پس از اتمام حماسهٔ ادبی هری پاتر، دنیای جادوگری که جی.کی. رولینگ خلق کرده بود با حجم قابلتوجهی از روایتهای پسین و بازتعریفهای مطرح در فضای عمومی، از جمله رسانههای اجتماعی، مواجه شد؛ این قاعدتاً امری معمول در گسترش فرانچایزهای شاخص است، اما مشکل آنجاست که برخی از این بازنگریها نه تنها مخدوشکننده اصالت پرسوناژها و تمهای محوری هستند، بلکه گاه موجب سردرگمی و تناقضات آشکار در میان روایت بههمپیوسته داستانی میشوند.

شایان ذکر است سریال تلویزیونی جدید هری پاتر که قرار است از شبکه HBO پخش شود، نه تنها به بازآفرینی تصویری داستان میپردازد، بلکه با دخالت مستقیم رولینگ همراه است؛ نویسندهای که بهرغم خلق دنیایی شگرف، اخیراً بهواسطهٔ مواضع جنجالیاش و به هم خوردن انسجام دنیای جادوگری، نه تنها آبروی داستان را در مخاطب عام زیر علامت سوال برده، بلکه پایه و اساس روایت را نیز به لحاظ فنی و تماتیک به چالش کشیده است.
این بازنگریها عمدتاً تلاشهایی به نظر میرسند برای حفظ توجه مخاطبهای وفادار و پاسخ به کنجکاویهای بیپایان آنان در باب جزییات دنیای جادوگری، اما برخی تغییرات، مانند تبدیل نگینی، مار معروف وفادار به ولدمورت، به یک زن آسیایی و انسان پیش از آنکه تبدیل به مار شود، بحثانگیز و حتی برخلاف روایات اصلی کتابها به چشم میآیند.

در این راستا، پافشاری رولینگ بر تغییراتی مانند اینکه هرماینی گرنجر شخصیتی رنگینپوست باشد، علیرغم توصیفات صریح در کتب و سالها بازی موفق اما واتسون در این نقش، یا معرفی دامبلدور به عنوان یه شخصیت همجنسگرا خارج از بستر داستانهای اولیه، بیشتر به سیاستهای بهروز رسانی در شبکههای اجتماعی شباهت دارد تا تخیل همگرا و حسابشده در متن تألیف. این نوع تغییرات وقتی تنها در سطح توییتها مطرح میشوند و در متن داستان جای منطقی نمییابند، نه فقط کمکی به تعمیق لایههای معنایی داستان نمیکنند بلکه شوکی منفی به باورپذیری روایت اصلی وارد میآورند.
برخلاف این دخالتها، مواردی هم هست که به کرات از سوی منتقدان و مخاطبان مورد استقبال قرار گرفتهاند؛ نمونه بارز آن شخصیت خانم مکگوناگل است. پیشینهٔ او در کتابها رازآلود و جذاب است و حتی بدون پرداختهای موازی اضافی نیز سرشار از نیروی شخصیت است، اما داستانهای پسین تعریف شده در پاترمور و محتوای متناقض در جانوران شگفتانگیز به شکلی این کاراکتر را دچار ناهماهنگی کرده که سریال جدید میتواند با بازگرداندن به اصل، این سردرگمیها را برطرف کند.

از منظر روایتشناسی و ساختار دراماتیک، این سریال تلویزیونی برای موفقیت باید بتواند تعادلی میان حفظ اصالت دنیای خلق شده در کتابهای اصلی، به ویژه در میزانسنهای قدرتمند و تدوین موازی که وقایع را در طول زمان به یکدیگر مرتبط میکند، و اعمال نوسازیها و تنوعسازیهای معقول ایجاد کند. در غیر این صورت، آنچه قرار است جشن بازیابی یک افسانه باشد، میتواند به یک ویرانه از انبوه تناقضها و واکنشهای منفی تبدیل شود.
به طور کلی، سریال HBO موقعیت بسیار مهمی در تاریخچه هری پاتر دارد. این پروژه میتواند نقطه عطفی باشد برای بازنگری انتقادی خلاقانه نسبت به آثاری که گاه بیش از حد دچار پرفکتنیون شدند و با دخالتهای مکرر، جادو را کاهش دادند. اگر سازندگان بتوانند به جای محافظهکاری مطلق، از یک منظر تحلیلی و هنری به روایت جهان جادویی نگاه کنند، احتمالاً شاهد بازگرداندن عظمت و نفوذ معنایی هری پاتر به سالنهای نمایش خانگی خواهیم بود.
سریال هری پاتر قرار است در سال 2027 از HBO و HBO Max پخش شود و امید میرود که در این بازساخت، توانایی نقد و اصلاح، جای همان بلانکهکردن خاطرات و بازنویسیهای نامنسجم و بیحاصل را بگیرد.