وقتی به هیولاهای ترسناک در سریالهای معروف مثل چیزهای عجیب (Stranger Things) یا آخرین بازمانده از ما (The Last of Us) و بازی تاج و تخت (Game of Thrones) نگاه میکنیم، شاید اولین چیزی که به ذهن میرسد جادو و تکنولوژیهای پیچیده جلوههای ویژه باشد؛ اما پشت این طراحیهای چشمگیر، ترکیبی شگفتانگیز از الهامگیری از طبیعت، خلاقیت هنرمندان و دست و پنجه نرم کردن با محدودیتهای بودجه و امکانات فنی وجود دارد که باعث شده این هیولاها اعتماد تماشاگر را جلب کرده و ترس را به جان بیننده بیاندازند. با فانتازیو و داستان خلق این هیولاها همراه باشید.
دموگورگن در سریال Stranger Things

یکی از نمونههای شاخص از هیولاهای ترسناک، قطعا دموگورگن در Stranger Things است. آرون سیمز، هنرمند جلوههای ویژه، وقتی نخستین بار فیلمنامه را خواند، فقط یک توصیف مبهم از این موجود داشت. در فیلمنامه بیان شده بود که دموگورگون یک موجود بلند و لاغر است که انسانها را کشته و از گوشتشان تغذیه میکند. همین باعث شد که دست سیمز برای ساخت موجود وحشتناک دلخواهش باز باشد. او با الهام از دهان باز لاکپشت و گیاه شکارچی ونوس، هیولایی ساخت که سرش مثل گل باز میشود و حلقههایی از دندانهای ترسناک را به نمایش میگذاشت. این طراحی نامتعارف نه تنها به هیجان سریال اضافه کرد، بلکه لحظات ترسناکی را در آن آفرید.
کلیکرها در سریال Last of Us

از سوی دیگر، در The Last of Us که یکی از بهترین نمونههای زامبی و وحشت پسا آخرالزمانی است، طراح آرایشهای پروتزی، «باری گاور» برای خلق این موجودات سراغ حشرات و قارچها رفت. او برای خلق آلودهشدگان دست به مجموعهای گسترده از کیتهای پرورش قارچ زد که در استودیوها از آنها عکس میگرفت و مدل سهبعدی میساخت. نکته جالب اینجا بود که خود گاور از قارچها چندان خوشش نمیآمد و حتی ترس روانی از تجمع حفرهها داشت که به عنوان تریفوبیا شناخته میشود. این نفرت بهانهای شد برای خلق طراحیهایی واقعا چندشآور و ترسناک تا جایی که دخترش هم تحمل تماشای مدل آنها را نداشت.
در چنین پروژههای عظیمی، مشکلات خاصی مثل گرم شدن شدید داخل لباسها یا احساس درد بر اثر وزن بالای زرهها همیشه وجود دارد. برای مثال آدام بازیل که نقش یک «بلوتر» را در The Last of Us بازی میکرد حسابی از این وضع آسیب دیده بود. به گفته او به قدری دمای داخل لباس بالا میرفت که تیم مجبور بود او را در چادری مجهز به کولر هوا خنک کند!
وایتواکرها در سریال Game of Thrones

تلاشهای تیم طراحی در Game of Thrones برای خلق دشمنان جاودانه یعنی وایتواکرها هم سرشار از چالشهای فنی بود. طراح لباس «میشل کلپتون» به دنبال زرهی بود که حس خشونت و سردی را به مخاطب منتثل کرده و در عین حال ساختش چندان سخت نباشد. با این وجود این نقشه آنقدرها هم درست پیش نرفت. خم کردن فلز و برشهای سخت این لباس به حدی دشوار بود که بخش گریم واقعا از آن متنفر شدند و در نهایت به خاطر راحتی بازیگران، نسخههای چرمی جایگزین آن را ساختند و آنها را دقیقاً رنگآمیزی کردند تا مثل فلز واقعی دیده شوند.
فرشتگان گریان در سریال Doctor Who
البته که همه مجموعهها تا این حد بودجه ندارند. در سریالهایی مثل Doctor Who، کمبود بودجه و زمان، سازندگان را مجبور میکند به خلاقیتهای عجیب و غریب و جسته و گریخته دست بزنند. مثلا خلق «فرشتههای گریان» یا Weeping Angels یک پروژه دشوار محسوب میشد. به دلیل محدودیت مالی ناششر، ساخت تعداد زیادی مجسمه با این طرح ممکن نبود و راهکار ابداعی استفاده از ترکیبی از گریم، لباس و هنرپوشی بود. البته این انتخاب نه تنها ساده نبود بلکه مشکلاتی مثل دید محدود بازیگران پشت ماسکها به وجود آورد، اما نتیجه نهایی آنقدر موفق بود که خروجی تبدیل به یکی از ترسناکترین دشمنان تاریخ سریال شد.

خلاصه آن که…
شاید مهمترین نکته در خلق هیولاهای ماندگار، ترکیب عناصری از طبیعت و ترسهای انسانی است. همانطور که هنرمندان طراحی جلوههای ویژه گفتهاند، استفاده از عناصر واقعی و قابل شناسایی، «رئالیسم ترسناک» میآورد که مخاطب را درگیر و امکان استفاده از پلاتتوئیستهای ناگهانی و پیچیده را فراهم میکند.