Sailor Moon یکی از واضحترین مثالهاست که نشون میده یک اقتباس انیمهای چقدر میتونه از مانگای اصلی فاصله بگیره و نهتنها شکست نخوره، بلکه حتی محبوبتر هم بشه. برعکسِ تصور رایج که هر تغییری از منبع اصلی رو یک «خیانت» میدونه، انیمه دههی ۹۰ Sailor Moon به خاطر همین تفاوتها تبدیل شد به یک پدیدهی جهانی که هنوز هم طرفدار داره.
مانگایی که نائوکو تاکئوچی نوشته، بیشتر یک داستان رمانتیک با ریتم تند و تمرکز اصلی روی رابطهی اوساگی و ماموروئه. طراحیهای هنری جذاب مانگا هم یکی از دلایل محبوبیتشه. اما واقعیت اینه که اگر مانگا بدون هیچ تغییری تبدیل به انیمه میشد، احتمالاً محبوبیتش محدود میموند و هیچوقت تبدیل به اون «انیمهی جریانساز» نمیشد که امروز میشناسیم.

تفاوتهای مانگا و انیمه Sailor Moon فقط جزئی نیست؛ اساساً دو روایت مختلفن. چون انیمه مجبور بود خودش رو با سرعت انتشار مانگا هماهنگ کنه، ریتمش رو خیلی کند کرد و نتیجه این شد که بیش از ۲۰۰ قسمت و چند فیلم تولید شد، پر از داستانهای فرعی، اپیزودهای فیلر و ماجراهای مکملی که اصلاً توی مانگا وجود نداشت. همین روند باعث شد لحن داستان خیلی تغییر کنه: از یک رمانس نسبتاً جدی، رسید به یک سریالی با ترکیب کمدی، درام سبک و اکشن جادویی.
بعضی تغییرها مثل تغییر بخشهایی از شخصیت Sailor Mars یا اضافه کردن ماجرای رابطهی نیفرایت و نارو باعث انتقاد بخشی از طرفدارها شد، اما واقعیت اینه که همین تغییرها انیمه رو از یک داستان عاشقانهی محدود بیرون آورد و تبدیلش کرد به یک «سریال قهرمانی دخترانه» چیزی که اون زمان در غرب تقریباً وجود نداشت و همین باعث شد Sailor Moon مخاطبان کاملاً جدیدی پیدا کنه.
چرا طرفدارها انیمهی دهه ۹۰ رو ترجیح میدن؟
در سال ۲۰۱۴، انیمه Sailor Moon Crystal ساخته شد تا «به مانگا وفادارتر» باشه، اما واکنشها بهخصوص در دو فصل اولش بهشدت منفی بود. خیلیها از کیفیت انیمیشن ناراضی بودن، خیلیها میگفتن شخصیتها عمق قبلی رو ندارن، و تقریباً همه حس میکردن اون گرمای دوستیهای Inner Senshi از بین رفته.
حتی فصل سوم که بهتر بود هم نتونست تصویر بدِ ابتدا رو کاملاً جبران کنه.
این واکنشها نشون داد که وفاداری مطلق به مانگا الزاماً باعث موفقیت نمیشه. چیزی که انیمهی دههی ۹۰ رو محبوب کرد، ترکیب درستِ کمدی، دوستیهای دخترانه، رشد شخصیتها، اکشن سبک و حالوهوای گرم و سرگرمکننده بود.
واقعیت اینه که اگر اون فرمول موفق وجود نداشت، احتمالاً انیمههایی مثل Cardcaptor Sakura نقش اصلی ژانر «ماجراجوییهای دخترانه» رو میگرفتن.
آینده؟ ترکیب دو نسخه شاید همان چیزی باشد که سالها دنبالش بودیم
اگر روزی اقتباس جدیدی از Sailor Moon ساخته بشه که هم وفاداری مانگا رو داشته باشه و هم جذابیت انیمهی کلاسیک رو، همراه با کیفیت انیمیشن مدرن، احتمالاً با یکی از بهترین نسخههای تاریخ این مجموعه روبهرو میشیم، نسخهای که شاید حتی استانداردهای ژانر magical girl رو هم دوباره تعریف کنه.
در نهایت، اختلافهای بین مانگا و انیمه Sailor Moon نه ضعف، بلکه نقطهی قوت این مجموعه بودن. هر نسخه راه خودش رو توی فرهنگ عامه پیدا کرد و کنار هم تبدیل شدن به میراثی دوگانه که هنوز هم برای نسلهای مختلف الهامبخشه.


