در روزگاری که بازسازیها و اقتباسها از فرنچایزهای سترگ سینما و تلویزیون به یک کلیشه تبدیل شدهاند، واکنشها به انتخاب بازیگران جدید، اغلب شاهد دامن زدن به بحثهایی فراتر از هنری، مانند نژادپرستی و محافظهکاری قصهپردازانه است. جدیدترین نمونه، سریال بازسازی هری پاتر تولید HBO است که چالشهای قابل توجهی در انتخاب بازیگرانش رقم زده است. در این میان، جیسون آیزاکس، بازیگر شناختهشده در نقش لوسیوس مالفوی، با صراحتی کمسابقه به یک سویه تاریک نقدها پاسخ داده و آن را نژادپرستی نامیده است.
هری پاتر، بهرغم اینکه منبع اقتباسش کتب و فیلمهای پرطرفدار است، همواره با چالشی انتقادی روبرو بوده که مربوط به تطابق شخصیتهای داستان با بازیگران زندهگزینی شده است. اکثر انتقادات اخیر به دلیل جایگزینی چهرههای شناخته شدهای همچون آلن ریکمن با بازیگری مثل پاپا اسیِدو در نقش استاد اسنیپ و اما واتسون با آرابلا استنتون برای هرماینی گرنجر است که باعث شده گروهی از طرفداران محافظهکار دچار مقاومت شوند.

رویارویی جیسون آیزاکس با این جریان نگاهی هوشمندانه به فراز و فرودهای سینمای اقتباسی دارد. او در مصاحبهای بیان کرد:
«آنها دارند نژادپرستی میکنند»
و البته در ادامه تاکید داشت که تمامی بازیگران جدید این پروژه استعدادهای برجستهای هستند که به زودی میتوانند مخاطبان را با اجراهای خود متقاعد کنند. این اظهارنظر نه تنها دفاعی عملی و اقتدرآمیز از تولیدکنندگان سریال است بلکه به معنای مهمی، دعوتی است برای فراتر رفتن از پیشداوریهای سطحی و نگاهی نوگرایانه در بازیگری و انتخاب نقشها.
آیزاکس که خود بخشی از تاریخ سینمای هری پاتر محسوب میشود، اعلام کرده که احتمالا در این پروژه حضور نخواهد داشت و نمیتوان انتظار بازگشتش را داشت؛ اما با وجود این عدم حضور، نظر مثبت و حمایت خود را از تولیدکنندگان ابراز داشته است:
«این سریال توسط همان تیمی ساخته میشود که فیلمهای اصلی را تولید کردند و آنها در تلاشند تا هر جلد کتاب را به فصل مجزایی برای تلویزیون تبدیل کنند و این، بسیار اثرگذار خواهد بود.»
این سخنان، در عین حال که به نحوی تجلیل از فرایند سینمایی اقتباس بلندمدت است، یادآور پیچیدگیهای میزانسن و روایی است که سریالهای طولانی مانند این اجازه میدهند تا به جزئیات بیشتر و عمق شخصیتها بپردازند. برخلاف بریدهبریده شدن روایت در فیلمهای سینمایی که گاه اغراقآمیز و شتابزده است، سریالهای اقتباسی فرصت میدهند تا تعاملات پیچیده هر کاراکتر با روایت و تماتیک کار عمیقتر شود.

واکنش آیزاکس به نقدها، علاوه بر آنکه شور و اشتیاقی را برای مخاطبان به دنبال دارد، میتواند در سطحی ژانری به معضل محافظهکاری و تعصب در بازتولید آثار کلاسیک بپردازد. او خود بخشی از فرنچایزی است که اساسا از تنوع جغرافیایی و فرهنگی درون روایتش بهره میبرد، اما مدتها به دلیل استانداردهای خاص بازیگری در هالیوود، این مسئله به حاشیه رانده شده بود.
در نظر کارشناسان سینمایی، چنین واکنشهایی از سوی چهرههایی که خود در هسته اصلی فرنچایز بودهاند، نقش جناح میانه و پل ارتباطی میان خالقان اثر و مخاطبان را بازی میکنند؛ مخصوصا در بازارهایی که علاقهمند به این آثار هستند اما همزمان نگاهی محافظهکارانه به وفاداری به اصل اثر دارند، مانند ایران. حمایت چهرههای اصلی موجب میشود که مخاطبان انتقادپذیر باقی بمانند و حساسیتهای بیمورد را در نقدهای خود کنترل کنند.
در نهایت، باید اذعان داشت که تولید یک اثر اقتباسی قدرتمند، علیرغم همه انتقادات، یک مسئولیت بزرگ و فرصتی برای بازسازی میثاق هنری است. ارزیابی دقیقتر نسبت به بازیگران جدید و نگاه به ظرفیتهای فرمی و بازیگری جدید آنان، زمینهای است برای پذیرش و حتی ستایش این پروژه HBO که کوشیده تا در قالب تلویزیونی، تجربهای نو و متفاوت از دنیای جادویی هری پاتر ارائه کند.