در یکی از مهمترین اعلامیههای سالهای اخیر دنیای سینمایی مارول (Marvel Cinematic Universe – MCU)، استودیو مارول (Marvel Studios) بهطور رسمی تأیید کرد که سهگانهی بلک پنتر (Black Panther) با فیلم سوم خود در سال ۲۰۲۸ به پایان میرسد. این خبر در قالب یک پروفایل مفصل دربارهی رایان کوگلر (Ryan Coogler)، کارگردان تأثیرگذار این مجموعه، منتشر شد و نکتهی مهمتر آن، جایگاه استراتژیک فیلم بلک پنتر 3 در آیندهی MCU است؛ فیلمی که نه پایان یک مسیر، بلکه آغاز یک عصر تازه پس از رویداد عظیم انتقامجویان: جنگهای مخفی (Avengers: Secret Wars) خواهد بود.
نکتهی کلیدی این اعلامیه آن است که برای نخستینبار در تاریخ مارول، یک سهگانه بهعنوان نقطهی شروع یک ساگای جدید معرفی میشود؛ ساگایی که پس از ساگای مولتیورس (Multiverse Saga) شکل خواهد گرفت. این تصمیم، نشاندهندهی تغییر رویکرد مارول در معماری روایی بلندمدت خود است؛ جایی که دیگر صرفاً فیلمهای تیمی نقش ستون فقرات داستان را ندارند، بلکه سهگانهها نیز به ابزار آغاز دورههای تازه تبدیل میشوند.
جایگاه زمانی بلک پنتر 3 در ساختار MCU
اهمیت تاریخگذاری بلک پنتر 3 زمانی روشنتر میشود که جایگاه دو فیلم قبلی را در نظر بگیریم. بلک پنتر (2018) بهعنوان بخشی کلیدی از فاز سوم و ساگای بینهایت اکران شد، در حالی که Black Panther: Wakanda Forever در فاز چهارم و در دل ساگای مولتیورس قرار داشت. حالا فیلم سوم، در آستانهی ورود MCU به مرحلهای کاملاً تازه اکران میشود؛ مرحلهای که قرار است از نظر روایی، تکنولوژیک و فرهنگی بازتعریفی اساسی از جهان مارول ارائه دهد.
قرار گرفتن بلک پنتر 3 در آغاز این دوره، نشان میدهد که واکاندا و میراث آن، نقشی فراتر از یک خط داستانی محلی خواهند داشت و به یکی از پایههای اصلی آیندهی MCU تبدیل میشوند.
رایان کوگلر و ادامهی یک مسیر شخصی–فرهنگی
رایان کوگلر (Ryan Coogler) در گفتوگوهای اخیر خود، با شور و اشتیاقی قابل توجه دربارهی این پروژه صحبت کرده و گفته است:
«برای این فیلم کاملاً هیجانزدهام!»
این میزان اشتیاق از سوی کارگردانی که دو فیلم قبلی را با موفقیت هنری و تجاری کمسابقهای ساخته، اهمیت زیادی دارد. کوگلر نهتنها معمار بصری و روایی سهگانه بلک پنتر بوده، بلکه توانسته مفاهیمی چون هویت، میراث، سیاست قدرت و سوگواری را وارد بدنهی بلاکباسترهای مارول کند.
بلک پنتر؛ یازدهمین سهگانه مارول
سهگانهی بلک پنتر (Black Panther) بهعنوان یازدهمین سهگانه رسمی دنیای سینمایی مارول، در کنار مجموعههایی مانند مرد آهنی (Iron Man)، کاپیتان آمریکا (Captain America)، ثور (Thor) و مرد عنکبوتی (Spider-Man)، یکی از ستونهای اصلی روایتپردازی مارول محسوب میشود. هرکدام از این سهگانهها الگوی روایی منحصربهفردی داشتهاند و مارول از طریق آنها توانسته شخصیتها را بهصورت تدریجی، چندلایه و در بازهای بلندمدت توسعه دهد؛ رویکردی که MCU را از آثار صرفاً ابرقهرمانی فراتر برده و به یک جهان سینمایی منسجم و شخصیتمحور تبدیل کرده است.
همچنین جایگاه زمانی فیلم سوم پلنگ سیاه، پس از رویداد عظیم انتقامجویان: جنگهای مخفی، نشان میدهد که این اثر نهفقط پایان یک سهگانه، بلکه نقطهی شروع مرحلهای تازه در آینده دنیای سینمایی مارول خواهد بود؛ مرحلهای که پس از ساگای مولتیورس شکل میگیرد و مسیر جدید این فرنچایز را تعریف میکند.

واکاندا، قدرت و آیندهی پس از تچالا
سهگانهی Black Panther بهطور خاص با تمرکز بر سیاست، فرهنگ و فناوری ملت واکاندا، یکی از جدیترین و پیچیدهترین پروژههای مارول بوده است. فیلم سوم قرار است نقطهی اوج این مسیر باشد؛ جایی که هم پیامدهای مرگ تچالا (T’Challa) بهطور کامل بررسی میشود و هم دوران تازهی رهبری شوری (Shuri) شکل نهایی خود را پیدا میکند. این فیلم نهتنها تکمیلکنندهی حکمرانی واکاندا خواهد بود، بلکه بستری برای ورود MCU به مرحلهای تازه فراهم میکند.
سهگانهسازی؛ ستون اصلی روایت مارول
تجربهی مارول در ساخت سهگانهها نشان داده که این ساختار، فقط ابزاری برای موفقیت تجاری نیست، بلکه امکان پرداخت عمیقتر به تحول شخصیتها را فراهم میکند. همانطور که در Iron Man شاهد تغییر تدریجی تونی استارک (Tony Stark) از فردی خودمحور به قهرمانی مسئول بودیم، یا در Captain America ابعاد سیاسی و اخلاقی استیو راجرز (Steve Rogers) برجسته شد، اکنون بلک پنتر نیز به نقطهای رسیده که روایت تمدنی، فقدان شخصی و آیندهی سیاسی در هم تنیده میشوند.
در نهایت،بلک پنتر 3 را نباید صرفاً بهعنوان یک فیلم ابرقهرمانی دیگر دید. این اثر قرار است هم پایان یکی از مهمترین سهگانههای MCU باشد و هم نقطهی شروع مرحلهای تازه در تاریخ مارول استودیو. فیلمی که بیش از یک روایت محلی، نقشی کلیدی در شکلدهی به آیندهی ساختاری و روایی دنیای سینمایی مارول خواهد داشت و میتواند آغازگر عصری باشد که آیندهی MCU از همینجا کلید میخورد.


