در میان انبوهی از مجموعههای تلویزیونی که هر ساله در مراسمهای امی رقابت میکنند، کمتر اتفاق میافتد که یک سریال برگرفته از دنیای کمیکها به این اندازه توجه منتقدان و آکادمی را جلب کند. پنگوئن (The Penguin)، ساخته لورن لِفرنس و توسعه یافته از فرنچایز «بتمن» مت ریوز، نه تنها در این مسیر پیشرفت کرده بلکه با دریافت ۲۴ نامزدی در جوایز امی، در آستانه شکستن رکوردهایی است که حتی توسط آثار برجستهای همچون واچمن به ثبت رسیدهاند.
این سریال که از دل سینمای مستقل و روایتهای کارگردانمحور بیرون آمده، توانسته است به خوبی تعادلی ظریف میان اثری اسپینآف و استقلال کامل روایت خود ایجاد کند. سریال پنگوئن ضمن استفاده از فضای تیره و چندلایه دنیای بتمن، خود را به عنوان یک مینیسریال محدود معرفی کرده که مخاطبی بسیار وسیعتر از دوستداران کمیک به دست آورده است.
از نظر ساختاری، این اثر به سبک آنتولوژی محدود میدرخشد؛ این سبک، که یادآور سریالهای موفقی همچون واچمن است، فرصت پرداختن به شخصیتها و تمهای پیچیده و چندسویه را فراهم میکند. حضور تئاتری بازیگرانی چون کالین فارل در نقش اصلی، همراه با اجرای دقیق و ظریف کریستین میلیوتی، به سریال عمق روانشناختی ویژهای بخشیده است. کارگردانی متناوب هِلن شیوِر و جنیفر گتزینگر نیز به همراه نویسندگی لورن لِفرنس، ساختار روایت را در نقطهای قرار دادهاند که هر اپیزود همچون یک قطعه هنری مستقل اما در خدمت روایت کلی اثر عمل میکند.
نکته مهمتر اما شاید در نسبت این سریال با آثار پیشین دنیای دیسی باشد. تخت سلطنت را از واچمن ربودن، آن هم در زمانهای که سریالهای کمیکبوکی به شدت بین مخاطبان جوان و قدیمی تقسیم شدهاند، نشان از تغییراتی عمیق در میزانسن و دیدگاه نسبت به ژانر و اقتصاد روایت دارد. سریال پنگوئن با تقویت کارگردانی هنری و نویسندگی دقیق، نه تنها به محدودیتهای ژانر ابرقهرمانی اهمیت نمیدهد، بلکه با تاکیدی بر درونمایههای تاریکتر و انسانیتر، موفق میشود جایگاهی متفاوت در این عرصه به دست آورد.
در حالی که هنوز هواداران چشمانتظار اعلام رسمی درباره فصل دوم هستند، شواهدی مبنی بر احتمال توسعه این روایت وجود دارد که میتواند معنای تقویت بیشتر سینمای مستقل در قالب ساختارهای تولید تلویزیونی باشد. تداوم چنین پروژههایی میتواند راه را برای ورود جدیتر به مضامین اجتماعی، روانشناختی و فلسفی در فضای سینمایی ابرقهرمانان باز کند.
از منظر فرهنگی، موفقیت پنگوئن در مراسم امی یک نشانه بزرگ از بلوغ دنیای کمیک در دنیای مدرن رسانههای تصویری است. این موفقیت نه تنها بر روی کارگردانها و بازیگران تأثیرگذار بوده، بلکه به شکل غیرمستقیم مسیر تازهای به سوی آثار تلفیقی با ارزش هنری بالا باز کرده است. توجه به گفتمانهای دموکراتیکتر و اصلاح روایتهای کلیشهای هم از جمله دستاوردهای این رویکرد به نظر میرسد.
در پایان، اگر شما نیز به دنبال درک عمیقتری از چگونگی دگردیسی ژانر ابرقهرمانی و تأثیرگذاری آن بر سینمای مستقل و حرفهای هستید، توصیه میکنم تماشای این سریال را در صدر فهرست خود قرار دهید و همزمان با پیگیری نامزدیها و جوایز آن، نگاهی کلان به تحولات اخیر دنیای DC داشته باشید.