در گفتمانی تازه و سرشار از خوداندیشی، جرج آر. آر. مارتین، حماسهسرای برجسته دنیای فانتزی، بار دیگر به جان جهان پیچیده و نافذ آوای یخ و آتش وارد شد. پس از گذشت بیش از سی سال از پارو زدن روایتی که ابتدا در میانه دهه نود قرن بیستم آغاز شده بود، نویسنده اکنون صادقانه اعتراف میکند که تکمیل ششمین جلد مجموعه، بادهای زمستان، احتمالا دور از دسترس است.

مارتین که اکنون ۷۶ ساله است، در گفتوگویی با رسانهای معتبر، تلویحا درباره بی سرانجام ماندن این اثر در هالهای از ناامیدی و تامل سخن گفت:
«من متأسفانه ۱۳ سال دیر کردهام»
جملهای که بازتاب عمیقِ فشارهای زمان و ناهمواریهای مسیر خلق این شاهکار ادبی است. او در ادامه یادآوری کرد:
«با این حال، این هنوز یک اولویت من است. بسیاری پیش از من درگذشتهاند و شاید در نهایت من هم هرگز آن را به پایان نرسانم، اما هنوز زندهام و بهنظر میرسم که قوی و سرحال باشم.»
حساسیتها و پرسشهای فراوانی پیرامون این وقفه طولانی وجود دارد. سوالهایی که مخاطبان مشتاق و نردهای ادبیات را نگران کرده است، از جمله میزان پیشرفت واقعی متن کتاب، میزان انطباق آن با فصلهای نهایی تلویزیونی سریال بازی تاج و تخت که فراتر از متن کتابها رفت، و اینکه آیا در صورت درگذشت احتمالی مارتین، جانشینی وجود خواهد داشت تا این حماسه را به پایان برساند یا خیر.
در جایی دیگر، باید به وزن سنگین و پیچیدگیهای ساختار و تمهای بلندپروازانهای اشاره کرد که مارتین از ابتدا در تاریخنگاری این سرزمین خیالی پی ریخته است؛ از دستگاههای روایت چندصدایی، تعامل پیچیده بازیگران تاریخمند فلسفی تا جادوی نمادین و اسطورهشناسی بس عمیق. تمام این مؤلفهها، راه را برای پردازشی دقیق و کند و هنرمندانه باز گذاشتهاند، اما هزینه این ظرافت، تأخیرهای طولانی در خلق متن است.
با مرور تطبیقی تاریخ نشر کتابهای اول تا پنجم یعنی از سال ۱۹۹۶ تا ۲۰۱۱، میبینیم حالا در سال ۲۰۲۴ فاصله میان کتاب پنجم و کتاب ششم عملا دو برابر بلندترین فاصله قبلی شده است؛ شرایطی که ناامیدیای کم و بیش فراگیر در میان طرفداران پدید آورده است.
به رغم همه نقدها و فشارها، باید یادآوری کرد نویسنده مستقل است و خلاقانه حق دارد زمان و فضای خود را برای خلق اثر انتخاب کند. در عین حال اما پرسشهایی مانند میزان تعارض احتمالی متن کتاب منتشر نشده با مسیر پیشبرد سریالهای تلویزیونی و برخورد احتمالی گروه سازنده با دیالوگها و شخصیتها هنوز بیپاسخ باقی مانده است.
در نهایت، جایگاه مارتین در دنیای ادبیات و فانتزی معاصر چونان اسطورهای زنده است. داستانهایش نه تنها به مثابه آیینهای از جهان واقعی با تمام تناقضها و درگیریهای انسانی، بلکه همچون کتیبههایی رمزآلود از جادو، فداکاری و قدرتهای پنهان با پایگاهی فلسفی و اسطورهشناسانه به صورت پخته نمایان شدهاند، امری که میتواند هم توجیهی بر واکنشهای پیچیده پیرامون تأخیرهای طولانی و هم مانند واگویهای در باب تنهایی و دشواری نویسندگی این آثار بی همتا باشد.
بنابراین، این خبر نه تنها تصویری از وضعیت پروژهای بزرگ، بلکه بخشی از روایت تمدنی و فرهنگی است که مخاطب جدی فانتزی به آن دل بسته و غرق در آن است.