بالاخره بخش نهایی سریال اکشن و دونگهوای To Be Hero X منتشر شد و بحثهای جذابی پیرامونش شکل گرفت که نمیشه به سادگی از کنارشون گذشت! این سریال که به کارگردانی Li Haoling و با همکاری استودیوهای برجستهٔ Pb Animation Co. Ltd. ,LAN Studio ,Paper Plane Animation Studio ساخته شده، نه تنها دست به نوآوریهای بصری زده بلکه با روایت پیچیده و چالشبرانگیزش، آدمها رو وادار به تفکر میکنه. با این وجود در این نوشته قصد داریم این انیمه را تا انتهای فصل اول بررسی کنیم. با فانتازیو همراه باشید.
پایانبندی نهچندان جذاب

وقتی سریالی تا این حد طولانی (۲۴ قسمت) پخش میشه، طبیعیه که ریتم روایت اون دچار فراز و فرود بشه، ولی To Be Hero X تمام تلاشش رو میکنه که تا انتها، جسور باقی بمونه. با این وجود برخی منتقدا آرزو داشتن پایانی به سبک Link Click ببینن؛ یعنی یه پایانبندی قدرتمند و بعد یک کلیفهنگر حساب شده که مسیر رو برای انتشار ادامه داستان باز بذاره. اما در این قسمت پایانی بیشتر با مقدمهچینی و باز گذاشتن درهای بیشماری از سوالات مواجه شدیم. این رویکرد، ریسک بزرگیه که هم مخاطب رو ناامید میکنه. البته به نظر میرسه تیم سازنده عمیقا برای فصل دوم برنامهریزی کرده، ولی خب هنوز خبری رسمی از اون صادر نشده.
کاراکتر X واقعا دوست داشتنی است

چه کسی فکر میکرد شخصیت X، ابرقهرمانی به این قدرتمندی، در عین مبارزات خونینش، تا این حد از فضای کلاسیک قهرمانها دور باشه؟ زندگی عادی این شخصیت و ارتباط سردش با همکارانش، اون هم در دنیایی که همه درگیر مسابقات قهرمانی و پا گذاشتن روی جسد رقبایشان هستن، یه تناقض جذابه. خروج به موقع از کار، بیتفاوتی ظاهری و دلسپردگی این شخصیت به آرامش فعالیتهای روزمره، از نکات برجسته اون به شمار میآید. به همین دلیل میشه گفت که تماشای دوباره این شخصیت در فصل دوم میتونه واقعا جذاب باشه.
نبردهای قهرمانی یا یک بازی شطرنج جذاب؟
در حالی که تبلیغات فراوانی برای مسابقه قهرمانان در این انیمیشن در جریان بود، حضور کمرنگ این بخش واقعا آزاردهنده بود. البته که خوشبختانه این انیمه بیشتر توجهش رو روی بازیهای پشتپرده و تلاش کمرمق X برای پرهیز از درگیری معطوف میکرد. برخوردهای X با دیگر قهرمانانی که به دنبال از پا درآوردنش بودن، فضای متنوع و جسورانهای به انیمه داده بود. این حس معمایی رازآلود، عنصر مهمیه که بیننده رو وادار به حدس و گمان و منتظر ماندن برای فصل بعدی میکنه.
فرمولی نوآورانه؛ از سبکهای متنوع هنری گرفته تا روایت غیرخطی

ظاهر بصری سریال با کنار هم قرار دادن داستانهای کوتاه و روایت غیرخطی، کاری کرده که گاهی احساس کنین دارید چند انیمه متفاوت رو تماشا میکنین. این ریسک بزرگ، گاهی دستاوردهای چشمگیر داره و گاهی هم باعث اشکال در سطح فرم و عدم انسجام روایت شده. از سوی دیگه، بخشهای کمدی و حتی المانهای عجیبی مثل پررنگ شدن موضوعات هجوم بیگانهها به درون داستان، جلایی متفاوت به سریال داده.
هنر انیمیشنی غالبا ۲D محسوب میشه که تونسته حس نوستالژیک و خلاقانه اثر رو حفظ کنه، اما بخشهایی به ۳D تغییر فرم دادن که موافقان زیادی نداره و حتی باعث انتقاداتی به مجموعه شده. با این حال، شخصیتپردازی و اتمسفر کلی، به خصوص در سکانسهایی که X و سگ دوستداشتنیاش یعنی آهو کنار هم وقت میگذرونن، سکانسهایی دقیق و اجرایی زیبا دارن.
فرصتهای از دست رفته

یکی از نقاط ضعف بزرگ سریال، عدم پاسخگویی به معماهای اصلی دنیای To Be Hero X است. مرگ مرموز مون، یکی از شخصیتهای کلیدی، هنوز بیجواب مانده و این امر حس فراموشی یا حذف شخصیت زن از داستان رو پررنگ میکنه. سرنوشت این راز، ماجرای جانداران فضایی، روابط دستهای پشتپرده و خطوط داستانی فرعی که جای پاسخ به این سوالات روایت شدن، تجربهای ناراحتکننده رو برای مخاطبان رقم زده.
نگاهی به آینده: پیشبینیها و انتظارها

هرچند پایانبندی این فصل به شکلی ناقص و پراکنده رقم خورد، اما بینندگان همچنان آرزوهای بزرگی برای آینده این مجموعه دارن. امیدها بر اینه که که فصل دوم بتونه نقاط مبهم داستانی رو روشن کرده و از فضای پراکنده روایت به سمت روایتی خطیتر و منسجمتر حرکت کنه. طبق نشانهها، شخصیتهای جدید و متعددی در فصل بعدی معرفی خواهند شد. حال باید منتظر ماند و دید که تیم سازنده، چه آیندهای را برای این مجموعه رقم خواهند زد.


