توسط : سریال لاک‌وود و شرکا (Lockwood & Co.) لندن را در دورانی تاریک و تسخیرشده تصویر می‌کند؛ زمانی که یک همه‌گیری ماورایی، حضور ارواح را به امری روزمره و تهدیدکننده بدل کرده است. تنها نوجوانان‌اند که توانایی دیدن و مقابله با این موجودات مرگبار را دارند، و در میان آژانس‌های باتجربه شکار ارواح، آژانس تازه‌تأسیس لاک‌وود و شرکا تلاش می‌کند جای خود را پیدا کند.
اقتباس ساخته‌شده از رمان‌های پرفروش جاناتان استرود (Jonathan Stroud)، نمونه‌ای موفق از پیوند ادبیات و تصویر است؛ چرا که در عین وفاداری به روح متن، تغییرات سنجیده‌ای اعمال می‌کند تا شخصیت‌ها عمق، تضاد و هویت بیشتری بیابند. این تغییرات نه برای جلوه‌آفرینی، بلکه برای برجسته کردن وجوه انسانی و روان‌شناختی قهرمانان داستان است.
سه عضو اصلی آژانس، لاک‌وود (Anthony Lockwood)، لوسی کارلایل (Lucy Carlyle) و جرج کریم (George Karim)، با انتخاب بازیگرانی مناسب و پرداختی دقیق شکل گرفته‌اند.
لاک‌وود با بازی کامرون چپمن (Cameron Chapman)، شخصیتی کاریزماتیک و مرموز است که گذشته‌ای سنگین و انرژی‌ای لبه‌تیغ دارد؛ ویژگی‌هایی که سریال آن‌ها را روشن‌تر از رمان‌ها به تصویر می‌کشد. لوسی، با بازی روبی استوکس (Ruby Stokes)، تازه‌وارد قدرتمندی است که داستان تلخ قدرتش و ارتباطش با نوری گرفتار در وضعیت «روح‌قفل» (Ghostlock) جنبه‌ای عاطفی و اجتماعی به داستان می‌دهد. جرج، با بازی علی حاجی هشمتی (Ali Hadji-Heshmati)، پژوهشگر دقیق و متفاوت تیم است؛ شخصیتی که سریال با دادن ریشه‌ای ایرانی و پرداختی گسترده، او را بسیار برجسته‌تر از نسخه ادبی کرده است.
خانه آژانس، با جزئیاتی دقیق ساخته شده و حس زندگی، گرما و قدمت را منتقل می‌کند؛ درست همان چیزی که رمان به آن مشهور است. موسیقی انتخاب‌شده، از جمله استفاده از آثار The Cure، لحن رازآلود و کمی نوستالژیک سریال را تقویت می‌کند و به جهانش انسجام بیشتری می‌بخشد.
برخی تغییرات فصل اول به‌ناچار حاصل محدودیت بودجه بوده است؛ مثل حذف یا ساده‌سازی برخی نبردهای وسیع. با این حال، حس تهدید و اضطراب جهان داستان حفظ شده و به اندازه لازم تأثیرگذار باقی مانده است.
یکی از نقاط قوت سریال، توجه به روابط انسانی و درونیات شخصیت‌هاست؛ مثل رابطه میان لوسی و جمجمه (Skull)، که در سریال به جای طعنه و ستیزهای مداوم، ابعاد احساسی‌تری یافته و به فضایی قابل لمس‌تر منجر شده است.
متأسفانه لاک‌وود و شرکا تنها پس از یک فصل لغو شد؛ اتفاقی ناامیدکننده برای طرفدارانی که نشانه‌های یک اقتباس موفق و رو به رشد را دیده بودند. طرح سازندگان برای ادامه رمان‌ها می‌توانست این مجموعه را به یکی از بهترین اقتباس‌های فانتزی سال‌های اخیر تبدیل کند.
در نهایت، لاک‌وود و شرکا به ما یادآوری می‌کند که چگونه می‌توان دنیایی فانتزی و پیچیده را با ترکیب وفاداری به متن و خلاقیت در تصویر، به تجربه‌ای پرکشش و تأثیرگذار بدل کرد؛ تجربه‌ای که با وجود لغو، همچنان در خاطر طرفداران باقی می‌ماند.
