در سالهای اخیر، نسخه تام هالند از Spider-Man در مارول سینماتیک یونیورس (MCU) مسیری متفاوت و فراتر از داستانهای ساده خیابانی طی کرده است. از مداخلات چندجهانی گرفته تا نبردهای کیهانی، این اسپایدرمن درگیر ماجراهایی شد که او را از خاستگاه دوست داشتنیاش به دنیایی وسیع و پرمخاطره سوق داد. اما اکنون خبری رسیده که نشان میدهد مارول قصد دارد با پروژه Brand New Day، بازگشتی جهشی به ریشههای خیابانی و شهری این شخصیت داشته باشد؛ بازگشتی که پسوند street-level را به معنای واقعی کلمه برای این قهرمان بلامنازع به ارمغان خواهد آورد.

بازنماییهای قبلی اسپایدرمن، به ویژه در No Way Home و حتی در فیلم چندبعدی Multiverse of Madness، نمایشگر حضور پیوسته و قدرتمند مولتیورس و ماجراهای فرازمینی بود که البته با استقبال تجاری و هنری عظیمی نیز روبهرو شد. اما گویی حال، مارول با فیلم تازه خود میخواهد به دوران طلایی و کلاسیک اسپایدرمن بازگردد؛ اسپایدرمن محلهای و خیابانی که بیشتر وقتش را روی سقفها و کوچهپسکوچههای نیویورک سپری میکند و دنیایی ملموس را نشان میدهد.
در این راستا، مشاهده حضور شخصیت Frank Castle یا همان The Punisher در این پروژه، موضوع را بیش از پیش جالب توجه میکند. بازیگرِ برجسته جان برنتال در نقش این شخصیت، به عنوان یکی از آیکونهای خیابانی مارول در نیویورک، بیش از پیش به تقویت تم رئالیسم و جرئت به میدان آوردن داستانهای خشن شهری کمک خواهد کرد. حضور پانیشر میتواند زمینه را برای حضور شخصیتهای خیابانی و مستقل بیشتری مانند Daredevil و Jessica Jones فراهم کند، ترکیبی که در کمیکها بسیار محبوب است و در سینما میتواند با پرداخت دقیق میزانسن و فضای اتمسفریک نیویورک واقعی، نفس تازهای در جهان مارول بدمد.
تام هالند خود به تازگی در مصاحبهای بیان کرده که محدودیتهای کرونایی در فیلم قبلی مانع ورود به فضاسازی خیابانی و استفاده از لوکیشنهای طبیعی شد، اما این بار با فیلمبرداری در شهرهایی مانند گلاسگو (که به عنوان جایگزینی قابل قبول برای نیویورک انتخاب شده) قصد دارند به سبک فیلمسازی قدیمیتر و اصیلتر بازگردند، بدون کاسته شدن از هیجان و دراماتیک بودن داستان. این حرکت، نشاندهنده توجه مارول به تدوین موازی میان روایتهای گسترده و چندجهانی گذشته و نگاه به ریشههای اصیل ابرقهرمانی در خیابانهای نیویورک است.
بدون شک این تغییر مسیر، علاوه بر آنکه جذابیتهای بصری و درام تازهای به دنیای MCU میافزاید، میتواند فرصتی برای بازسازی میزانسن و تماتیکهای مربوط به قهرمان «محلهای» یا «محلی» فراهم کند که جسورانهتر و مخاطبمحورتر باشد. به ویژه که بازگشت شخصیتهای یاران وفادار اسپایدی مثل Michelle و Ned نیز نگرانکننده نیست و موجب حفظ پیوندهای داستانی پیشین خواهد شد.
این جهتگیری جدید نیز یادآور رویکردهایی از سینمای مستقل و داستانمحور است که در آن بیش از هرچیز، شخصیتها در مرکز توجه قرار دارند و محیط شهری، نه صرفاً میزانسنی، بلکه عنصری زنده و تاثیرگذار بر روایت است. گویی مارول پشت درهای مجموعههای بزرگ و کهکشانی (Avengers و غیره) به سوی کوچههای بارانی و تاریک نیویورک باز میگردد؛ جایی که داستان، بشریتر و ملموستر روایت میشود و به جای نبردهای باشکوه کیهانی، گاهی جنگ بر سر عدالت کوچه و خیابان معنا پیدا میکند.
نکته جالب روبرو، بازیگران جدیدی مثل جوزف کوئین، بازیگر فیلم آینده Fantastic Four هستند که علاقهمند به همکاری و همپوشانی با تام هالند در نقش اسپایدرمناند. این اشارهها به گسترش ارتباطات بین شخصیتهای خیابانی بیش از پیش امیدبخش مینماید و ممکن است آینده MCU را بیش از پیش به سمت فضاسازیهای تاریکتر و شخصیتمحور برد.
در پایان، سخت است که زیر سایه موفقیت میلیارد دلاری آثار گذشتهای همچون No Way Home و حضور خاطرهانگیز اسپایدرمن در Avengers: Infinity War، این تحولات را نادیده گرفت. اما مارول اکنون فرصتی دارد تا با این ریست قابل توجه، نه صرفاً به عنوان پرکردن شکافهای قصهای، بلکه به مثابه بازتعریف هویت اسپایدرمن در جهان سینماییاش عمل کند؛ عملی که دور از انتظار نیست، ولی مطمئناً توجه جدی هواداران جدیتر کمیک و سینما را جلب خواهد کرد.
از سوی دیگر، این روند میتواند الگو و الهامبخش سایر فرنچایزها برای کاوش داستانهای ابرقهرمانی در ابعاد رئالیسم شهری و مقیاسکوچکتر باشد؛ تا نشان دهد که حتی در دل بزرگترین و پیچیدهترین دنیای خیالی، نیازی به فراموش کردن ریشهها و وجوه انسانی شخصیتها نیست.