اگر یه رمان خوب رو مثل یه ارکستر بدونیم، هر شخصیت میتونه ساز خودشو بزنه و رنگ خاص خودش رو به کل اثر بده. حالا تصور کن اون ساز حذف بشه؛ صدا هنوز هست، ولی دیگه کامل نیست. توی دنیایی مثل بازی تاج و تخت که همهچیز با دقت طراحی شده، حذف یه شخصیت نه فقط یه تغییر کوچیکه، بلکه میتونه تعادل رو به هم بزنه و کل پیام یا مسیر داستان رو جابهجا کنه.
بیاین با هم نگاهی بندازیم به بعضی از تأثیرگذارترین شخصیتهایی که توی اقتباس تلویزیونی حذف شدن یا بهشدت نادیده گرفته شدن؛ چهرههایی که نبودشون فقط جای خالی نبود، بلکه باعث شد کلی از پیچیدگی، سحر، سیاست و احساساتی که توی رمانهای مارتین هست، به تصویر نرسه.
۱. کلدهندز (Coldhands) – نگهبان جادوی قدیم
کلدهندز توی رمانها موجودیه نیمهزنده، مرموز و خالی از گرما، که به نوعی نمایندهی سحر باستانی شماله. حضورش کنار برن و مسیر رسیدن به کلاغ سهچشم، یه حالت رازآلود و اسطورهای به روایت میده. سریال با یکیکردن این شخصیت با بنجن استارک، عملاً لایهی ابهام، اضطراب و حس حضور نیروهای قدیمی رو قربانی سادگی روایی کرد.

۲. لیدی استونهارت (Lady Stoneheart) – مادری که با انتقام زنده شد
بعد از قتل بیرحمانهی کتلین استارک توی عروسی سرخ، در کتابها اون با جادوی تاریک دوباره زنده میشه؛ اما اینبار به شکل زنی بیاحساس، خشن و خونخواه. با رهبری گروه برادران بدون پرچم، عدالت شخصی خودش رو با اعدام خائنها اجرا میکنه. حذف این کاراکتر نهتنها پیامدهای روانی عروسی سرخ رو خنثی کرد، بلکه بحث اخلاق و انتقام رو از روایت حذف کرد.

۳. جیِن پول (Jeyne Poole) – دختر بینامی که فراموش شد

جین پول، دوست قدیمی سانساست که در سریال تقریباً بهطور کامل حذف شد. در کتاب، او رو بهزور بهجای آریا استارک به رمزی بولتون میدن و از این طریق بهشدت شکنجه و تحقیر میشه. حذفش باعث شد که جنبهای از واقعگرایی اجتماعی و رنج طبقات پایینتر، که قربانی بازی سیاست میشن، کاملاً از دید خارج بشه.
۴. آریان مارتل (Arianne Martell) – وارثی حذفشده از جنوب
آریان، دختر شاهزاده دورن، نهتنها وارث تاجه بلکه یه استراتژیست قوی و بانفوذه. اون در کتاب نقشههایی برای حفظ استقلال دورن داره و سعی میکنه نقش فعالی در سیاست وستروس ایفا کنه. حذفش باعث شد کل فرهنگ، غرور و صدای جنوب وستروس، بهخصوص از دیدگاه یک زن قوی، از روایت تلویزیونی کنار گذاشته بشه.

۵. پچفِیس (Patchface) – دلقکی با شعرهای ترسناک
پچفِیس، دلقک دربار استنیس، شخصیتی کاملاً منحصر به فرده. اون که قبلاً غرق شده و بهطرز معجزهآسا زنده مونده، دائم شعرهایی مبهم و پیشگویانه زمزمه میکنه که نشون از فاجعههایی دارن که قراره بیافته. حذفش از سریال یعنی کنار گذاشتن یه راوی غیرمستقیم، مرموز و حتی آخرالزمانی که جنون و الهام رو در هم میتند.

۶. استرانگ بلوَس (Strong Belwas) – مشتزن شرقی دنریس

بلوس قوی، محافظ و جنگجوی خاص دنریسه؛ کسی که در نبردهای تنبهتن میدرخشه ولی در عین حال شخصیتی سادهدل و خاکیه. حضورش میتونست بار طنز، بداههگویی و نمایش قدرت فیزیکی بامزهای رو به خط روایی دنریس اضافه کنه. حذف این کاراکتر، بخشی از رنگ و لحن خاورزمین دنریس رو خشکتر و رسمیتر کرد.
۷. جان کونینگتون (Jon Connington) – صدای گذشتهی خاموش سلطنت
کونینگتون، مشاور قدیمی شاه دیوانه و متحدِ تارگرینها، با حسرت و شکست بازمیگرده تا وارث تاج یعنی اگان ششم رو همراهی کنه. خط داستانیاش، بازتاب وفاداری، احساس گناه و ندامته و فرصت بازگشت یه وارث مشروع رو به وستروس مطرح میکنه. حذفش از سریال به معنی حذف یه خط موازی و مهم از رقابت برای تاج و تخت بود.

۸. آریون تارگرین (Aerion Targaryen) – جنونی که زبانه کشید

آریون ملقب به “آریون درخشان”، شاهزادهای مغرور و روانپریشه که فکر میکرد با نوشیدن آتش میتونه تبدیل به اژدها بشه. گرچه در زمان حال داستان حضور نداره، ولی ذکر نامش، درک ما از بیماری سلطنتی خاندان تارگرین رو عمیقتر میکرد. نبود حتی اشارهای به اون، جنون حاکمان تارگرین رو کمتر باورپذیر کرد.
۹. مری مَز دور (Mirri Maz Duur) – زنی میان دو جهان
مری مز دور، زن درمانگریه که به دنریس در نجات کال دروگو کمک میکنه اما در عین حال باعث مرگ بچهی اون میشه. توی سریال، اون فقط یک جادوگر سادهنمایی شد، ولی در کتابها نشانهای از درگیری فرهنگی، سوءتفاهم و انتقام ملتی تحقیرشدهست. شخصیتش یک تفسیر از استعمار و تضاد شرق و غربه که بهطور کامل حذف شد.

۱۰. سِر آرلان از پنیتری (Ser Arlan of Pennytree) – شوالیهای از دنیای فراموششده
آرلان، استاد و همراه دانکن بلندقده؛ مردی ساده اما شریف که نمایندهی نسل شوالیههای قدیمی و بااخلاق وستروس بود. با اینکه در زمان روایت سریال فوت شده، ولی حتی اشارهای گذرا بهش میتونست یادآور گذشتهای پاکتر و پرشرفتر از دنیای حال حاضر باشه. حذف این بازتاب از خاطره تاریخی وستروس، حس گسست از سنت رو قویتر کرد.
