هشدار: این مطلب حاوی اسپویلهای مهم فصل پنجم چیزهای عجیب
وِکنا (Vecna) حالا دیگر صرفاً یک موجود ماورایی یا هیولای ترسناک معمولی نیست. در نیمه نهایی فصل پنجم چیزهای عجیب (Stranger Things)، او به یکی از پیچیدهترین و چندلایهترین آنتاگونیستهای تاریخ تولیدات نتفلیکس (Netflix) تبدیل میشود؛ شخصیتی که نهتنها تهدید اصلی روایت است، بلکه به شکلی نمادین، نماینده انسانیتزدایی و عبور تدریجی از مرز میان انسان و هیولا به شمار میآید. نکته مهم اینجاست که این تحول، بیش از هر چیز، از مسیر طراحی چهره و میکاپ روایت میشود.

طراحی وکنا؛ کمتر انسان، مرگبارتر
ارن کروگر مکاش (Eryn Krueger Mekash)، سرپرست بخش میکاپ فصل پنجم، از همان ابتدا میدانست با پروژهای بهمراتب پیچیدهتر از فصلهای قبل روبهروست. او با مطالعه فیلمنامه و گفتوگو با برادران دافر (The Duffer Brothers) به این نتیجه رسید که هدف آنها، ارائه نسخهای «کمتر انسانی» و بهمراتب بیرحمتر از وکناست؛ تصمیمی که کاملاً با تغییر لحن روایت همراستاست. هاوکینز (Hawkins) حالا دیگر یک شهر معمولی نیست، بلکه به منطقهای جنگزده و فروپاشیده شباهت دارد.
مکاش با تکیه بر تجربه بینالمللی در طراحی میکاپ و پروتز، تیمی هماهنگ شکل داد تا تصویر نهایی، کاملاً در خدمت داستان باشد. در این مسیر، اصل تداوم چهره برای شخصیتهایی مثل کارن ویلر (Karen Wheeler) یا جویس بایرز (Joyce Byers) با دقت حفظ شد، اما نشانههای فرسودگی، خستگی و آسیبهای روانی جنگ، به شکلی طبیعی و باورپذیر روی صورت آنها نشست.

ترکیب میکاپ عملی و جلوههای ویژه
یکی از برگهای برنده فصل پنجم، همکاری ادامهدار تیم بری گوئر (Barrie Gower) است؛ تیمی که از فصل چهارم روی طراحی وکنا کار کرده بود. این تجربه باعث شد ترکیب میکاپ عملی (Practical Makeup) و جلوههای ویژه دیجیتال (Visual Effects / VFX) به شکلی بینقص اجرا شود.
جیمی کمبل باور (Jamie Campbell Bower)، بازیگر نقش وکنا، ساعتهای طولانی روی صندلی پروتز مینشست؛ بهطور متوسط حدود چهار ساعت برای هر بار تبدیل. دستها، سینه و صورت او با پروتزهای کاملاً کاربردی پوشانده میشد و سپس جلوههای دیجیتال روی آن سوار میشدند تا ریشهها، شاخهها و فضاهای منفیِ رشدکرده از بدنش حالتی جادویی و غیرطبیعی پیدا کنند.
این رویکرد ترکیبی باعث شد وکنا، در عین هولناک بودن، همچنان ملموس و واقعی به نظر برسد؛ چیزی که صرفاً با CGI بهدست نمیآمد. استفاده از یک یونیتارد چاپیِ برنده جایزه طراحی هم به تیم اجازه داد تحرک بازیگر حفظ شود و هم فرم درختمانند و تاریک شخصیت برجسته بماند.
تغییرات چهره شخصیتهای انسانی
تحول فقط به وکنا محدود نمیشود. کارن ویلر که پیشتر ظاهری مرتب و کنترلشده داشت، حالا با آرایشی حداقلی و خسته دیده میشود؛ چهرهای که آشفتگی روانی و فشار مداوم را بدون اغراق فریاد میزند. این سادگی ظاهری، علاوه بر واقعگرایی داستانی، بازتابی از فضای دهه ۸۰ آمریکا و زنی است که در میانه سوگ و اضطراب، حتی فرصت بازسازی ظاهرش را ندارد.
جویس بایرز و بهخصوص ویل بایرز (Will Byers) نیز تغییراتی ظریف اما معنادار دارند. چشمهای مهآلود ویل در لحظاتی که به نیروهای فراطبیعیش متصل میشود، نهتنها بلوغ شخصیتی او را برجسته میکند، بلکه نشانهای از پیوند عمیقترش با وکنا و دموگورگونها (Demogorgons) است. همین جزئیات کوچک، لایههای درونی روایت را تقویت میکنند.

انسانیت بهمثابه یک طیف
تمام این توجه به جزئیات، یک پیام مشخص دارد: در دنیای چیزهای عجیب، انسانیت یک مفهوم مطلق نیست، بلکه طیفی متغیر است. وکنا در حال تبدیل شدن به هیولاست، اما هنوز ردهایی از انسان بودن را با خود حمل میکند. همین تضاد است که او را به شخصیتی تراژیک تبدیل میکند، نه صرفاً یک شر مطلق.
به بیان سادهتر، طراحی جدید وکنا فقط درباره ظاهر نیست؛ او تجسم این ایده است که جنگ، تراژدی و رنج، انسانها را به موجوداتی کمانسانتر اما همچنان پر از اضطراب و ضعفهای انسانی بدل میکند. فصل پنجم با اتکا به افکتهای عملی و ارتقای هنری میکاپ، این سفر دشوار را به شکلی عینی به تصویر میکشد.
پشتصحنه؛ چالشهای واقعی
نگاهی به پشتصحنه نشان میدهد تیم میکاپ با فشار زمانی و فنی عظیمی روبهرو بوده است. در برخی روزها، بیش از ۲۰ هنرمند میکاپ بهطور همزمان روی آمادهسازی دو تا سه ده بازیگر و بدلکار کار میکردند؛ آن هم با الزام تطابق دقیق زمانی پلانها با فیلمنامه. این حجم کار، بهخوبی نشان میدهد چرا طراحی چهره در فصل پنجم، یکی از ستونهای اصلی روایت است.
در نهایت، انسانیتزدایی وکنا نقطه اوج فصل پنجم چیزهای عجیب است؛ مسیری که هم تماشاگر را میخکوب میکند و هم عمق دراماتیک داستان را چند برابر میسازد. این فصل بیش از هر زمان دیگری ثابت میکند که چیزهای عجیب دیگر صرفاً یک داستان نوستالژیک درباره کودکان نیست، بلکه به حماسهای تاریک، بالغ و دردناک تبدیل شده است.

بخش اول فصل پنجم هماکنون در نتفلیکس (Netflix) قابل تماشا است و انتظار میرود بخش دوم، که برای کریسمس و سال نو ۲۰۲۵ برنامهریزی شده، این مسیر بصری و روایی را حتی عمیقتر ادامه دهد.


