هر اقتباسی که بخواهد دنیای کتابهای محبوبی مانند پرسی جکسون و المپنشینان (Percy Jackson & the Olympians) را زنده کند، با یک معضل بزرگ مواجه است: چطور وفادار بمانیم و در عین حال قصه را به زبان رسانهی تصویری روایت کنیم که قواعد و فرصتهای متفاوتی دارد؟ در فصل دوم سریال پرسی جکسون، به نویسندگی و همراهی ریک ریوردان (Rick Riordan)، خالق کتابها، شاهد تغییراتی هستیم که نه فقط سروصدا کردهاند بلکه به باور منتقدان و مخاطبان، باعث تعمیق داستان شدهاند.
سریال پرسی جکسون و المپنشینان، محصول دیزنی پلاس (Disney+)، که فصل اول آن در دسامبر ۲۰۲۳ به نمایش درآمد، با وجود حساسیت شدید هواداران به هرگونه تغییر نسبت به متون اصلی، توانسته تعادلی بین احترام به کتابها و خلاقیت در روایت ایجاد کند. فصل دوم که براساس رمان ۲۰۰۶ ریک ریوردان یعنی دریای هیولاها (The Sea of Monsters) ساخته شده، با شروعی متفاوت و خطوط داستانی عمیقتر، اثری درخور توجه است که آن را در ادامه بررسی میکنیم.

یکی از نکات برجسته فصل دوم، حذف تدریجی حضور گروور (Grover)، شخصیت صلحجوی قدیمی گروه، و ورود شخصیت جدید تایسون (Tyson)، یک سایکلاپس (Cyclops) جوان و قدرتمند است. این تغییر اساساً باعث شده بار مسئولیت گروه بر دوش پرسی (Percy) و انابث (Annabeth) سنگینتر شود و فضای بیشتری برای کنشهای درونی و روابط پیچیده نمایشی فراهم شود. ریوردان درباره تایسون میگوید: دنیل دیمر (Daniel Diemer) ،بازیگر تایسون، انرژی و ریزهکاریهایی را به نقش میآورد که بیننده نه تنها او را دوست دارد، بلکه به قدرت و لطافتش هم پی میبرد.
تغییر دیگر در نمایش دادن کامل و بدون تأخیر خیانت لوک کاستلان (Luke Castellan) با زخمشدن درخت جادویی کمپ است. برخلاف کتاب که این پرده تدریجی باز میشود، در سریال این لحظه در همان قسمت اول لو میدهد که خطر چقدر جدی است. این نه تنها سرعت روایت را افزایش میدهد، بلکه تنش و کلافگی شخصیتها را هم ملموستر و فوریتر بیان میکند. همانطور که ریوردان اشاره میکند، دیدن آن لحظه به صورت زنده روی صفحه جذابیت و حس تعلیق را سایر میکند.

یکی از جالبترین نکات، بازتعریف رابطه پرسی و انابث است. در فصل دوم، ما شاهد کشف زخمهای عمیقتر و پیچیدگیهای جدید در این دو هستیم که با نامههای پنهانی و فاصلهگیری یکساله شکل گرفتهاند. این داستانِ دوستی، که پایه و اساس سریال است، در تعامل با تهدیدهای هیولا و چالشهای ماجراجویانه، به تدریج به رابطهای داغتر و آزمونخورده تبدیل میشود. در این میان، سازندگان سریال تأکید میکنند که این فرآیند دریافت تدریجی احساسات ادامه دارد و تا فصلهای بعدی پاسخ کاملی به این پرسشها داده نخواهد شد.
پرسی جکسون هماکنون در شرایطی قرار دارد که نه تنها با دشمنان بیرونی مقابله میکند، بلکه باید دنیای درونی خود و روابطش را هم مدیریت کند؛ موقعیتی که در اقتباس تصویری بسیار ملموستر به تصویر کشیده شده و احساسات را به شکلی قابل لمستر از کتاب به نمایش میگذارد.

این تغییرات، در بستر روایت تصویری، بازتابی از ضرورتهای دراماتیک و محدودیتهای زمانی است. همانطور که ریک ریوردان و تیم اجرایی اشاره میکنند، تلاش برای حفظ سرعت روایت و جلوگیری از پیچیدگیهای زائد که ممکن است مخاطب نوجوان را خسته کنند، بخشی از علت تعدیل عناصر داستانی بوده است. به عنوان مثال، حذف یا افزایش سرعت برخی از رخدادها کمک کرده تا تمرکز روی روابط کلیدی گروه قرار گیرد، نه صرفاً رویدادهای پیرامونی.
از سوی دیگر، یکی از مهمترین دستاوردهای فصل دوم برای مخاطبان وفادار، شکلگیری کشمکشهای اخلاقی ظریف میان شخصیتها به ویژه بزرگان کمپ، از جمله تضادها و تناقضهای خدایان، است. رابطه پرفشار میان زئوس (Zeus) و کرونوس (Kronos) و هشدارهایی که نسبت به کیفیت رهبران خدایان داده میشود، به بیننده فضای تامل بیشتری میدهد تا نسبت به قهرمان و ضدو قهرمان داستان نگاهی چندلایه و انتقادی داشته باشد.
در نهایت، فصل دوم سریال پرسی جکسون نمونهای درخشان از چگونگی اقتباس موفق است که ضمن احترام به منبع اصلی، با بهرهگیری از ظرفیتهای زبان تصویری و درام، داستانی تازه و جذاب ارائه میدهد. ترکیب بهجا و هوشمندانه تغییرات در شخصیتپردازیها و خطوط اصلی داستان، نه تنها مانع ایجاد رنجش در طرفداران نامدار نیست، بلکه به عمقروایت و جذابیت سریال افزوده است.


