وقتی از انیمهها و انیمیشنهای بزرگ و جریانساز جهان حرف میزنیم، معمولاً ذهن میره سمت چند فیلم معروف یا چند صحنهی خاطرهانگیز. اما واقعیت اینه که پشت این آثار، چیزی مهمتر وجود داره: آرشیوی که این فیلمها توش نگهداری و ارائه میشن. برای استودیوهایی مثل جیبلی (Studio Ghibli)، آرشیو فقط محل ذخیرهی فیلمها نیست؛ بخشی از هویت، تاریخ و مسیر رشد هنریشونه.
حالا این وسط، هر تغییری در صنعت استریم، میتونه مستقیم روی سرنوشت همین آرشیوها اثر بذاره. وقتی صحبت از جابهجاییهای بزرگ رسانهای میشه، مسئله فقط این نیست که یک فیلم کجا پخش میشه؛ مسئله اینه که اون مجموعه چطور کنار هم دیده میشه و چه تصویری ازش به نسل بعد منتقل میشه. دقیقاً به همین دلیله که خبرهای مربوط به انتقال احتمالی برادران وارنر (Warner Bros) به زیر چتر نتفلیکس (Netflix) نگاهها رو دوباره به سمت آرشیو استودیو جیبلی برگردونده.
تا امروز، آرشیو جیبلی مخصوصاً در بازار آمریکا وضعیت یکدستی نداشته. بخشی از فیلمها بهخاطر قرارداد با GKIDS روی HBO Max بودن و در عین حال، در بقیهی دنیا جیبلی یه خونهی ثابت روی نتفلیکس داشت. نتیجه این شد که آرشیو جیبلی عملاً تکهتکه دیده میشد؛ نه کامل، نه منظم، نه با یک مسیر مشخص برای تماشاگر.
این پراکندگی فقط مخاطب رو سردرگم نکرد؛ به خود جیبلی هم ضربه زد. وقتی فیلمها جدا از هم پخش میشن، جیبلی بیشتر با چند اسم بزرگ شناخته میشه تا بهعنوان یک جهان منسجم. خیلی از آثار کمترشناختهشده یا جدیتر، عملاً زیر سایهی شهر اشباح (Spirited Away) و همسایهی من توتورو (My Neighbor Totoro) گم میشن و فرصت دیده شدن پیدا نمیکنن.

اینجاست که بحث انتقال وارنر اهمیت پیدا میکنه. اگه این جابهجایی نهایی بشه و مدیریت نتفلیکس و HBO Max به هم نزدیکتر بشه، برای اولینبار این شانس وجود داره که آرشیو جیبلی بهصورت متمرکز و یکجا ارائه بشه. یعنی همهی فیلمها کنار هم، با کیفیت یکسان، دسترسی سادهتر و حتی ترتیب پیشنهادی برای کسایی که تازه میخوان وارد این دنیا بشن.
چنین اتفاقی میتونه نگاه مخاطب به جیبلی رو عوض کنه. وقتی فیلمها کنار هم قرار میگیرن، تازه میشه مسیر فکری و هنری استودیو رو دید؛ از آثار اولیه تا فیلمهای متأخر، از قصههای سادهتر تا روایتهای سنگین و تلختر. جیبلی دیگه فقط چند فیلم محبوب نیست، بلکه یک جریان کامل با دغدغههای مشخصه.
از طرف دیگه، نتفلیکس نشون داده که بلده با آرشیوهای بزرگ کار کنه. پلیلیستها، پیشنهادهای موضوعی و معرفی تدریجی آثار قدیمیتر میتونه کمک کنه فیلمهایی که کمتر دیده شدن دوباره سر زبونها بیفتن. این یعنی شانس دوباره برای بخشهایی از آرشیو جیبلی که سالها نادیده گرفته شدن.
در نهایت، سؤال اصلی این نیست که فیلمهای جیبلی دقیقاً کجا پخش میشن؛ سؤال اینه که این آرشیو قراره چطور دیده بشه. اگه این جابهجایی درست مدیریت بشه، میتونه جیبلی رو برای نسلهای جدید زندهتر، کاملتر و قابلفهمتر کنه. شاید این، شروع دورهای باشه که جیبلی بالاخره نه بهعنوان چند خاطرهی جدا، بلکه بهعنوان یک جهان کامل دیده میشه.


