انیمه To Be Hero X (دونگهوا به شکل درستتر) ساخته لی هاولینگ، تازهترین تجربهایه تونسته مرزهای روایت سنتی انیمه راو جابهجا و ما رو به دنیایی دعوت کنه که قهرمان بودن فراتر از قدرتهای افسانهای و صحنههای اکشن نفسگیره. در واقع راز موفقیت انیمه To Be Hero X استفاده از نظر طرفداراشه! با فانتازیو همراه باشید تا با هم این دونگهوا رو بررسی کنیم!
داستان انیمه To Be Hero X درباره چیست؟

مجموعه To Be Hero X، اثری فراتر از یه داستان ساده شونن یا ایسکایه؛ در این انیمه داستان به شکلی پازلگونهای شکل میگیره و هر قطعهای از اون بخشی از سرگذشت شخصیتها رو روایت میکنه. این انیمه قصد داره تا مخاطب رو به کاوش در دنیایی غنی و چندبعدیاش تشویق کنه.
برخلاف روشهای معمول، تماشاگران To Be Hero X با تماشای اولین اپیزود وارد داستان نمیشن، بلکه در مسیری تعاملی قرار میگیرن که قطعات کلیدی روایت از طریق ویدیوهای پیش تولید شده و جلوههای تصویری منتشر شده و به صورت تدریجی در اختیارشان قرار میگیره؛ یک تجربهی اوتاکویی به غایت جذاب که لذت دنبال کردن این سریال رو چندبرابر کرده.
در واقع این طرفدارا هستن که با انتخاب مسیر روایت، به داستان شکل میدن و با رایهایشون ادامه ماجرا رو روایت می کنن. شروع داستان این مجموعه با روایت سرنوشت لین لینگ، طراح گرافیک خلاق و پرشوری رقم میخوره. این شخصیت بعد از اخراج ناگهانیاش از محل کار، به طور ناخواسته وارد دنیای پیچیده قهرمانها میشه.
در ادامه و طی رویدادی، قهرمان برجسته شرکت Treeman و مدیریت اون یعنی Miss Juan باعث میشن تا لین لینگ نقش یه ابرقهرمان رو بپذیره؛ نقشی که بهواسطه تلاشهای پرزحمت، آموزشهای فشرده و حضور فعالش بین مردم عادی، از این شخصیت یه نیروی قدرتمند میسازه. اما قهرمان شدن تنها به مهارتهای فیزیکی خلاصه نمیشه؛ شاخص اعتماد و اعتقاد مردم و مقابله با نیرویی تاریک، چالشهای جدی لین لینگ هستن و قهرمان داستانمون باید با این موارد دست و پنجه نرم کنه. یکی از ویژگیهای بینظیر این انیمه، روایتی غیرخطی و چندلایه اونه؛ داستان به صورت معکوس و از دیدگاههای متقاطع روایت میشه و نگاه تازهای به مفهوم تعامل شخصیتها و تاثیر تصمیمات گذشته بر آینده ارائه میده.
بررسی فنی To Be Hero X

از منظر فنی، مجموعه To Be Hero X به طرز حیرتآوری بین دو سبک 2D و 3D تعادل برقرار میکنه؛ در واقع قسمتهای آغازین این دونگهوا با استفاده از المانهای 3D، حس سرعت و هیجان رو به وجود میارن، این در حالیه که قسمتهای بعدی بیشتر به طراحی دوبعدی گرایش دارن و با مبارزات نفسگیر و لحظات پرهیجان این بخشها، رنگ و بوی تازه و هنری خاصی به روایت میبخشن. حرکت نرم این مجموعه بین صحنات 3D و 2D، زاویهدوربینهای پرجنبوجوش و حتی استفاده خلاقانه از جلوههای تصویری مبهم و مونولوگهای بهیادماندنی وانگ کاروای، به این اثر حسی و حالی منحصر به فرد بخشیدن.
شخصیتپردازی هم از نقاط قوت مهم این انیمه است؛ هر قهرمان با رنگ و لحن خاص خودش به زندگی ادامه میده و در در کنار کلی پند اخلاقی مهم و جدی، لحظات طنز و خندهداری هم در مجموعه رقم میخوره. نکتهای که در بطن روایت To Be Hero X قرار داره، نقد ظریف اون بر فرهنگ «قهرمانپروری» و بازار پرتنش دنیای ابرقهرمانها است. قهرمان بودن در این جهان فقط صرف استفاده از قدرتها نیست، بلکه نبردی دائمی بین اعتقاد و شهرت، ترس و جرات و در نهایت یک سری شرکتها و اسپانسرهایشان است، چیزی که نمونهاش رو در سریال The Boys هم دیده بودیم.
موسیقی متن این اثر با حضور آهنگسازای برجستهای مثل هیرویوکی ساوانو و میساکی اوماسه، به تم و فضاهای شخصیتی قهرمانان این مجموعه زندگی بخشیده. هر اپیزود موسیقی مخصوص خودش رو دارد که مخاطب رو درگیر احساسات و تنشهای متنوع داستان میکنه؛ از قطعات حماسی و پرشور این مجموعه گرفته تا آکوردهای ملایم و احساساتی، همگی به استادانه شکل ممکن خلق و نواخته شدن. این تنوع موسیقی در طول یک سریال، با سبک بصری پیچیدهای همراه شده و بیننده رو شگفتزده میکنه.
در نهایت…
در نهایت میتوان گفت که دونگهوای To Be Hero X نه تنها یک سرگرمی زودگذر نیست، بلکه یک تجربه ذهنی و احساسی منحصربهفرد برای عاشقان شرق، دنیاهای شونن و شیفتگان روایتهای ایسکایه. اثری که از نظر فرم، محتوا و موسیقی، چشماندازی نو و مهم از مفهوم قهرمانی رو پیش روی ما میذاره. شما میتونید انیمه To Be Hero X رو از کرانچی رول تماشا کنید.


