با نگاهی به افق نزدیک دیسی استودیوز (DC Studios)، آشکار است که این کمپانی پس از تجربه سالهای پرچالش اخیر در مدیریت جهان سینمایی خود، دیگر تمایلی به تکرار و ایستایی ندارد. برعکس، نشانهها حاکی از آن است که دیسی با هدف پاسخگویی به تغییر سلیقه مخاطبان و پذیرش ایدههای خلاقانه فیلمسازان، آماده ورود به مرحلهای تازه از تحول و ریسکپذیری است؛ مسیری که در صنعت فیلمهای ابرقهرمانی میتواند نمونهای استثنایی از نوآوری و انعطاف باشد.
بازتعریف جایگاه سوپرمن در DCU
در مرکز این تحول، شخصیت بنیادین دنیای دیسی، یعنی سوپرمن (Superman) قرار دارد. نسخههای اخیر این قهرمان با استقبال گسترده مواجه شده و موفقیت تجاری آنها سه برابر بیشتر از فیلم مرد فولادی (Man of Steel – 2016) بوده است. این دستاورد نه تنها تضمینی برای تداوم حضور سوپرمن است، بلکه نشانهای از بازتعریف جایگاه او در دنیای سینمایی جدید دیسی (DC Universe – DCU) نیز محسوب میشود.
پروژههای آینده از جمله فیلم Man of Tomorrow و سریال Lanterns نوید رویکردی تازه و متنوع به اسطورهشناسی این قهرمان را میدهند؛ رویکردی که سعی دارد هم اصالت کمیکی را حفظ کند و هم با اقتضائات سینمای مدرن همراه شود.
Lanterns؛ بازخوانی اسطوره با چاشنی معما
سریال هشت قسمتی Lanterns بازسازی مدرنی از مکتب Green Lantern Corps خواهد بود و ساختاری معمایی–تاریخی دارد. داستان حول محور قتلی مرموز در ایالت نبراسکا میچرخد و لایهبهلایه به دسیسههایی بزرگتر گره میخورد. حضور شخصیتهایی مانند جان استوارت (John Stewart)، هال جردن (Hal Jordan) و گای گاردنر (Guy Gardner) نشان میدهد دیسی قصد دارد از قالبهای کلیشهای فاصله بگیرد و با استفاده از دیدگاههای اجتماعی و اخلاقی متفاوت، قهرمانانی چندوجهی و انسانیتر خلق کند.

Supergirl: Woman of Tomorrow؛ تلاقی انتقام و اسطوره
فیلم سوپرگرل (Supergirl: Woman of Tomorrow) یکی از پروژههای کلیدی دیسی در فاز جدید است؛ اثری که بر اساس کمیک محبوبی به همین نام ساخته میشود و قصد دارد در مرز میان وفاداری به منبع اصلی و اقتباس سینمایی مدرن حرکت کند. در این فیلم، برخلاف نسخه کمیک، شاهد حضور والدین سوپرگرل و دشمن قدیمی او لوبو (Lobo) خواهیم بود.
نکته مهمتر، انتخاب میلی آلکاک (Milly Alcock) برای ایفای نقش اصلی است؛ بازیگری که پیشتر در فیلم جدید سوپرمن نقشی کوتاه اما مؤثر داشت. این تصمیم نشان میدهد دیسی در تلاش است تا انسجام و پیوستگی ارگانیکی میان آثار خود ایجاد کند و دنیایی یکپارچه اما چندلایه بسازد.

Clayface؛ ورود دیسی به ژانر وحشت روانشناختی
یکی از جسورانهترین پروژههای در دست تولید، فیلم Clayface به کارگردانی جیمز واتکینز (James Watkins) و نویسندگی مایک فلانان (Mike Flanagan) است. این اثر تلفیقی از ژانر ابرقهرمانی و وحشت است و داستان سقوط یک بازیگر به هیولایی گلی را روایت میکند. الهام آشکار از آثار دیوید کراننبرگ (David Cronenberg) و فیلم مگس (The Fly) نشان میدهد که دیسی قصد دارد مرزهای ژانری خود را فراتر ببرد و در قالبی فلسفیتر به موضوعاتی چون هویت، فساد و خودویرانگری بپردازد.
جالب آنکه این پروژه اولین ورود رسمی دنیای بتمن (Batman) به چارچوب DCU محسوب میشود، بدون حضور مستقیم خود بتمن؛ تصمیمی هوشمندانه برای تمرکز بیشتر بر فضای گاتهام (Gotham) و شخصیتهای پیرامونی آن.

از Man of Tomorrow تا The Batman Part II؛ دوگانگی در روایت
جیمز گان (James Gunn)، رئیس دیسی استودیوز، در تازهترین یادداشتهای خود از ساخت دنباله فیلم Man of Tomorrow خبر داده است. این دنباله دیگر صرفاً درباره سوپرمن نخواهد بود، بلکه با حضور پررنگ لکس لوتر (Lex Luthor) در نقش یک ضدقهرمان فکری، تقابل میان خیر و شر را از زاویهای فلسفیتر روایت خواهد کرد.
در سوی دیگر، فیلم The Batman Part II به کارگردانی مت ریوز (Matt Reeves) و با بازی رابرت پتینسون (Robert Pattinson) قرار دارد که همچنان در جهان مستقل خود به مسیرش ادامه میدهد. روایت تاریک و پیچیده این نسخه از بتمن، با بازگشت کالین فارل (Colin Farrell) در نقش پنگوئن (Penguin)، نوید گسترش بیشتر جهان گاتهام را میدهد.

Dynamic Duo؛ آزمایش مرزهای انیمیشن در DCU
پروژه انیمیشنی Dynamic Duo یکی از جاهطلبانهترین طرحهای در دست ساخت دیسی است. این اثر ترکیبی از تکنیک استاپموشن (Stop-Motion) و CGI است و رابطه میان جیسون تاد (Jason Todd) و دیک گریسون (Dick Grayson) را به عنوان دو یار قدیمی بتمن بازسازی میکند. نبود حضور مستقیم بتمن در این پروژه، فرصتی برای تمرکز بر روابط انسانی و درونی این دو شخصیت فراهم کرده و در عین حال، تجربهای متفاوت در فرمی سینمایی ارائه میدهد.

سیاستهای تولید و چشمانداز آینده
در نهایت، دیسی استودیوز با حفظ انعطاف در برنامهریزی پروژههای خود، سعی دارد از تصمیمات عجولانه بپرهیزد. هنوز تاریخ اکران رسمی برای فیلمهایی چون Sgt. Rock و Wonder Woman یا سریالهای Booster Gold و The Brave and the Bold اعلام نشده است. این رویکرد نشان از استراتژی محتاطانه اما هدفمند دارد؛ سیاستی که به استودیو امکان میدهد تا بر اساس واکنش مخاطبان و شرایط بازار، مسیر تولید را تنظیم کند.
همچنین حذف یا تعویق پروژههایی مانند Teen Titans برای تمرکز بر آثار کلیدیتر، نشانه مدیریت منسجمتر و درک عمیقتری از اولویتهای روایی و تجاری است.

آنچه از برنامههای جدید دیسی برمیآید، تمایل جدی استودیو به نوآوری، ریسکپذیری و بازآفرینی دوباره مفهوم قهرمان در دنیایی پرتحول است. دیسی امروز نه صرفاً به دنبال رقابت با مارول، بلکه در پی ساخت جهانی است که میان اسطوره، اخلاق و مدرنیته توازن برقرار کند؛ جهانی که هر اثر آن میتواند بازتابی از هویت معاصر و نگاه انسانیتر به ابرقهرمانان باشد.


