قدم گذاشتن در فصل دوم هر سریالی میتواند ترسناک باشد، مخصوصاً وقتی صحبت از سریال شاهکار The Last of Us باشد.
«فصل اول یک فصل فوقالعاده زیبا و خاص بود!»
این را آن فولی، طراح لباس سریال، میگوید. همین باعث هیجان او برای ورود به فصل دوم شد، این بار با چالشی کاملاً متفاوت.
یکی از جذابترین نکات درباره فصل دوم، جهش زمانی پنجساله است. شاهد تغییرات شخصیتها هستیم؛ از یک سفر طولانی و بیپایان در جاده به سکون در یک جامعه کارآمد به نام جکسون، وایومینگ. این تحولات ناگزیر در طراحی لباس هم بازتاب یافتهاند.
مثلاً جوئل، که دیگر فقط محافظ نیست، بلکه یکی از رهبران جامعه و نقش پدری برای الی پذیرفته است، ظاهری کمی رسمیتر و پالایششدهتر دارد. جزئیات ظریفی مثل تیشرتهای مرتبتر و لباسهای سر جای خود، شخصیت او را عمیقتر میکند و استعارهای از مسئولیتی است که پذیرفته.

اما تغییرات برای الی بسیار بیشتر و چشمگیرتر است؛ از نوجوانی 14 ساله، با لباسهای آزاد و کمی بچگانه، به یک زن 19 ساله بالغ و پیچیدهتر. تغییر در سیلوئتها، نحوهٔ تناسب لباسها، و حتی سبک پوشش الی، همه به داستان رشد و تحول او کمک میکنند.
«این بخش از کار واقعا لذتبخش بود چون باعث شد الی را به عنوان یک بزرگسال معرفی کنیم، نه تنها کودکی که همه میشناسیم».

نکته جذاب دیگر، نوع نگاه فولی به زمانبندی داستان است. اگرچه سریال ظاهری مدرن دارد، اما جهانش سالها پیش از هم فروپاشیده است. از 2003 به بعد هیچ تولید جدیدی وجود ندارد و لباسها باید با لباسهای قدیمی و دستدوم، که حس اصالت و زمانگذشتگی را بدهند، پر شوند. فولی و تیمش برای یافتن این لباسها به فروشگاههای وینتج در لس آنجلس و ونکور سر زدهاند تا حس زندگی در جهانی پساآخرالزمانی را حفظ کنند.
با این حال، گاهی اوقات استثناهایی هم وجود دارد، مانند کت رنگی و جذاب Aviator Nation که شخصیت دینا (با بازی ایزابل مرسد) به تن میکند. این کت با حال و هوای دهه ۹۰ و رنگهای شادش، کاملاً با شخصیت پر انرژی و روشن او سازگار است. این انتخاب نشان میدهد که گاهی طراح لباس و سازندگان اجازه میدهند قواعد واقعی داستان به خاطر جانبخشی بهتر به شخصیت شکسته شود.

همکاری تنگاتنگ فولی با بازیگران نیز بخش مهمی از فرآیند است. بازیگرانی چون پدرو پاسکال و بلا رمزی که فصل اول را تجربه کردهاند، دیدگاههای ارزشمندی درباره شخصیتهایشان دارند که به طراحی لباس کمک میکند. بازیگران تازهوارد مثل ایزابل مرسد هم حضور خود را در لباسها به شکلی بیواسطه برجسته کردهاند.
یکی از پیچیدهترین و قویترین کاربردهای طراحی لباس را در قسمت ششم فصل دوم، «قیمت» میبینیم که از 15سالگی الی شروع و به 19 سالگی او میرسد. فولی میگوید که برای او موقع خواندن فیلمنامه این قسمت، اشکها جاری شده است. تیشرتها و شلوارهای آزاد نوجوانی تا لباسهای چسبیدهتر و بالغتر جوانی، تراژدی و تحول عمیق شخصیت را برجسته میکند.
در این میان، یک اثر نمادین دیگر؛ کت فلینت اند تیندر جوئل که از فصل اول به یادگار مانده، همچنان در داستان دیده میشود. فولی میداند این لباس برای مخاطب بسیار معنیدار است و در سکانسی کلیدی پس از مرگ جوئل، به عنوان یادآور حضور او به کار گرفته میشود. نمونهای واضح از اینکه لباس چطور میتواند با روایت داستان دراماتیک و عاطفی همراه شود و بار معنایی سنگینی داشته باشد.

در نهایت، فولی برای فصل سوم نیز بازمیگردد اما حتی خودش هم از جزئیات داستانی فصل بعد خبر ندارد. سازندگان نیل دراکمن و کریگ مزین مانند همیشه وفادار به داستان و بازی اصلی خواهند بود اما با پلاتتوئیستهای غیرمنتظره، مخاطب را غافلگیر میکنند.
از دیدگاه مخاطب و علاقهمند به طراحی لباس و روایت تصویری، مصاحبه آن فولی فرصتی طلایی برای درک بهتر چگونگی خلق یک دنیای پساآخرالزمانی ملموس با جزئیات ریز و حالوهوای درست است. او ثابت میکند که لباس نه تنها پوشش شخصیتها بلکه یک زبان مستقل برای انتقال احساسات، رشد و تغییرات در یک داستان پیچیده است.