تو دنیای بازیها، آثار کمی هستن که تونستن به اندازهی Sekiro، قلب اوتاکوها و گیمرها رو به تسخیر خودشون دربیارن. حالا که استودیوهای تازهکاری مثل Arch و Qzil.la دست به خلق انیمهای با همین نام زدن، حسی خاص و غریبی بهمون میگه که قراره این انیمه یکی از بهترینهای تاریخ بشه. با فانتازیو و نگاهی به انیمه Sekiro: No Defeat همراه باشید.
داستان انیمه Sekiro: No Defeat تو سالهای جنگ داخلی ژاپن و دوره سنگوکو جریان داره؛ جایی که سرزمینها تقسیم شدن و اربابان مختلفی برای تصرف این سرزمین وارد جنگ شدن. فضای تاریخی و پر از راز این اثر، با به تصویر کشیدن شخصیتهای افسانهایش جوری طراحی شده که انگار از دل کتابهای کهن ژاپنی بیرون اومده. قهرمان داستان این انیمه درست مثل بازی، یه شینوبی به اسم سکیرو هست که باید ارباب ربودهشدش و وارث خونی ارزشمند رو نجات بده و تعادل رو به سرزمینش برگردونه.

اگه براتون سوال شده که چرا فرامسافتور قبل از ساخت فیلم و سریال از روی الدن رینگ و دارک سولز به سراغ سکیرو اومده، باید در جوابتون به روند خطیتر و ساده داستانگویی در سکیرو اشاره کنم که پیچیدگیهای خاص بازیهای دیگه این مجموعه مثل بلادبورن رو نداره. ماموریت سکیرو و تاریخچه این جهان و گذشته شخصیتها توی این اثر کاملا مشخصه و نیازی نیست که مثل باقی کارهای میازاکی سراغ لورها و داستانهای حاشیهای پیچیده برای پیدا کردن هدف اصلی داستان بریم.
نکتهی جالب اینجاست که پروژه انیمهای Sekiro: No Defeat توسط دو استودیوی نوپا اما خلاق ساخته میشه. اولیش تیم Arch است که با کارهایی مثل Journey: Taiko Arabia و Madoromi no Vevara شناخته میشه و دیگری هم Qzil.la است که اگرچه کمتر شناخته شده، اما با خلق انتولوژی Enter The Garden کلی سروصدا به پا کرده. همکاری این دو تیم یعنی این که قراره یه نسخه انیمهای جذاب و خاص از بازی داشته باشیم که حتی برای کسانی که طرفدار پر و پا قرص فرامسافتور نیستن هم میتونه تجربهای تازه و تماشایی باشه!
اشاره به جنگها، ظلمها و قدرتطلبیهای ژاپن فئودال و دنبال کردن سمبولیسم ژاپنی مخلوط شده و به روایت آهنگین چیزیه که این داستان رو بیش از هرچیزی جذاب جلوه میده و باعث شده که بیش از هرچیزی منتظر تماشای این مجموعه وعده داده شده باشیم.


