خلاصه داستان هایلندر: نبرد جاودانهها از نو
ماجرای فیلم دربارهی کانر مکلئود (Connor MacLeod) با بازی هنری کویل (Henry Cavill) هست؛ یه جنگجوی اسکاتلندی که قرنها پیش توی یه نبرد کشته میشه اما دوباره زنده میمونه، چون از جاودانههاست. حالا قرنها بعد، توی دنیای مدرن زندگی آرومی داره ولی سایهی خشونت و تنهایی هنوز ولش نکرده.
همهچیز وقتی بههم میریزه که دشمن قدیمیش، کرگن (Kurgan) با بازی دیو باتیستا (Dave Bautista)، دوباره برمیگرده؛ این بار با حمایت یه سازمان مخفی که دنبال کشف راز جاودانگیه. و خب، قانون بازی هنوز هم همونه:
«در پایان، فقط یکی میتونه باقی بمونه.»

کانر با کمک استادش رامیرز (Ramirez) (راسل کرو – Russell Crowe) و یه متحد فانی به اسم کیت بنت (Kate Bennet) (ماریسا آبلا – Marisa Abela) باید با گذشتهاش روبهرو بشه و معنای تازهای برای جاودانگی پیدا کنه.
هنری کویل، سوپرمنی که این بار جاودانه شده
انتخاب هنری کویل برای نقش اصلی یکی از هوشمندانهترین تصمیمهای این پروژهست. کویل رو با نقش سوپرمن (Superman) توی فیلمهای مرد پولادین (Man of Steel, 2013)، بتمن علیه سوپرمن (Batman v Superman: Dawn of Justice, 2016)، لیگ عدالت (Justice League, 2017) و بلک آدام (Black Adam, 2022) میشناسیم.
علاوه بر اون، با سریال ویچر (The Witcher) و فیلمهایی مثل ماموریت غیرممکن: فالاوت (Mission: Impossible – Fallout) و انولا هولمز (Enola Holmes) نشون داده که استاد خلق قهرمانهای فانتزیه. حالا حضورش در هایلندر یعنی قراره با یه «سوپرمن جاودانه» طرف باشیم!

دیو باتیستا در نقش دشمنی که مرگ براش معنی نداره
دیو باتیستا هم که با نقش درکس نابودگر (Drax the Destroyer) توی نگهبانان کهکشان (Guardians of the Galaxy) شناخته میشه، این بار نقش کرگن، یه دشمن خشن و بیرحم رو بازی میکنه. تصور کن باتیستا با اون فیزیک و استایل مبارزهایش قراره روبهروی کویل قرار بگیره؛ یه نبرد تمامعیار در انتظارمونه.
تیمی از چهرههای آشنا از دنیای مارول و دیسی
فقط این دوتا بازیگر نیستن که سابقهی حضور در دنیای ابرقهرمانی رو دارن. جرمی آیرونز (Jeremy Irons) که نقش آلفرد (Alfred) رو توی فیلمهای دیسی بازی کرده بود و توی سریال واچمن (Watchmen) هم دیده شده، اینجا نقش یه شخصیت مرموز و منفی رو داره.
راسل کرو (Russell Crowe) هم بهعنوان رامیرز (Ramirez)، استاد کانر، حضور داره؛ همون بازیگری که قبلاً نقش پدر سوپرمن، جوری-ال (Jor-El)، رو توی مرد پولادین (Man of Steel) بازی کرده بود.
از اون طرف، کارن گیلان (Karen Gillan) که توی نقش نبیولا (Nebula) در مارول درخشیده بود، حالا در نقش هدر (Heather)، عشق قدیمی و تراژیک کانر ظاهر میشه.
و جالبتر اینکه جایمن هانسو (Djimon Hounsou) هم اینجاست؛ کسی که توی مارول نقش کوراث (Korath) رو بازی کرده بود و توی دیسی هم جادوگر (Wizard) فیلم شزم! (Shazam!) بود. خلاصه یه تیم تمامعیار از دو دنیای بزرگ کمیک کنار هم جمع شدن.

چاد استاهلسکی و نگاه فلسفی به اکشن
چاد استاهلسکی که توی جان ویک ثابت کرده استاد خلق صحنههای اکشن سنگین و استایلدارِ، قراره این بار هایلندر رو از یه فیلم صرفاً شمشیری و خونآلود به یه اثر فلسفیتر تبدیل کنه. اون میخواد مفهوم جاودانگی رو از زاویهای انسانیتر نشون بده: اینکه زنده موندن برای همیشه لزوماً یه موهبت نیست، بلکه یه بار سنگینه.
فیلم طبق سنت نسخه کلاسیک ۱۹۸۶، به شعار معروف خودش وفادار میمونه: «فقط یکی میتونه باقی بمونه.»
بازگشت یک افسانه
ریبوت هایلندر (Highlander) با حضور هنری کویل، دیو باتیستا، راسل کرو و تیمی از چهرههای دنیای مارول و دیسی، یکی از جاهطلبانهترین پروژههای فانتزی چند سال آیندهست.
قراره ترکیبی از اکشن، فلسفه، عشق و جاودانگی باشه که مرز بین فیلمهای ابرقهرمانی و اسطورهای رو محو کنه.
حالا باید منتظر بمونیم تا ببینیم وقتی نبرد نهایی شروع بشه، واقعاً فقط یکی باقی میمونه یا نه.