در میانهٔ تلاشهای پرشتاب و اغلب ناموفق نتفلیکس (Netflix) برای تثبیت جایگاه خود در ژانر فانتزی، فیلم برادرزادهی جادوگر (The Magician’s Nephew)، اقتباس سینمایی تازهای از مجموعه کلاسیک نارنیا (The Chronicles of Narnia) نوشتهٔ سی.اس. لوئیس (C.S. Lewis) و به کارگردانی گرتا گرویگ (Greta Gerwig) به عنوان یکی از جسورانهترین قمارهای این سرویس مطرح شده است. نخستین فیلم این پروژه بر اساس رمان برادرزادهی جادوگر ساخته میشود؛ کتابی که آغازگر خط زمانی نارنیاست، هرچند در ترتیب انتشار ششمین جلد محسوب میشود. این تصمیم در شرایطی گرفته شده که نتفلیکس پس از تلاشهایی چون The Witcher و Shadow and Bone به دنبال احیای اعتبار خود در فضایی است که سالها تحت سلطهٔ استانداردهای Game of Thrones قرار داشته است.
چرا این نارنیا قرار است متفاوت باشد؟
۱. آغاز قصه از نقطهای که هیچ اقتباس قبلی سراغش نرفت
انتخاب برادرزادهی جادوگر بهعنوان نقطهٔ شروع، تصمیمی است که نشان میدهد نتفلیکس به جای تکیه بر نوستالژی نسخههای دیزنی (Disney) قصد دارد جهان نارنیا را از پایه و از نقطه صفر بازسازی کند. این رویکرد تأکید میکند که هدف نتفلیکس ساخت یک فرانچایز چندمرحلهای بلندمدت است، نه تولید یک فیلم تکضرب برای جلب توجه مقطعی. انتخاب این کتاب بهجای شیر، جادوگر و کمد (The Lion, the Witch and the Wardrobe) که محبوبترین جلد مجموعه است، ثابت میکند این بازسازی صرفاً ادامهٔ نسخههای قدیمی نیست، بلکه آغاز جهانسازی کاملاً تازهای خواهد بود.

۲. حضور کارگردانی با رویکرد کاملاً متفاوت
گرتا گرویگ با آثاری مانند Lady Bird و Little Women نشان داده است که در اقتباس ادبی، شخصیتپردازی و خلق جهان احساسی پیچیده مهارت دارد. موفقیت عظیم Barbie نیز ثابت میکند که او میتواند زبان هنری را با سینمای تجاری ترکیب کند. این ویژگیها نارنیا را به مسیری تازه هدایت میکند؛ چراکه آثار قبلی نارنیا بیش از حد به جلوههای فانتزی وابسته بودند، اما گرویگ احتمالاً مفاهیم انسانیتر، ظرافتهای احساسی و هویت روایی عمیقتری وارد این جهان خواهد کرد.
۳. موسیقی انتخابشده: فاصله از سنت فانتزی
یکی از برجستهترین تصمیمهای پروژه، انتخاب موسیقی متن با استفاده از آثار گروههایی چون Pink Floyd و The Doors است. این انتخاب نشان میدهد جهان نارنیا قرار است از فضای کلاسیک، ارکسترال و کودکانه فاصله بگیرد و به سمت تجربهای معاصر، جسورانه و چندحسی حرکت کند. این رویکرد یادآور نوع نگاه استنلی کوبریک (Stanley Kubrick) یا تری گیلیام (Terry Gilliam) است که موسیقی را نه تزئین، بلکه بخشی از جهانسازی میدانستند.
۴. فاصله گرفتن از فرمول تکراری فانتزیهای جدید
در سالهای اخیر بسیاری از آثار فانتزی تلاش کردهاند نسخهای ملایم از Game of Thrones بسازند؛ نسخهای که بر تاریکی، خشونت و سیاستزدگی استوار بود. اما این فرمول اکنون به کلیشهای فرسوده تبدیل شده و خلاقیت را از ژانر گرفته است. نارنیا با روحیهٔ جادویی، استعارهای، اخلاقمحور و مناسب تمام سنین خود، مسیر متفاوتی ارائه میدهد. تصمیم نتفلیکس برای تکیه بر اصالت و نواندیشی، نه تقلید، دلیل بزرگی برای متفاوتبودن این اقتباس است.

۵. برنامهریزی برای ساخت یک دنیای سینمایی کامل
نتفلیکس اکنون حقوق هر هفت جلد را در اختیار دارد و همزمان روی دو فیلم کار میکند. این نشان میدهد که پروژهای بلندمدت و ساختاریافته در حال شکلگیری است و هدف، ایجاد یک دنیای سینمایی متصل است. چنین پروژهای میتواند نارنیا را به ستون استراتژیک نتفلیکس در رقابت با جهانهای بزرگی مثل Harry Potter, Percy Jackson, Marvel و Disney تبدیل کند.
مدل جدید انتشار: ترکیب IMAX و استریم
برادرزادهی جادوگر در تاریخ ۲۶ نوامبر ۲۰۲۶ بهصورت انحصاری در سالنهای IMAX اکران خواهد شد و سپس در کریسمس همان سال روی نتفلیکس منتشر میشود. این تصمیم، بازتعریف رابطهٔ نتفلیکس با سینما و تلاشی برای تبدیل فیلم به یک رویداد فرهنگی است. چنین مدلی نهتنها تجربهٔ دیداری و شنیداری فیلم را برجسته میکند، بلکه میتواند استاندارد تازهای برای آثار بزرگ استریمینگ تعریف کند.

اقتباس جدید نارنیا بهوضوح نشان میدهد که نتفلیکس و گرتا گرویگ قصد دارند جهان نارنیا را نه بازسازی، بلکه بازآفرینی کنند. انتخاب جلد آغازین از ریشهٔ داستان، نگاه انسانی و هنری گرویگ، موسیقی نوآورانه، فاصلهگیری از کلیشههای ژانر، و برنامهریزی برای ساخت یک جهان چندمرحلهای همگی ثابت میکنند که این نارنیا قرار نیست نسخهای تکراری باشد، بلکه روایتی تازه و متفاوت از یک جهان کلاسیک خواهد بود. اگر برادرزادهی جادوگر بتواند بر پرده همانطور که وعده داده شده بدرخشد، احتمالاً مسیر آیندهٔ نتفلیکس در ژانر فانتزی و حتی مدلهای اقتباس ادبی در دوران استریمینگ را تحت تأثیر قرار خواهد داد.


