از نخستین روزهای انتشار مجموعه ویچر توسط آندری ساپکوفسکی، سن دقیق گرالت از ریویا همواره در هالهای از ابهام قرار داشت. این شخصیت مشهور دنیای فانتزی با وجود ظاهر و روایتهایی که از او به دست میآید، پیوسته به عنوان فردی فراتر از سن عادی انسانی شناخته شده است. علت این امر را باید در جهشهایی جست که گرالت در نتیجهی آزمایشها و فرآیندهای جادویی دیده و همین باعث کند شدن فرایند پیری در او شده است. اما اکنون، در تازهترین کتاب از این مجموعه با عنوان تقاطع کلاغها (Crossroads of the Crows)، ساپکوفسکی به صراحت سن و سال واقعی گرالت را فاش کرده است.
گرالت؛ میانسالی پرجرأت، نه سالخوردگی افسانهای

داستان تازه ساپکوفسکی که در سال 1229 جریان دارد، سن گرالت را 18 سال تعیین کرده است؛ این بدان معناست که تولد گرالت در سال 1211 اتفاق افتاده است. با گذشت سالها و پایان مجموعه رمانها در سال 1268، گرالت تنها 57 سال سن خواهد داشت، عددی که او را در مرحلهای از زندگی قرار میدهد که میتوان آن را میانسالی دانست تا کهنسالی. نکته قابل توجه این است که این سن او را تنها چند سال از ملکه کالانته بزرگسالتر نشان میدهد و زمانی که سیری به دنیا آمد، او هنوز حدود 40 سال داشت.
مقایسه این سن و سالها با نسخههای دیگر ویچر نمود روشنی از تفاوت روایتها را به ما نشان میدهد. در مجموعه تلویزیونی نتفلیکس، به عنوان نمونه، گرالت در سال 1160 به دنیا آمده است؛ یعنی در پایان فصل سوم او 106 ساله است و از 76 سالگی ینفر پیشی گرفته است، در حالی که در کتابها ینفر در سال 1174 متولد شده و به ترتیب 94 ساله است. حتی در بازی ویدیویی مطرح The Witcher 3 نیز، که در سال 1272 رخ میدهد، وسمیر اشاره میکند که گرالت تقریبا یک قرن عمر دارد.
از این منظر میتوان گفت سن گرالت در روایت اصلی و رسمی کتابها به صورتی واقعگرایانهتر در محدوده «میانسالی پر بازده» قرار میگیرد و افسانهها و روایتهای حاشیهای او را به چالشی جدید درباره مفهوم زمان و پیری در دنیای دگرگون شده او بدل میکند.
تأثیر روایتهای چندگانه بر درک شخصیت گرالت
اختلاف در تعیین تاریخ تولد و سن گرالت از سویی نکتهای تکنیکی در زمینهٔ پایگاه زمانی روایت به حساب میآید و از سویی دیگر در تحلیل شخصیت و روند داستانی او تأثیرگذار است. تصور مخاطب از سن گرالت تا حد زیادی به بستری که داستان در آن روایت میشود وابسته است؛ بستر کتاب، سریال یا بازی. این چندگانگی نه تنها نشانگر تعدد دیدگاهها و خوانشهای متنوع از یک اسطوره معاصر است، بلکه به گسترش رمز و راز پیرامون گرالت نیز میافزاید.
از دیدگاه ادبی، این مسئله بازتابی از سنت اسطورهای است که شخصیتها و اسطورهها همواره در گستره زمانی خاص و قالبهای متفاوت دستخوش تغییر میشوند تا به تناسب روایت و اقتضائات فرهنگی و هنری هر دوره، معنا و اهمیت خود را حفظ کنند. گرالت از ریویا نیز به عنوان قهرمانی مدرن و نمادی در دنیای فانتزی، دقیقاً در این چارچوب جای میگیرد؛ پرسشی که همیشه مطرح بوده، «او کیست و چه سنی دارد؟»، حالا با پاسخ رسمی ساپکوفسکی پاسخ معمایی دقیقتر یافته است.
علاوه بر این، این کشف جدید نوعی بازخوانی و بازنگری در شخصیت او را ایجاب میکند، چرا که سن کمتر گرالت در کتابها میتواند به درک جدیدی از پختگی، تجربه و تعادل روانی او منجر شود. شاید گرالت نه به عنوان یک جنگجو و جادوگر پیر، که به عنوان قهرمانی که هنوز در میانهٔ راه زندگی ایستاده، بلکه پرانرژی و درگیر پیچیدگیهای جوانی و بلوغ فکریاش شناسایی شود.
آینده ویچر؛ نویدهای چندگانه
کتاب جدید ساپکوفسکی، Crossroads of Ravens، که قرار است به صورت بینالمللی در سپتامبر 2025 منتشر شود، احتمالاً چرخشی تازه در تاریخچه شخصیتی و روایتهای گوناگون ویچر به همراه خواهد داشت. بنابراین این بازتعریف دقیق سن گرالت نه تنها خبری برای هواداران قدیمی است، بلکه دروازهای است برای نقد و بررسی ژرفتر جهان پر اتفاق و پر رمز و راز ویچر. این موضوع همچون شعلهای در دل تاریکیهای افسانه، خواننده و تماشاگر را به تأمل درباره رابطه تاریخ، زمان و شخصیتی که بیش از سه دهه است جادوگری وجودش را در میان داستانها زنده نگه داشته، دعوت میکند.