سال ۲۰۲۵ برای دنیای شونن مانگا یه جورایی سال سورپرایزها بود؛ چون Jujutsu Kaisen Modulo اومد و همه رو شوکه کرد. این دنباله جدید که خود گِگه آکوتامی (Gege Akutami) نوشته، فقط یه ادامه ساده نیست؛ بیشتر شبیه یه ریبوت فکری و رواییه که نگاه کاملاً تازهای به مسیر یوجی ایتادوری (Yuji Itadori) داره.

Modulo از همون اول نشون میده که قرار نیست دوباره برگرده به فرمول «طلسمها، جنگ، بدی مطلق». اتفاقاً دقیقا برعکسش. این بار داستان خیلی انسانیتر و اجتماعیتر شده. یعنی بهجای اینکه درگیر دعوا با سوکونا (Sukuna) و مهیتو (Mahito) باشیم، بیشتر میریم سراغ بحرانهای واقعیتر: فشارهای سیاسی، تبعیض، تجربه پناهندگی، و حتی پیچیدگیهای اخلاقی. آنتاگونیستهای Modulo هم دیگه اون موجودات «کاملاً بد» نیستن. شخصیتهاییان که از دل مشکلات واقعی درمیآن و همین باعث میشه مخاطب راحتتر باهاشون ارتباط بگیره.
یه نکته خیلی جذاب توی Modulo، سبک طراحی یوچی ایواساگی (Yuuichi Iwasagi) هست؛ طراحیهاش حالوهوای مانگاهای تاریک دهه نودی مثل Yu Yu Hakusho رو زنده میکنه، اما در عین حال کاملاً مدرن و خوشریتمه. همین تلفیق باعث شده Modulo هم نوستالژیک باشه هم تازه و پرانرژی.
اما بمب اصلی داستان، اتفاق قسمت دهمه. اونجا کمکم میفهمیم دشمن واقعی چیه و Modulo چرا اینقدر جهانی و پیچیده شده. آکوتامی عمداً آنتاگونیستهای مشخص رو عقب نگه داشته و بیشتر یه تهدید بزرگ اجتماعی–سیاسی رو وسط آورده. این رویکرد برای خیلیها جذابه، ولی خب یهسری از طرفدارهای سنتی هم هستند که میگن «پس آنتاگونیست اصلی کیه؟»
از اون طرف، روایت Modulo خیلی بهمون فرصت میده تا بیشتر و بهتر با شخصیتهایی مثل یوتا اوکوتسو (Yuta Okkotsu) و ماکی زنین (Maki Zenin) زندگی کنیم. اینها فقط جنگجو نیستن؛ حامل روایت و تاریخ نسلهای قبلن. همین بخش داستان باعث شده Modulo حالوهوای چندنسلی و احساسیتری پیدا کنه؛ چیزی که خیلی وقتها توی شونن دیده نمیشه.

به طور کلی، Jujutsu Kaisen Modulo بیشتر از اینکه یه «دنباله» باشه، یه جور بلوغ هنری برای آکوتامیه. انگار خواسته نشون بده که شونن هم میتونه از قالب همیشگی بیرون بزنه و بره سراغ موضوعات جدیتر و انسانمحورتر. چه طرفدار قدیمی جوجوتسو باشین، چه تازهکار، Modulo چیزی برای ارائه داره؛ ترکیبی از خشونت شوننی، نقد اجتماعی، درام شخصیتی و فضای پرتنش که واقعاً ارزش دنبال کردن داره.


