فیلمهای ترسناک-کمدی دهه ۸۰ همیشه فضایی خاص و متمایز داشتند؛ جایی که ترکیبی از خلاقیت تصویری، جلوههای عملی و روایتهایی پر از طنز و احساس شکل میگرفت. در این میان، House (۱۹۸۵) یکی از آن آثار منحصر به فرد است که بعد از گذشت تقریباً ۴۰ سال، هنوز جذابیت و تازگی خودش را حفظ کرده. داستان راجر کاب، نویسندهای مضطرب که پس از مرگ عمهاش به خانه تسخیرشده او نقل مکان میکند، نه فقط یک فیلم ترسناک ساده، بلکه سفری احساسی به دل غمها، خاطرات جنگ و شکستهای زندگی است.

زیبایی House در دوگانه بودنش نهفته است؛ از یک سو فضایی ترسناک و دلهرهآور از یک خانه تسخیرشده را پیش میکشد و از سوی دیگر با موجوداتی چند دست و ناخنتیز که در دنیای واقعی ساخته شدهاند، مخاطب را به دنیایی سوررئال و سرگرمکننده میکشاند. پروداکشن این فیلم، برخلاف استفاده از جلوههای ویژه دیجیتال امروزی، به شدت روی افکتهای عملی (پروتز، عروسکهای مکانیکی) عذابآور تکیه داشته که این حساسیت و خلاقیت هنوز هم تماشاگر را به وجد میآورد.
اولین رویارویی راجر با هیولاهای فیلم پس از بازکردن کمدی بالای خانه صورت میگیرد؛ هیولایی ژندهپوش و دلهرهآور که انگار جمعبندی تمام کابوسهای بد یک انسان است. اما نقطه اوج وحشت و خنده زمانی اتفاق میافتد که موجودی شبیه همسر سابقش ظاهر میشود، ولی به سرعت با تبدیل شدن به شیطانی جادوگر با لباس بنفش، فضایی به شدت کمیک و غیرمنتظره ایجاد میکند. این برخوردها نه فقط باعث افزایش تنش میشوند، بلکه اثری از سخره و خلاقیت بازیگرانه هم دارند که در کمتر فیلم ترسناک-کمدی آن دوره دیده میشود.

اما خلاقیت حقیقی فیلم در بخش پایانی آن بروز میکند؛ جایی که راز پشت هیولاهای خانه آشکار میشود و بیگ بن، رفیق قدیمی راجر از جنگ ویتنام به شکل هیولایی جسور و ترسناک بازمیگردد. این تصادف پلات بزرگ نه تنها لحنی تکاندهنده و عاطفی به فیلم میدهد، بلکه موفق میشود داستان را به عمق رنج و پیامدهای جنگ بکشاند. تعقیب و گریزهای شلوغ، طنزآمیز و فیزیکی بین راجر و بیگ بن یادآور شلوغکاریهای کلاسیک است و حتی در لحظات هولناک فیلم نیز لبخندی بر لب تماشاگران مینشاند.
در کنار هیولاهای غریب و صحنههای پیچیده عملی، House در روایت خود فراتر از یک فیلم وحشت میرود و به بررسی موضوعات عمیقتری چون ترومای جنگ، غم فقدان و تنهایی روانی میپردازد. وجهه روانشناسانه فیلم در نحوه تجسم هیولاها بهعنوان بازتاب مشکلات درونی راجر، باعث میشود که تماشاگر علاوه بر وحشت، در دل فیلم هم همزادپنداری کند. بهویژه زمانی که میبینیم حتی هیولایی مانند بیگ بن نیز متاثر از درد و رنجی تلخ است که سالها طلب بخشش داشته.

از نکات جالب فیلم بازی جورج وندت در نقش همسایهای است که هرچند در ظاهر عادی است، اما حضورش به شدت به جو کمیک و گاهی طنز سیاه فیلم دامن میزند. این تضادها بین شخصیتها و فضاها، House را از خیلی فیلمهای ترسناک بستهبندی شده آن دوره جدا میکند و به آن یک هویت کاملا خاص میبخشد.
برای دوستداران ژانر وحشت، فیلم House به مثابه یک یادآوری ارزشمند است درباره قدرت و ظرفیت فیلمهای دهه ۸۰ در هم آمیختن افکتهای عملیِ خلا قانه با داستانهایی عاطفی و فضاهای پیچیده روانی. این فیلم نه فقط یک اثر ترسناک-کمدی است، بلکه تجربهای سینمایی بیبدیل است که فراتر از زمان خود پیش رفته و با نوآوریهایش بر ژانر تاثیر گذاشته است.


