در مراسم سالانهی نیویورک کامیککان (New York Comic Con)، جیم لی (Jim Lee)، رئیس و ناشر دیسی کامیکس (DC Comics)، موضعی کاملاً شفاف و صریح دربارهی استفاده از هوش مصنوعی (Artificial Intelligence) در فرآیند خلق داستان و تصویرسازی کمیکها اعلام کرد:
«دیسی هیچگاه از هوش مصنوعی برای خلق داستان یا تصویرسازی پشتیبانی نخواهد کرد؛ نه اکنون، نه هیچگاه، تا زمانی که من و آنی دپیس در مدیریت شرکت هستیم.»
او این تصمیم را قاطعانه و برگشتناپذیر دانست و بر اهمیت اصالت و خلاقیت انسانی (Human Creativity and Authenticity) تأکید کرد. از نگاه او، تفاوت بنیادین میان هنر انسانی و محتوای ماشینی، در روح و احساس نهفته است.
لی در سخنرانیاش گفت:
«آدمها به چیزی که واقعی و اصیل به نظر میرسه واکنش مثبت نشون میدن، و از چیزی که تقلیدی یا جعلیه دوری میکنن. هوش مصنوعی رویا نمیبینه، احساس نمیکنه و هنرمند نمیشه؛ فقط آثار دیگران رو جمعآوری و بازتولید میکنه.»
این موضعگیری محکم، در تضاد مستقیم با جریان روبهگسترش در هالیوود (Hollywood) است؛ جریانی که به دنبال بهرهگیری از هوش مصنوعی به عنوان ابزاری سریع، ارزان و سودمحور برای تولید محتواست. در حالی که بسیاری از استودیوها با شتاب به سمت اتوماسیون و الگوریتم پیش میروند، دیسی با ایستادگی خود یادآور میشود که هنر واقعی از قلب انسان میآید، نه از کدهای ماشینی.
هنر بدون احساس؛ دغدغهای جهانی
جیم لی در این بیانیه، به ماهیت انسانی و درونی شخصیتهای دنیای دیسی اشاره کرد:
«هر کسی میتونه ردا بکشه و قهرمان خلق کنه؛ این همون فَنفیکشنه (Fan Fiction). اما سوپرمن فقط وقتی حس درستی داره که در جهان دیسی باشه، دنیای ما و اسطورههای ما. همین چیزیه که باقی میمونه و ما رو به قرن بعد میرسونه.»
این جمله، در ظاهر دربارهی قهرمانان کمیک است، اما در باطن بیانیهای فلسفی دربارهی معنای «اصالت» در عصر هوش مصنوعی است. لی تأکید دارد که ماشینها فقط ترکیب میکنند، اما انسانها خلق میکنند.
او با بیان اینکه «هوش مصنوعی احساس ندارد»، درواقع از یکی از ریشهایترین دغدغههای دنیای هنر سخن گفت: اینکه خلاقیت انسانی نه یک فرایند، بلکه تجربهای درونی است. این مفهوم در صنعت کمیک بهویژه اهمیت دارد، چون هر پنل تصویری نتیجهی تلفیق تفکر، احساس، و بینش فردی خالق آن است؛ چیزی که الگوریتمها درک نمیکنند.
از کمیک تا بازیهای ویدیویی؛ یک مقاومت مشترک
دیدگاه لی تنها محدود به دنیای کمیک نیست. در صنعت بازیهای ویدیویی (Video Games) هم صداهای مشابهی به گوش میرسد. مایکل دوس (Michael Douse)، مدیر نشر استودیو لارین (Larian Studios)، سازندهی بازی تحسینشدهی Baldur’s Gate 3، گفته بود:
«صنعت بازی به یک کپیبرداری ماشینی دیگر نیاز ندارد. موفقیت در این عرصه متعلق به کسانی است که برای مردم، و با روح انسانی، بازی میسازند.»
این همصدایی میان خالقان کمیک و بازی، نشانهی آن است که بحران ماشینیشدن خلاقیت دیگر محدود به یک رسانه نیست، بلکه به مسئلهای فرهنگی و فلسفی بدل شده است.
هوش مصنوعی؛ ابزار یا تهدید؟
در سالهای اخیر، فناوری هوش مصنوعی وارد مرحلهای شده که میتواند داستان بنویسد، تصویر خلق کند، و حتی سبک هنرمندان را تقلید کند. اما مسئلهی اصلی، نه توانایی فنی آن، بلکه فقدان احساس و معناست.
تجربههایی مانند بازآفرینی هولوگرام دیجیتال استن لی با استفاده از دادههای هوش مصنوعی، واکنشهای شدیدی از سوی طرفداران و هنرمندان برانگیختند. بسیاری آن را نه ادای احترام، بلکه نوعی «استفاده تجاری از خاطرهی انسانی» دانستند.
در چنین شرایطی، موضع دیسی کامیکس همچون دیواری است در برابر روند ماشینیشدن هنر. این شرکت بهجای پذیرش موج تکنولوژی، از روح هنرمند دفاع میکند.
دیسی در مسیر اصالت؛ پیام به آینده
این ایستادگی دیسی میتواند تأثیرات دوگانهای بر صنعت خلاق بگذارد. از یک سو، الگویی خواهد بود برای دیگر ناشران و استودیوهایی که میخواهند کیفیت و اصالت آثارشان را حفظ کنند؛ از سوی دیگر، میتواند آغازگر بحثی گسترده دربارهی معنای «خلاقیت» در عصر دیجیتال باشد.
در دورانی که الگوریتمها میتوانند داستان بنویسند و تصویر بسازند، سؤال بنیادین این است: آیا میتوان چیزی را که احساس ندارد، هنر نامید؟
پاسخ جیم لی روشن است:
«مردم میفهمن چه چیزی از دل انسان برمیخیزه و چه چیزی ساختهی ماشینه. ما هنوز به هنرِ انسانی نیاز داریم، چون فقط انسان میتونه رؤیا ببینه.»

نگاهی فراتر از کمیک
تاریخ چند دههای کمیکبوکها همیشه میان حفظ اصالت و پذیرش نوآوری در نوسان بوده است. از ریبوتها گرفته تا کراساورها، تغییر ژانر یا حتی بازطراحی قهرمانان، عنصر انسانی همیشه محور باقی مانده.
اما با ورود هوش مصنوعی، مسئله دیگر فقط دربارهی سبک یا فرم نیست؛ بلکه دربارهی ماهیت خود هنر است. اگر خلاقیت انسانی حذف شود، آیا کمیک، فیلم یا بازی هنوز هنر خواهد بود؟
جیم لی با موضعش پاسخ میدهد:
«در دیسی، فقط خلاقیت انسان هنر واقعی است.»
دفاع از رویا
در نهایت، تصمیم دیسی کامیکس را میتوان نوعی «کراساور» فرهنگی دانست؛ نه میان دنیاهای کمیک، بلکه میان هنر و فناوری.
در جهانی که ماشینها هر روز بیشتر جای انسان را میگیرند، دیسی ایستاده تا یادآوری کند که ارزش واقعی در احساس، تخیل و رویاهای انسانی نهفته است.
همانطور که جیم لی گفت:
«ما هنوز معتقدیم بهترین داستانها، آنهایی هستند که از دل انسان برمیخیزند، نه از ماشین.»