سریال The Penguin برخلاف ماجراجوییهای معمول ابرقهرمانی، در ژانر کاراگاهی نوین قرار میگیرد. این ژانر با توجه به فضاسازیهای مخصوص خود، عمدتا با فشن و استایل خاص کاراکترها و همچنین دکوراسیون تاریک محیط شناخته میشود. جالب است بدانید که برای رعایت این مورد در سریال The Penguin تلاشهای بسیاری صورت گرفته که در ادامه این مطلب از فانتازیو به آن خواهیم پرداخت. همراه ما باشید.
هلن هوانگ، طراح لباس مینیسریال ۸ قسمتی The Penguin، با خلق لباسهای منحصر به فرد و ترکیب پوشاک وینتیج با لباسهای سفارشی، به این پروژه هویت بصری فراموشنشدنیای هدیه داده که آن را از سایر آثار دنیای گسترشیافته دیسی متمایز میکند. این سریال، که پس از موفقیت عظیم فیلم The Batman ( با کارگردانی مت ریوز) آغاز میشود، داستان بخشهای پنهانتر گاتهام و دنیای خلافکارانه آن را از زاویه دید یکی از شخصیتهای منفی فیلم قبل روایت میکند.
هوانگ برای طراحی لباسها از فیلمهای کلاسیکی همچون Scarface و The French Connection و حس و حال نیویورک دهه ۷۰ و ۸۰ الهام گرفته است. چنین دقتی باعث شده لباسها نه فقط صرفا دکور یا پوششهای ظاهری، بلکه نمود عمیق شخصیتها و حال و هوای داستان باشند. هوانگ اشاره کرده که در این مسیر، به دقت رنگها، بافتها و سلوئتها را برای هر شخصیت بر اساس مسیر داستانی و خلق و خوی آنها انتخاب کرده، چیزی که در کمتر سریالی در این ابعاد دیدهایم.
شخصیت اصلی این فیلم، آزوالد کابلپات (با بازی کالین فرل) معروف به پنگوئن، با محدودیتهای فیزیکیاش مواجه است و همین باعث شده که مردم دیگر او را جدی نگیرند. حال اگر دقت کنید، لباسهای او، از پوشیدنیهای چرمی دهه ۷۰، کتهای گشاد و کفشهای نوکتیز تشکیل شده و همگی فردی نهچندان ثروتمند، اما با تمایل به قدرت را به خوبی به تصویر میکشند. همینطور رنگ ارغوانی که رنگ مورد علاقه پنگوئن است در سراسر سریال به شکلی زیرکانه تکرار میشود و این خیلی جذاب است.
یکی دیگر از نکات درخشان سریال، پرداخت جدی آن به شخصیت ویکتور آگیلار (با بازی رهنزی فلیز) است؛ جوانی که در دنیای جرم و جنایت گاتهام جای پای خود را پیدا میکند و برای آیندهای روشن با پنگوئن همراه میشود. هوانگ درباره نحوه پوشش ویکتور گفته که رنگهای تشکیل دهنده شخصیت او از شروع سریال رنگارنگتر و شادابتر از آزوالد است، اما به تدریج تاریک میشود و این تطابقی دقیق با طیف احساسی او دارد. حتی لباسهای ساده و روتین او، با دستچین کردن و بازسازی مدلهای قدیمی دهه ۹۰ صورت گرفته که به خوبی داستان او را بازگو میکنند.
سوفیا فالکون (با بازی کریستین میلیوتی)، دختر خانواده جنایتکار فالکون هم در سمت زنانه ماجرا، ترکیبی از ظرافت و قدرت را به تصویر میکشد. بسیار هیجانانگیز است که ببینیم چطور هوانگ با الهام از مد دهه ۶۰، با الهام از ادی سیدگویک تا برندهای وینتیج، توانسته تا نقش یکی از ترسناکترین بانوان دنیای کمیک را به تصویر بکشد. پوشش او همواره به لحاظ بصری ملموس، اما ظریف است، به شکلی که هم نشاندهنده ساختار خانواده جنایی او باشد، هم لایهای از طغیان دخترانه و شورش درونیاش را به تصویر بکشد.
یکی دیگر از نکات قابل تقدیر، تلاشهای هوانگ برای حمایت از محیطزیست است. او از بازیگران خواسته تا از لباسهای خز طبیعی اجتناب کنند و مجموعهای از لباسهای مصنوعی با کیفیت را جایگزین پوششهای طبیعی که به طبیعت و حیات وحش آسیب میزنند کرده است.
هوانگ معتقد است که لباسهای روی صحنه سینما فقط نمایشی نیستند، بلکه روایتگر داستان خانوادهها، انتقال قدرت نسلها و حتی گونهای از کنشگری شخصیتی هستند. به قول او، هیچ کس از صبح که بیدار میشود نمیداند چطور لباس بپوشد و اینها را از خانواده میآموزد. همین وجهه انسانی و عمیق هویت است که باعث میشود سریال The Penguin نه فقط یک درام جنایی معمولی، بلکه اثری قابل نقد و تحسین به شمار رود.