیت اصلی به رایدن باعث دوری بخشی از طرفداران از مجموعه شد. اگرچه هیچ شکی وجود ندارد که بازی Metal Gear Solid 2 یکی از بهترین آثار ساخته شده توسط کوجیما است.
1. بازی Knights of the Old Republic 2

نسخه اول KOTOR یکی از شاهکارهای Bioware بود که داستانی مهیج در دنیای جنگ ستارگان را به مخاطب ارائه میداد. دنباله این بازی توسط استودیو Obsidian توسعه یافت و ضمن تعمیق روایت و افزودن پیچیدگیهای جدید بر گیمپلی بازی، سوالات اخلاقی و فلسفی فراوانی درباره شخصیتهای اصلی مطرح کرد.
با این وجود محدودیت زمان توسعه و مشکلات فنی باعث شد بازی با نقصهای فراوان منتشر شود. همین موضوع بود که ارزش واقعی این نسخه را کمرنگ کرد و بازی مورد بیتوجهی قرار گرفت. خوشبختانه، مادهای منتشر شده از سمت کاربران برای رفع این مشکلات، تجربهای کاملتر و لذتبخش برای بازیکنان را در ادامه فراهم کرد.


