موفقیت بیچونوچرای فیلم شرور (Wicked) ساختهٔ جان ام. چو (Jon M. Chu)، که حالا به یک پدیدهٔ جهانی در سینمای موزیکال تبدیل شده، مسیر ادامه یافتن داستان جادوگران اُز را هموار کرده است. پس از افتتاحیهٔ درخشان شرور: برای همیشه (Wicked: For Good) و ثبت حدود ۲۳۰ میلیون دلار (230 Million USD) فروش جهانی، استودیو یونیورسال پیکچرز (Universal Pictures) رسماً تولید دنبالهها و حتی احتمال ساخت آثار تلویزیونی در همین جهان خیالی را اعلام کرده است.

مایکل موزس (Michael Moses)، معاون ارشد بازاریابی یونیورسال، در گفتوگویی رسمی گفته:
«به دلیل موفقیت استثنایی فیلم و اشتیاق بیاندازهٔ طرفداران، استودیو مسئولیتی اخلاقی برای ادامهٔ این دنیا احساس میکند.»
او توضیح داده که هنوز طرح نهایی مشخص نشده، اما برنامهریزیها و توسعهٔ پروژههای بعدی در جریان است.
از سوی دیگر، استیون شوارتز (Stephen Schwartz)، آهنگساز و ترانهنویس اصلی موزیکال، توضیح داده که خط داستانی گلیندا (Glinda) و الفابا (Elphaba) در فیلم دوم به پایان رسیده، اما جهان اُز ظرفیت بالایی برای روایتهای جانبی، شخصیتهای تازه و مسیرهای داستانی جدید دارد. او حتی اشاره کرده که یک اثر «تابع» در نظر گرفته شده؛ پروژهای که لزوماً دنبالهٔ مستقیم نخواهد بود، اما با دنیای شرور پیوندی ارگانیک خواهد داشت.

شرور: برای همیشه (Wicked: For Good) با کارگردانی جان ام. چو و با بازی سینتیا اریوو (Cynthia Erivo) و آریانا گراندِه (Ariana Grande)، نقطهٔ پایانی رابطهٔ پر فراز و نشیب دو ساحرهٔ مشهور اُز را روایت میکند؛ داستانی عمیق و احساسی که از دل تضادهای اجتماعی، کشمکشهای سیاسی و پرسشهایی دربارهٔ حقیقت و هویت سر برمیآورد.
داستان فیلم شرور: برای همیشه
در این فیلم، الفابا، که حالا در اُز به عنوان «جادوگر شر غرب» شناخته میشود، در جنگلهای پنهان زندگی میکند و علیه حکومت سرکوبگر و پروپاگاندایی اُز میجنگد. در مقابل، گلیندا که نماد خیر و محبوبیت عمومی شده، در کاخ زمرد (Emerald Palace) با بحرانهای اخلاقی ناشی از جدایی از دوست قدیمیاش دستوپنجه نرم میکند. حضور مادام موریبل (Madame Morrible) با نقشآفرینی میشل یئو (Michelle Yeoh) و بُق (Boq) با بازی اتان اسلیتر (Ethan Slater) در عمقبخشیدن به تضادهای اخلاقی و سیاسی جهان اُز نقش مهمی دارد.
این فیلم تنها یک تراژدی دوستیابی و جدایی نیست، بلکه بازتابی از مفاهیم اجتماعی معاصر نیز هست: از نقش تبلیغات سیاسی گرفته تا مدیریت روایتهای عمومی و مبارزه برای آشکار شدن حقیقت. تجربهٔ گلیندا در تلاش برای ایجاد آرامش مصنوعی و پنهانسازی واقعیتها، و نبرد الفابا برای عدالتخواهی و گفتن حقیقت، استعارهای مستقیم از ساختارهای قدرت در جهان امروز است.
در بُعد سینمایی، شرور گامی جلوتر از یک موزیکال کلاسیک است. این فیلم توانسته میان فرم موزیکال و سینمای داستانمحور تعادلی تازه ایجاد کند؛ چیزی که در سالهای اخیر کمتر در ژانر موزیکال دیده شده. نگاه کارگردانی جان ام. چو باعث شده روایت، شخصیتمحورتر و از نظر احساسی درگیرکنندهتر از بسیاری از آثار مشابه باشد.
اکنون پرسش اصلی این است که یونیورسال چگونه این تعادل حساس میان «سینمای بلوغیافته» و «سرگرمی پرفروش» را حفظ میکند. تجربهٔ فرنچایزهایی چون هری پاتر (Harry Potter) و ارباب حلقهها (The Lord of the Rings) ثابت کرده که این ترکیب امکانپذیر است، اما نیازمند نویسندگی خلاقانه و جسارت در داستانپردازی است؛ همان چیزهایی که شوارتز نیز بر آن تأکید کرده.


