انیمه همیشه یادآور ژاپنه اما با این حال این مدیوم در طول سالها تبدیل به یک پدیده جهانی شده؛ به طوری که آثار غیر ژاپنی هم تونستن توی دل علاقهمندان جای خودشون رو باز کنن و بعضیهاشون حتی به درجهٔ شاهکار برسن. این مقاله نگاهی داره به ۹ انیمه غیر ژاپنی که نه فقط تقلید از ژاپنیها بلکه الهامبخش خیلی از سریالها یا جریانسازها بودن.
از آمریکا و کانادا گرفته تا چین، فرانسه و کره، جهان انیمیشن ثابت کرده که مقلد صرف نیست، حتی خلق روایت و سبک خاص خودش رو داره. این تفاوتها توی سبک بصری، روایت داستان، تمرکز روی شخصیتپردازی و حتی مضمون قابل مشاهدهست.
آواتار: آخرین بادافزار – استاندارد طلایی آمریکایی

آواتار: آخرین بادافزار (Avatar: The Last Airbender) شاید اولین انیمه آمریکایی نباشه، اما قطعاً مهمترین و موفقترین اونهاست. این سریال یه ترکیب کامل و بینقص از داستانگویی دقیق، شخصیتهای پرداخته شده، تعادل درام و طنز و دنیای گستردهای که نفس میکشه، رو نشون میده. هر اپیزود نقش مهمی در پیشبرد روایت داره و تمهای فلسفی و معنوی متنوع این انیمه به شدت قابل تامل هستن. جالبه که بدونین که این سریال موفق شده که بیشتر از بیست سال به عنوان معیاری در برابر انیمههای غربی باقی بمونه. منتظر دنباله این انیمه یعنی آواتار: هفت پناهگاه (Avatar: Seven Havens) هستیم که امیدواریم اونم مثل این انیمه شاهکار باشه.
RWBY – موفقیت انیمیشن مستقل آمریکایی

شاید RWBY از نظر فنی یه شاهکار نباشه و ضعفهایی توی نگارش و انیمیشن داشته باشه، ولی به عنوان یک پروژه مستقل آمریکایی که به یک فرنچایز جهانی تبدیل شد، بینظیره. عشق و جذابیتی که توی این اثره، همراه با ایدههای نوآورانه و موسیقی بینظیر، باعث شده که یک جامعه هواداران پرشور و بسیار خلاق داشته باشه. همچنین که مبارزات هیجانانگیزی داره و شخصیتهای متنوع و دوستداشتنیش، اون رو تبدیل به تجربهی خاصی کرده.
لینک کلیک – بهترین انیمه چینی از نظر زیبایی و روایت
لینک کلیک (Link Click) یکی از پرطرفدارترین انیمههای چینیه که توی زمان خودش توجه زیادی جلب کرد ولی حالا کمتر مورد بحث قرار میگیره، که این بیانصافی بزرگیه. این سریال علمی-تخیلی و معمایی با استفاده هنرمندانه از سفر در زمان، روایتهای عمیق و طراحی بصری خاصی که داره، تجربهای متفاوت و هیجانانگیز به مخاطب میده. استفاده عالی از کلیفهنگرها سریال رو لحظه به لحظه جذابتر میکنن و موقعیتهای احساسی و پیچیده اون یادآور شاهکارهایی مثل کیمیاگر تمام فلزی:برادری (Fullmetal Alchemist: Brotherhood) هست.
ارکین – ترکیب شگفتانگیز هنر و بازی ویدئویی
ارکین (Arcane) به عنوان یکی از بهترین سریالهای انیمیشنی چند سال اخیر، نشونگر اینه که چطوری همکاری آمریکایی-فرانسوی میتوانه به خلق اثری فراموشنشدنی منجر بشه. روایت تراژیک از دوتا خواهر و تقابلهاشون با سیاستهای اجتماعی سنگین، رنگ و بوی خاصی داره. با وجود نقدهای تندی که فصل دوم گرفت، فصل اول این سریال از نظر طراحی، انیمیشن و داستانسرایی هنوز هم یه شاهکاره.
ارباب رازها – فانتزی تاریک و علمی-تخیلی چینی
ارباب اسرار (Lord of Mysteries) یه تازهوارد برجسته بین انیمههای چینیه. فضای ویکتوریایی استیمپانکی و تمهای کافکایی-لاوکرفتیش، همراه با شخصیتهای دوست داشتنی بین تعلیق و ترس، تجربهی جذابی رقم زده. هر چند که انسجام داستانیش گاهی کمه و سرعت روایتش زیاد، اما هیجان و کشش به صورت کلی حفظ میشه.
کد لیوکو – نوستالژی فرانسویهای خالص
کد لیوکو (Code Lyoko) یکی از انگشتشمار انیمههای فرانسویه که بدون هیچ تأثیر ژاپنی یا کانادایی ساخته شده و به آمریکا هم راه یافته. این سریال علمی-تخیلی در دهه ۲۰۰۰ محبوبیت عظیمی کسب کرد و چهار فصل به علاوه یه دنباله داشت. فرمول داستانیش شاید تکراری به نظر برسه، اما شخصیتهای هیجانانگیز و ترکیب جالبی از انیمیشن دوبعدی و سهبعدی، اون رو متمایز کرده.
تین تایتانز – قهرمانهایی که جهانی شدند
تین تایتانز (Teen Titans) قبل از شروع دنیای سینمایی مارول (Marvel)، به بچههای دنیا نشون داد که قهرمانان نوجوان میتونن پیچیده و دوستداشتنی باشن. این سریال آمریکایی با تمام ارجاعاتش به سبک انیمه، به شخصیتهاش عمق داده و اونها رو توی موقعیتهای خندهدار و جدی به شکل بینظیری به تصویر کشیده.
سولو لوولینگ – اکشن خالص کرهای
سولو لولینگ (Solo Leveling) بدون شک توی نوشتار و داستانسرایی ضعف داره، ولی صحنههای مبارزهاش یه شاهکار واقعی هستن. این اثر کرهای برای کسایی که به دنبال اکشن مهیج و غافلگیرکنندهان، یک انتخاب عالیه. طراحیهای حرکتی و شدت لحظههای پویا باعث شده که این سریال محبوبیت فراوانی کسب کنه.
اینوینسِبل – ابرقهرمانی تاریک و متفاوت کانادایی

اینوینسِبل (Invincible) یکی از بهترین نمونههای داستانهای ابرقهرمانی تاریکه. این انیمه کانادایی با گرمی و عشقی که نسبت به ژانرش نشون میده و همچنین خون و خشونت واقعی، موفق شده تا یه روایت احساسی، پیچیده و هیجانانگیز پیش روی مخاطب بذاره. نبردهای نفسگیر و تغییرات جالب توی داستان اصلی کمنظیر هستن.
در نهایت، این آثار نشون میدن انیمه دیگه فقط مختص ژاپن نیست؛ بلکه میتونه یه سبک جهانی باشه که توی هر فرهنگ، تفسیر و خلاقیتی تازه رو رقم بزنه. در عین حفظ ریشههای ژاپنی، این انیمهها ارزشهای بومی و نوآوریهای مخصوص به خودشون رو به همراه دارن و همین باعث شده تماشاچیهای بیشتری رو جذب کنن و دنیای انیمه رو غنیتر کنن.


